دانلود و خرید کتاب روزها در کتاب فروشی موریساکی ساتوشی یاگیساوا ترجمه سمیه چگینی
تصویر جلد کتاب روزها در کتاب فروشی موریساکی

کتاب روزها در کتاب فروشی موریساکی

دسته‌بندی:
امتیاز:
۱.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب روزها در کتاب فروشی موریساکی

کتاب «روزها در کتاب فروشی موریساکی» نوشتۀ ساتوشی یاگیساوا و ترجمۀ سمیه چگینی است و انتشارات ادبیات معاصر آن را ترجمه کرده است.

درباره کتاب روزها در کتاب فروشی موریساکی

روزها در کتاب‌فروشی موریساکی یک رمان جذاب و آرامش‌بخش دربارۀ دختری ۲۵ساله، آرام، کم‌رو و خجالتی به نام تاکاکو است که بعد از فارغ‌التحصیلی از کالجی محلی در جنوب برای کار به توکیو می‌آید و به‌تنهایی در آن شهر زندگی می‌کند. همه چیز آرام است تا اینکه یک روز دوست‌پسرش هیده‌آکی به او می‌گوید که دارد ازدواج می‌کند. این شکست عاطفی زندگی تاکاکو را به هم می‌ریزد. ازآنجایی‌که او، هیده‌آکی و نامزدش با هم همکار هستند، ‌ تاکاکو مجبور می‌شود که از کارش استعفا بدهد. او برای سپری‌کردن آن روزهای تلخ ترجیح می‌دهد که اکثر اوقات بخوابد تا اینکه یک تماس تلفنی زندگی او را دگرگون می‌کند. دایی تاکاکو با او تماس می‌گیرد و از او می‌خواهد که برای زندگی و کار به کتاب‌فروشی‌اش برود. این کتاب‌فروشی کوچک که پر از کتاب‌های قدیمی است، به مکانی برای بازسازی زندگی و ذهن تاکاکو تبدیل می‌شود.

ساتوشی یاگیساوا در این رمان از طریق شخصیت تاکاکو و تجربه‌های او، به زیبایی تأثیر کتاب‌ها و دنیای ادبیات را بر زندگی و احساسات انسان به تصویر می‌کشد. کتاب‌فروشی موریساکی نه‌تنها به‌عنوان مکانی برای فروش کتاب، بلکه به‌عنوان جایی برای بازتاب درون و کشف خود به نمایش درمی‌آید. خواننده همراه با تاکاکو به این سفر درونی می‌رود و می‌بیند که چگونه مواجهه با کتاب‌ها و خواندن آن‌ها به او کمک می‌کند تا به زندگی جدیدی برسد و با گذشته‌اش صلح کند.

روزها در کتاب‌فروشی موریساکی با لحنی آرام و دلنشین نوشته شده و با توصیفاتی از فضای کتاب‌فروشی و زندگی در توکیو، فضایی گرم و نوستالژیک ایجاد می‌کند. در این رمان کتاب‌ها تبدیل به پلی میان گذشته و آینده، و وسیله‌ای برای ارتباط دوباره با جهان بیرونی و درونی انسان می‌شوند. 

خواندن کتاب روزها در کتاب فروشی موریساکی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به عاشقان کتاب و افرادی که به دنبال تأمل و خودشناسی هستند، پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب روزها در کتاب فروشی موریساکی

«اگر ملودرام بود، باید همان موقع از جایم بلند می‌شدم و نوشیدنی‌ام را روی صورتش می‌ریختم، اما من هیچ‌وقت به‌خوبی نمی‌توانستم احساساتم را بیان کنم. فقط وقتی تنها هستم، می‌توانم مسائل را بسنجم و احساسات درونی‌ام را کشف کنم. من که هنوز باور نکرده بودم با خداحافظی کردم و به‌تنهایی به منزلم بازگشتم. وقتی توانستم حواسم را بیشتر جمع کنم، حس کردم که ناگهان تمام وجودم را غم فرامی‌گیرد. بیشتر غمگین بودم تا عصبانی، غمی که احساس می‌کردم اگر دستم را دراز کنم می‌توانم آن را بگیرم. چشمانم غرق در اشک شد و حس می‌کردم که همیشه بارانی خواهد بود، اما هرچقدر هم که گریه می‌کردم، انگار نمی‌توانستم خودم را کنترل کنم. همه‌جا تاریک بود. تنها میان اتاق روی زمین افتاده بودم و گریه می‌کردم. فکر مسخره به ذهنم رسید که ای‌کاش اشک‌هایم نفت بودند و من ثروتمند می‌شدم، اما چنان مسخره بود که بیشتر گریه‌ام گرفت.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۸۶۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۴۲ صفحه

حجم

۸۶۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۳

تعداد صفحه‌ها

۱۴۲ صفحه

قیمت:
۱۵۰,۰۰۰
تومان