کتاب در جستجوی جهانی تازه (جلد اول)

کتاب در جستجوی جهانی تازه نوشته ناصرمقدسی است. این کتاب جلد اول از یک مجموعه رمان اجتماعی است که انتشارات ارشدان منتشر کرده است. 

درباره کتاب در جستجوی جهانی تازه (جلد اول)

بخش بیشتر رمان از زبان قهرمان داستان سهراب روایت می‌شود. سهراب یادآور اسطوره‌ای از شاهنامه فردوسی است که قربانی ناآگاهی و غرور پدرش شده است. رمان، نثری چند وجهی دارد و از زبان هر صدا رنگی تازه و شگرف می‌یابد. 

نویسنده کتاب ناصر مقدسی، انتشار جلد اول در جستجوی جهانی تازه را در سن ۵۸ سالگی آغاز کرده. او مترجم زبان فرانسه از دانشکده ادبیات و زبان‌های خارجی علامه طباطبایی است و به گفته خود اکنون در زمان بازنشستگی دست به کار رمان نویسی زده یعنی همان کاری که از نوجوانی به آن عشق می‌ورزیده. او می‌گوید بیشتر ماجراهای این رمان برگرفته از زندگی خودش است و با نگارش این رمان خواسته تا آنجا که می‌تواند زندگی خود و انسان‌های پیرامونش را از دید نقادانه‌ای مورد بررسی قرار دهد. 

خواندن کتاب در جستجوی جهانی تازه (جلد اول) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی پیشنهاد می‌کنیم. 

بخشی از کتاب در جستجوی جهانی تازه (جلد اول)

او را نزد زنی که از همه زیباترست و میان دو اسب یکی مشکی و دیگری سفید می‌برند، زن آن‌ها را می‌نگرد و در همان حال گلی سرخ را می‌بوید، چشمانش را میبندد و خم می‌شود و از میان گلزار مقابلش چند گل سرخ دیگر می‌چیند اما در همان لحظه بادی میوزد و گلبرگ‌های گل‌های سرخ و سفید را می‌پراکند، زنان دیگر ملحفه را به روی زمین می‌گسترانند و می‌روند و زن گلبرگ‌ها را به روی مرد می‌پاشد، او خم می‌شود و چهره مرد را می‌بوسد و چشمان مرد با آن بوسه گشوده می‌نگرد، از آن‌ها دور می‌شوم. در گوشه‌ای دخترکی با جوراب‌های بلند، به درختی تکیه داده و کتابی گشوده را می‌خواند ودر کنارش چند جلد کتاب با جلدهای رنگارنگ به روی هم چیده شده. در رودخانه‌ای آرام که صدای شرشرش به گوش می‌رسد قایقکی ست که دختری بر آن دراز کشیده، آن سوتر دخترکی بر تاب بسته شده بر درخت نشسته و آن طرف‌تر دختر دیگری، با یک دست به کمرو دست دیگر به سوی آسمان گشوده روی پنجنه‌هایش ایستاده و می‌رقصد و در همان حال دو پرنده آبی و دیگری قرمز روی دست به فراز آمده‌اش، نشسته‌اند. درسویی پدری کودکی را به دوش گرفته و مانند هواپیما او و خود را بالا وپایین می‌برد، آواز می‌خواند و دستانش را می‌بندد و می‌گشناید. دو گربه به روی شیروانی خانه‌ای سفالی میومیو سر می‌دهند، دختری پنهان در پشت بوته‌ها، در جایی خلوت از آب به در می‌آید و حوله پهن شده روی شاخه‌های بوته‌ها را به تن می‌کند.