کتاب درآمدی بر فهم هرمنوتیک
معرفی کتاب درآمدی بر فهم هرمنوتیک
کتاب درآمدی بر فهم هرمنوتیک نوشتهٔ لارنس کندی اشمیت و ترجمهٔ بهنام خداپناه است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی در باب مفهوم هرمنوتیک.
درباره کتاب درآمدی بر فهم هرمنوتیک
لارنس کندی اشمیت در کتاب درآمدی بر فهم هرمنوتیک تلاش کرده است تا مفهوم هرمنوتیک را برای خوانندگان شرح دهد. او برای پیش بردن هدف خود آرای شلایر ماخر، هایدگر، دیلتای و گادامر را شرح داده و به بررسی هر یک پرداخته است. به عقیدهٔ نویسنده هرمنوتیک یعنی تفسیر. آیا هرمنوتیک نوعی توانایی، هنر و روششناسی یا علم است؟ ویلهلم دیلتای بر این باور است که بهترین مفسران نوابغ هستند و میتوان قواعد تفسیر را با مشاهدهٔ آثار آنها کشف کرد. شلایرماخر بر این باور است که برخی انسانها استعداد فهم زبانها را دارند و مناسبترین افراد برای کار بر روی سویهٔ دستوری یا زبانشناسانهٔ هرمنوتیک هستند؛ دیگران برای فهم انسانها استعدادی دارند و میتوانند روی کشف نیت مؤلف و الگوی فکری او کار کنند، اما اگر در هر فهمی نیازمند تفسیر باشیم، پس هر کسی باید این توانایی را داشته باشد، زیرا معمولاً یکدیگر را میفهمیم. آیا این بدان معناست که هرمنوتیک چیزی است که وقتی زبانی را فرامیگیریم آن را کسب میکنیم. اگر میخواهید معنای هرمنوتیک را بدانید، این کتاب را مطالعه کنید.
خواندن کتاب درآمدی بر فهم هرمنوتیک را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران فلسفهٔ مدرن پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب درآمدی بر فهم هرمنوتیک
«گادامر برای ایضاحِ نسبت میان بسیاری از زبانهای انسانی و موضوعات اصلیای که این زبانها به انحای متفاوت آشکار میکنند، نظریه زبان هومبولت را فرامیخواند. طبق نظر هومبولت، «هر زبانی را باید به عنوان دیدگاهی خاص نسبت به جهان تلقی کرد» (TM: ۴۴۰). او به بررسی این مطلب میپردازد که چگونه تفاوتهای موجود در زبانهای مختلف از ساختار درونی قوه زبانی انسان سر برمیآورند. گادامر برداشت انتزاعی زبان نزد هومبولت را وارونه میکند. صورتِ کلامی با محتوای سنت مرتبط است. زبان نه به دلیل ساختار صوریاش بل که «به دلیل آنچه ضمن این زبان گفته شده است یا در آن به تواتر میرسد» (TM: ۴۴۱) جهانبینیای ارائه میکند. ایده محوری در هومبولت که گادامر از آن خود میکند این است که «دیدگاه زبانی یک جهانبینی است» (TM: ۴۴۲). گرچه هر موجود زنده در محیطی که میزید بر او تأثیر میگذارد، تنها انسانها آزادند که بر محیطشان تأمل کنند و آن را در قالب زبان بفهمند. این که سنتهای متفاوتِ فرهنگی با تأمل بر محیطشان مفاهیم مختلفی را پروراندهاند، به تفاوت در زبانهای مختلف انجامیده است. از این رو، سخن گفتن به یک زبان خاص جهانبینی همبسته جایگرفته در آن زبان را وارد آگاهی تأملی میکند. «زبان صرفا در گفتگو و در ورود به فهم است که هستی راستین خود را دارد» (TM: ۴۴۶). از این رو سنت زبانی بهاین مطلب اشاره دارد که جامعه زبانی بر سر کدام عناوین و واقعیات به توافق رسیده است. از آنجا که هر زبانی یک زبان انسانی است، هر زبانی میتواند چنان بسط یابد که شامل هر بینش ممکنی شود که در زبانی دیگر مندرج است. اما هیچ زبان کاملی وجود ندارد که در آن جهان بهخودیخود ظاهر شود. «کمالپذیری نامتناهی تجربه انسانی از جهان بدین معناست که، زبان مورد استفاده ما هرچه باشد، هرگز چیزی جز جنبهای همچنان بسطیابندهتر، یا دیدگاهی نسبت به جهان را نمیبینیم» (TM: ۴۴۷).»
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۱۱ صفحه
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۱۱ صفحه