کتاب آبنبات لیمویی
معرفی کتاب آبنبات لیمویی
کتاب الکترونیکی آبنبات لیمویی نوشتهٔ مهرداد صدقی در انتشارات سوره مهر چاپ شده است. مهرداد صدقی با مجموعه کتابهای «آبنبات» به یکی از نویسندگان محبوب ادبیات طنز ایران تبدیل شده است. کتاب «آبنبات لیمویی» پنجمین جلد این مجموعه، ادامهای جذاب از ماجراجوییهای محسن است که همچنان طنز شیرین و داستانهای نوستالژیک خود را حفظ کرده است.
درباره کتاب آبنبات لیمویی
کتاب «آبنبات لیمویی» پنجمین جلد از مجموعه «آبنبات» است. این مجموعه که شامل عناوین «آبنبات هلدار»، «آبنبات دارچینی» و «آبنبات نارگیلی» است، به روایت شیرین و طنزآلود زندگی محسن، شخصیت اصلی داستان، میپردازد. ماجراهای این سری کتابها خوانندگان را به دهههای ۶۰ و ۷۰ شمسی میبرد و با ترکیب طنز و نوستالژی، روزگار نهچندان دور ایران را به تصویر میکشد. نثر کتاب آبنبات لیمویی همانند دیگر آثار صدقی، سرشار از طنز و شوخطبعی است و مخاطب را با فضایی صمیمی و آشنا روبهرو میکند. شخصیتهای داستان، با وجود اینکه در قالب طنز و هجو به تصویر کشیده شدهاند، بسیار زنده و باورپذیر هستند و به همین دلیل است که این مجموعه از محبوبیت و فروش خوبی برخوردار شده است.
در «آبنبات لیمویی»، محسن که اکنون دوران دانشجویی خود را به پایان رسانده است، با چالشهای جدیدی در زندگیاش مواجه میشود. او که هوای ازدواج به سرش زده، عاشق دختری به نام دریا میشود؛ اما مشکلات و موانع مختلفی که بر سر راهش قرار دارد، مانع از رسیدن او به محبوبش میشود. روایت طنزآمیز این ماجرا، همانند دیگر کتابهای این مجموعه، خوانندگان را با لحظات شیرین و تلخ زندگی محسن همراه میکند.
یکی از جذابیتهای این کتاب، پرداختن به روابط خانوادگی و اجتماعی محسن است. او که در خانوادهای سنتی و مذهبی بزرگ شده، با انتظارات و دغدغههای والدینش مواجه است. این تفاوت نسلها و تنشهایی که از آن نشئت میگیرد، بخش مهمی از داستان را شکل میدهد. همچنین دوستان صمیمی محسن و روابط رفاقتیاش با همدانشگاهیهایش، بخشی از شیرینی داستان را تشکیل میدهد و تصویری از دوران دوستیها و روابط اجتماعی در دهههای گذشته را ارائه میدهد.
کتاب آبنبات لیمویی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای کسانی که به دوستداران داستانهای طنز و افرادی که مایلاند زندگی روزمره و چالشهای اجتماعی و خانوادگی را از دیدگاهی طنز و با نثری شوخطبعانه ببینند، جذاب خواهد بود. همچنین این داستان به افرادی که به داستانهای نوستالژیک از دهههای ۶۰ و ۷۰ شمسی علاقهمند هستند، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب آبنبات لیمویی
«وقتی دیدم تلفن کارتی خالی شده رفتم که تلفن کنم جرئت نداشتم به امین زنگ بزنم اما از تماس با فرهاد هم واهمه داشتم با این همه دل را به اسمش را نبر زدم و زنگ زدم الو ... سلام فرهاد ... خوبی؟ چی خبر؟ سلام .... قربانت .... فرهاد گفت که به عروسی خواهر امین دعوت شده؛ اما به خاطر من بهانه آورده و نرفته، سعی کردم نشان دهم ناراحت نشده ام. گفتم: مبارکش باشه! ان شاء الله که خوشبخت بشن، ما که بخیل نیستیم! فرهاد ادامه داد: «ظاهر آسن شوهره زیاده، با شنیدن این حرف، کمی آرام شدم. فرهاد ادامه داد ولی مثل اینکه خیلی مایه داره طلا فروشه.» بار دیگر تا آرام شدم. اما تأکید کردم دیگر برایم مهم نیست. یعنی ناراحت نشدی؟ نه خداییش مگه بچه یم؟ همین که بدانم خوشبخته برام کافیه من هم مگه جز این خواستم؟ دمت گرم که این قدر راحت کنار اومدی دیگه به قول دبیر خدا بیامرزمان آقای جاجرمی زندگی همینه دیگه باید با همه تلخیا و شیرینیاش کنار آمد. آدم اگه با واقعیت کنار نیاد که نمتانه زندگی کنه خوبه ... راستی با امین بابت تو هم حرف زدم میگفت ازت انتظار نداشته کلی باهاش حرف زدم آخرش نظرم رو قبول کرد و گفت دیگه مشکلی باهات نداره حرفش خوشایندم نبود با ناراحتی گفتم: «خیلی ممنون که دیگه با من مشکل نداره دیگه آب که از سرگذشت چی یک جو چی صد جو مشکل داشته باشه یا نداشته باشه چی فرقی مکنه؟ فرهاد حرفم را تأیید کرد. اما گفت: به هر حال اون دوستی قدیمتون نباید به هم بخوره وگرنه حرف امین درست در می آد.»
حجم
۳۲۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۹۲ صفحه
حجم
۳۲۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۹۲ صفحه
نظرات کاربران
سلام لطفا کتاب صوتی اش هم بسازید با تشکر
کتاب بسیار بسیار عالی. من این کتاب رو از نمایشگاه کتاب تهیه کردم و بسیار دوستش داشتم. جوری بود که کتاب رو کم کم می خوندم تا دیرتر تموم بشه و وقتی کتاب تموم شد، هم زمان هم اشک ریختم
این مجموعه کتاب کاری کرد که برای خریدن جلد چهارم کتاب به نمایشگاه کتاب رفتم البته قیمتش کاری کرد که پست خالی برگشتم اما به محض منتشر شدنش در طاقچه اونو خریدم. اگه جلدش همون طرح قدیم داشت خیلی بهتر بود.
هر چقدر بگم کتابو دوست داشتم کمه🥹 واقعا عالی بود و از خوندن سطر به سطرش لذت بردم.🫠 خیلی ناراحتم که این مجموعه تموم شد تو این ۵ جلد با محسن و خانوادهش زندگی کردم و مثل عزیزانم شده بودن
اشکم درومد آخرش، واقعا قشنگ بود.... زندگی کردم این مدت با محسن. دمت گرم آقای صدقی
کاش نویسنده باز ادامش رو مینوشت عالی بود
خیلی خیلی خوب بود . فقط حیف که تموم شد .
لطفااااااا نسخه صوتی این کتاب رو هم آماده بفرمایید این کتاب با صدای آقای میر طاهر مظلومی صد چندان جذابتر می شود. کل خانواده ما منتظر نسخه صوتی این کتاب میمونه.
مث ۴ جلد قبلی بسیاار عااللییی بود.... ای کش ماجرا همچنان ادامه پیداکنه....بیان طنزآمیز آقای صدقی بی نظیره.....تا حالاهیچ نویسنده ای انقد خنده به لبم نیاوده...البته صفحات آخر کتاب خنده و گریه مخلوط بود😅
عالییی مگه بهتر از آقای مهرداد صدقی هم داریم