دانلود و خرید کتاب آمیتیس بی کله، معلم پرنده محمدرضا شمس
تصویر جلد کتاب آمیتیس بی کله، معلم پرنده

کتاب آمیتیس بی کله، معلم پرنده

نویسنده:محمدرضا شمس
انتشارات:نشر افق
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب آمیتیس بی کله، معلم پرنده

کتاب آمیتیس بی‌کله، معلم پرنده نوشتۀ محمدرضا شمس در نشر افق به چاپ رسیده است. این کتاب مصور، داستانی تخیلی دارد و مناسب برای کودکان گروه سنی ج است.

درباره کتاب آمیتیس بی کله، معلم پرنده

کتاب آمیتیس بی‌کله، معلم پرنده در مجموعۀ «آمیتیس بی‌کله» قرار دارد و جلد دوم آن محسوب می‌شود. این مجموعه دربارۀ ماجراهای دختری شجاع به نام آمیتیس است که هیچ‌چیزی نمی‌تواند او را بترساند. از این مجموعه ۴ جلد کتاب منتشر شده است که عبارت‌اند از:

آمیتیس بی‌کله، حباب سخنگو

آمیتیس بی‌کله، معلم پرنده

آمیتیس بی‌کله، غار هیولا

آمیتیس بی‌کله، الی اسکلت

آمیتیس دختر وروجک و عجیبی است، خیلی خیلی عجیب. چرا؟ چون اولاً از هیچ‌چیز و هیچ‌کس نمی‌ترسد، حتی موش، سوسک، مارمولک، تاریکی و هیولا. دوم اینکه کلاس کاراته، بوکس کیوکوشین،‌جوجیتسو و تکواندو می‌رود. سوم اینکه یک تعمیرکار ماهر است، آچار برمی‌دارد و به جان چیزهای خراب توی خانه می‌رود. یک حقیقت دیگر نیز دربارۀ او وجود دارد. آمیتیس از مدرسه متنفر است.

در قسمت قبلی خواندیم که چطور این دختر نترس با مهمانان عجیب و ترسناک خانه‌شان مواجه می‌شود و با آن‌ها زندگی می‌کند. حالا تعطیلات تابستانی تمام شده، پاییز رسیده و آمیتیس باید به مدرسه بازگردد. بدترین خبر برای او. الی اسکلت او را از تخت بیرون می‌کشد و به‌زور راهی مدرسه می‌کند. آنجا معلمی دارند به اسم خانم نوده که بچه‌ها او را نودل صدا می‌کنند. او یکی از معلم‌های عجیب مدرسه است. یک موتور چهارچرخ کوچولو و خوشگل دارد که بچه‌ها برایش می‌میرند. به در و دیوار و کیف و کتاب سلام می‌کند و با همۀ آن‌ها حرف می‌زند. زنگ ریاضی بچه‌ها را مجبور می‌کند کله‌معلق بزنند و مسئله حل کنند و گاهی هم فقط گاهی پرواز می کند.

خواندن کتاب آمیتیس بی‌ کله، معلم پرنده را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

به کودکان دوستدار کتاب‌های فانتزی و تخیلی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب آمیتیس بی‌کله، معلم پرنده

«آسمان ابری بود و مه غلیظ و خاکستری رنگی که به سیاهی میزد، از کف جاده می‌جوشید و آرام آرام بالا می‌آمد و همه جا را می‌پوشاند. ناگهان چشم آمیتیس به سایه‌هایی افتاد که با سرعت از لابه‌لای درخت‌ها می‌دویدند و دنبالشان می‌کردند. انگار با سرویس مدرسه مسابقه گذاشته بودند. آمیتیس صورتش را از جاده گرفت و به طرف جی‌پی‌اس برگشت. جی‌پی‌اس دو دستی فرمان ماشین را چسبیده بود و آهنگ شادی را با سوت می‌زد. آمیتیس خواست سایه‌ها را به او نشان دهد که یک‌دفعه تمام سایه‌ها میان مه ناپدید شدند. آمیتیس یک لحظه احساس کرد مثل نژلا خیالاتی شده است.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۳٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

حجم

۱۳٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
۱۵,۰۰۰
۷۰%
تومان