کتاب خرس، خرس، خرس!
معرفی کتاب خرس، خرس، خرس!
کتاب «خرس، خرس، خرس!» نوشتۀ مارتین وادل و ترجمۀ زهرا شاهی است و انتشارات علمی و فرهنگی آن را منتشر کرده است. خرس، خرس، خرس! داستان کودکی به نام روبی است که اعتقاد دارد هرچه خرسهی بیشتری داشته باشد، بیشتر کیف میکند!
درباره کتاب خرس، خرس، خرس!
آیا احساس میکند که فرزندتان کمی زیادهخواه شده است؟ شنیدن داستان خرس، خرس، خرس! حتماً کمکش خواهد کرد.
قصهها مزایای بیشماری دارند و برای همۀ افراد قابلدرک و فهم هستند. مطالعهٔ داستانها، چه خیالی باشند و چه واقعی، یکی از بهترین راههای انتقال دانش و تجربه، افزایش آگاهی و آموزش مهارتها برای زندگی موفقترند. کودکان از طریق داستانها رشد میکنند، موارد زیادی را یاد میگیرند و نسبت به مسائل آموزشی واکنش بهتری نشان میدهند. آموزش در حین خواندن آموزش غیرمستقیم نام دارد و کودکان بدون اینکه بدانند نکات زیادی را میآموزند. آموزشها میتواند مهارتهای زندگی، هنجارها و رفتارهای درست باشد یا مطالب و حقایق علمی دنیای اطراف. این آموزشها چون بهصورت داستان برای کودکان خوانده میشود، ضمن سرگرمکردن و پرکردن اوقات فراغتشان، در ذهنشان باقی میماند.
بسیاری از کودکان در مراحلی از زندگی خصوصیات اخلاقی مانند زیادهخواهی را از خود نشان میدهند. نویسنده در کتاب خرس، خرس، خرس! تلاش کرده است تا قصهای خلق کند که ضمن سرگرمکردن کودکان به روش غیرمستقیم، یکی از مهارتهای فردی و اجتماعی را به آنها آموزش دهد و کودکان را در مواجهۀ با نتیجۀ رفتارهای نامناسب قرار دهد. در داستان خرس، خرس، خرس! کودکی به نام روبی عاشق خرسها است و میخواهد یک خرسی پیدا کند تا بتواند با او بازی کند و خوش بگذراند. او با چاپ یک آگهی موفق میشود که یک خرس بامزه پیدا کند؛ اما هرچه میگذرد او خرسهای بیشتری میخواهد. شعار روبی این است که: «خرس بیشتر، کیف بیشتر» اما آیا همیشه اوقات را باید به تفریح گذراند؟ چرا یک خرس برای روبی کافی نبود؟ روبی با آنهمه خرسی که دارد چهکار باید بکند؟ بسیاری از والدین نمیدانند در چنین موقعیتهایی مثل زیادهخواهی فرزندان چه رفتاری باید داشته باشند. این داستان به کودکان کمک میکند تا بتوانند مشکلاتی که ممکن است زیادهخواهی برایشان به وجود آورد بهخوبی درک کنند.
خواندن کتاب خرس، خرس، خرس! را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به کودکان و علاقهمندان به ادبیات کودکان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب خرس، خرس، خرس!
«روبی عاشق خرس بود برای همین یک آگهی درست کرد.
تا اینکه سروکلۀ یک خرس پیدا شد.
من خرسم. از خرس تپه. میشه خرست بشم؟
روبی گفت: تو دقیقاً همونی هستی که میخواستم!
روبی و خرسش شروع کردند به بازی.
اما روبی داد زد: بازم خرس!
خرس روبی گفت: یعنی من برات بس نیستم؟
روبی داد زد: خرس بیشتر، کیف بیشتر.»
حجم
۱۷٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۲ صفحه
حجم
۱۷٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۲ صفحه