کتاب داستان عصر یخبندان
معرفی کتاب داستان عصر یخبندان
کتاب داستان عصر یخبندان نوشتهٔ رز وایلر و جرالد ایمز و ترجمهٔ حمیده علمی غروی است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این کتاب برای نوجوانان نوشته شده است.
درباره کتاب داستان عصر یخبندان
کتاب داستان عصر یخبندان رویدادهای اسرارآمیز عصر یخبندان را شرح داده است؛ زمانی که خشکیهای زمین را لایههای یخ پوشانده و تنها بلندترین قلهها از درون یخ همچون جزایر سر بر کشیده بودند. این کتاب مطالبی دربارهٔ شکارچیان عصر یخ و شرح ماجراهای زندگی آنها را در بر گرفته است.
خواندن کتاب داستان عصر یخبندان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به همهٔ نوجوانان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب داستان عصر یخبندان
«"عصر یخبندان در ایران"
پیشروی یخچالها در نیمکرهٔ شمالی در تمام دورههای یخبندان به یک اندازه نبوده است. در دورهٔ دوم یخبندان (چنانکه قبلاً گفته شد در جهان چهار دورهٔ یخبندان وجود داشته است.) گسترش یخچالها از همیشه بیشتر بوده است. در جنوب آسیای غربی و اروپای شرقی پیشروی یخچالها تا «کیف»، «پولتا» و «کورسک» میرسیده است. همچنین در کوههای قفقاز و «تیانشان» (کوههای واقع در چین و روسیه) آثاری از یخچالهای عصر یخبندان، مثلاً سنگهای یخچالی به جای مانده است. ولی به نظر میرسد که گسترش یخ در این نواحی یکسره نبوده، به صورت یخچالهای جدا از هم بوده است. بنابراین در عصر یخبندان سرزمین ایران نیز در تصرف یخچالها بوده است. اما یخ سراسر آن را نپوشانده، در صورتی که در همان زمان شمال اروپا، امریکا و آسیا سراسر زیر یخ مدفون بوده است. آنچه از یخچالهای آن زمان در ایران مانده است و امروزه در کوههای نواحی معتدل (مانند کوههای قفقاز و التابی) نیز دیده میشوند عبارت از آثار یخچالهای جدا از هم است. نام اینگونه یخچالها را یخچالهای کوهستانی گذاشتهاند.
در ایران، به ویژه در دامنههای کوههای البرز، سنگهای بزرگی دیده میشوند که متعلق به عصر یخبندانند. وزن این سنگها هر کدام به چند تن میرسد و بیشتر در دامنههای شمالی و جنوبی کوههای البرز پراکندهاند. اما در بسیاری از آنها آثار فرسایش دیده میشود. این سنگهای سرگردان، نسبتاً از محل اصلی خود دور شدهاند، ولی مسلم است که این دور شدن در اثر جریان آب نبوده است، چون سیلابهای دامنههای البرز این اندازه نیرومند نیستند که بتوانند چنین سنگهای بزرگی را حرکت دهند و جابهجا کنند. دیگر اینکه چون این سنگها از محل اصلی خود زیاد دور نشدهاند، این خود نشان میدهد که در دورههای یخبندان، یخ گسترش زیادی در ایران نداشته است. این سنگهای یخچالی صیقلی هستند و مخططبودن آنها بر اثر زمان زیاد محو شده است.
این سنگها در دامنهٔ جنوبی البرز، یعنی در شمال تهران (شاهآباد، منظریه و تجریش)، کرج و در نزدیکی رودهن، مبارکآباد، سیاوند، افجه و در سایر جاهایی که ارتفاع آنها نسبتاً زیاد و شیب دامنهشان کم است دیده میشوند. برای مثال در منظریه سنگهای بزرگی هست که روی آبرفتهای کمشیب قرار گرفتهاند و نزدیک به دو کیلومتر از کوهی که منشأ اصلی آنهاست دور شدهاند، این سنگها را که به سنگهای مثقالی معروفاند، یخ از یخچال توچال که در عصر یخبندان تا تهران امتداد داشته است، به آنجا آورده است. سنگهای مثقالی، صیقلی هستند و از خطوطی که یخ روی آنها درست کرده است چیزی به چشم نمیخورد.
آثار دیگر دورانهای یخچالی در اطراف کوههای سهند و سبلان، در آذربایجان، به ویژه در آبریز شمالی سهند دیده میشود. در اینجا اثر تراشیدگی که یخ در درههای این نواحی ایجاد کرده است کاملاً مشهود است.
در علمکوه و تخت سلیمان، واقع در دامنهٔ شمالی البرز و در اطراف کوه دماوند نیز آثار یخچالهای عصر یخبندان را دیدهاند.»
حجم
۲٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۴۰ صفحه
حجم
۲٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۴۰ صفحه