کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ ضدواقع گرایی اخلاقی
معرفی کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ ضدواقع گرایی اخلاقی
کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ ضدواقع گرایی اخلاقی نوشتهٔ ریچارد جویس و ترجمهٔ مهدی اخوان است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است؛ جلد ۹۸ از مجموعهٔ «دانشنامهٔ فلسفهٔ استنفورد».
درباره کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ ضدواقع گرایی اخلاقی
ریچارد جویس کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ ضدواقع گرایی اخلاقی (Moral Anti-Realism The Stanford Encyclopedia of Philosophy) را در شش بخش نگاشته که عنوان آنها عبارت است از «توصیف ضدواقعگرایی اخلاقی»، «بار برهان بر دوش کیست؟»، «ناشناختیانگاری»، «نظریه خطاانگاری (در باب اخلاق)»، «ناعینیانگاری» و «نتیجهگیری». نویسنده در این اثر بیان کرده است که بر حسب سنت، عقیده به موضعی واقعگرایانه در مورد الف عبارت است از اینکه معتقد باشیم الف به نحوی مستقل از ذهن (به معنای مربوطِ «مستقل از ذهن») وجود دارد. بر اساس این دیدگاه، ضدواقعگرایی اخلاقی نفی این رأی است که ویژگیهای اخلاقی ــ یا واقعیات، اعیان، نسبتها، رویدادهای اخلاقی و نظایر اینها (هر مقولهای که کسی بخواهد تصدیق کند) ــ به نحوی مستقل از ذهن وجود دارند.
دانشگاه استنفورد انتشار این دانشنامه را در سال ۱۹۹۵ میلادی آغاز کرد. پس از مدتی متن کامل مقالات را در اینترنت در دسترس علاقهمندان قرار داد. کسانی که در تدوین این دانشنامهٔ بزرگ نقش دارند، از استادان و مؤلفان بهنام در حوزهٔ فلسفه هستند. این دانشنامه به سرپرستی دکتر «ادوارد ن. زالتا» صدها مدخل دارد و یکی از بهترین راهها برای آشنایی مقدماتی با مباحث فلسفی است. «مسعود علیا» در سال ۱۳۹۲ با همکاری انتشارات ققنوس، تصمیم به ترجمهٔ بعضی از مدخلهای این دانشنامه گرفت. او بههمراه مترجمانی نامآشنا آخرین ویراست مقالات دانشنامهٔ فلسفهٔ استنفورد را با حفظ سبک و زبان به پارسی برگرداند. انتشارات ققنوس این مجموعه را با کسب اجازه از گردانندگان این دانشنامه (بهویژه دکتر زالتا) منتشر کرده است. عناوین بعضی از این جلدها عبارت است از «مفهوم شر»، «فلسفهٔ دین»، «عقل به روایت کانت»، «زیباییشناسی فمینیستی»، «ژاک لکان»، «اخلاق ارسطو»، «باروخ اسپینوزا»، «فیشته» و «پدیدارشناسی».
خواندن کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ ضدواقع گرایی اخلاقی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران فلسفهٔ اخلاق پیشنهاد میکنیم.
درباره مسعود علیا
مسعود علیا در سال ۱۳۵۴ به دنیا آمده است. او مترجم و پژوهشگر ایرانی حوزهٔ فلسفه و نیز استادیار گروه فلسفهٔ هنر در «دانشگاه هنر تهران» است. کتاب «جنبش پدیدارشناسی» با ترجمهٔ او برندهٔ جایزهٔ کتاب سال شد. او دورهٔ کارشناسی زبان و ادبیات فارسی را در دانشگاه تهران و دورهٔ کارشناسیارشد فلسفه را در دانشگاه شهید بهشتی گذراند. از میان موضوعاتی که مسعود علیا برای پژوهشهای خود بهسراغ آنها رفته است میتوان به گستره راز و تقلیل آن به مسئله در فلسفهٔ گابریل مارسل و نیز موضوع اصالت تجربه و دگرگونی در منابع مابعدالطبیعه در فلسفه گابریل مارسل اشاره کرد. او در تیرماه ۱۳۸۷ دورهٔ دکتری فلسفه را با نگارش رسالهای تحتعنوان «شرط امکان اخلاق در اندیشهٔ لویناس» به راهنمایی عبدالکریم رشیدیان در «مؤسسه حکمت و فلسفه» به پایان برد. بخشی از ترجمههای مسعود علیا عبارتند از «هنر بهمنزلهٔ تجربه» نوشتهٔ جان دیویی، «وضع بشر» نوشتهٔ هانا آرنت، «آشنایی با هگل» نوشتهٔ پل استراترن، «الفبای فلسفه» نوشتهٔ نایجل واربرتون، «اگزیستانسیالیسم و اخلاق» نوشتهٔ مری وارنوک، «هرمنوتیک فلسفی و نظریه ادبی» نوشتهٔ جوئل واینسهایمر، «مسیح و اساطیر» نوشتهٔ رودلف کارل بولتمان و «دیباچهای بر فلسفهٔ قرون وسطی» نوشتهٔ فردریک چارلز کاپلستون. بخشی از تألیفات مسعود علیا عبارتند از «فرهنگ توصیفی فلسفهٔ اخلاق»، «کشف دیگری همراه با لویناس»، «عطار»، «سهروردی»، «فرزانگان خاک». او دبیری مجموعهٔ «دانشنامه فلسفه استنفورد» (از گروه انتشاراتی ققنوس) در ایران را بر عهده داشته است.
بخشی از کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ ضدواقع گرایی اخلاقی
«تحلیل فِرث نهتنها غیرنسبیانگارانه است (چون شامل هیچمؤلفه اشاری حذفناشدنیای نیست)، بلکه به تصریح خودش عینیانگارانه است. دلیل او برای این ادعا آن است که تحلیل وی جملات اخلاقی را به نحوی تعبیر میکند که این امر صادق نیست «که اگر هیچ فاعل تجربهکنندهای (در گذشته، حال یا آینده) نمیبود، آنها همگی بنا به تعریف کاذب میبودند» (۱۹۵۲, ۳۲۲). به عبارت دیگر، فِرث مرز میان عینیانگار و ناعینیانگار را بر طبق وابستگی وجودیای که «بنا به تعریف» برقرار است ترسیم میکند. این ادعای نوعی عینیت از ویژگیهای همه نظریههای وابستگی به پاسخ است. مصداق داشتن ویژگیهای وابسته به پاسخ به وجود موجود آگاه واحدی در کل جهان وابسته نیست؛ چیزی که آنها به آن وابستهاند وجود نوعی استعداد است. همانطور که گلدان حتی اگر هرگز شکسته نشده باشد و هرگز در آینده نشکند، به جهت داشتن استعداد شکستن (در شرایط C)، شکننده میماند، استعداد ایجاد R در S در C ممکن است مصداق یابد حتی اگر هیچ موردی از R(در گذشته، حال یا آینده) رخ ندهد، هیچ موردی از S(در گذشته، حال یا آینده) وجود نداشته باشد و هیچ موردی از C (در گذشته، حال یا آینده) حاصل نشود. بدین ترتیب، نظریه فِرث در هیچ جایش مستلزم این نیست که شخصیتی با ویژگیهای آرمانی وجود داشته باشد.
مدافعان نظریههای وابستگی به پاسخ در باب ویژگیها/ مفاهیم اخلاقی مشتاقاند برای این ادعای عینیت اهمیتبسیاری قایل شوند. پتیت (Pettit ۱۹۹۱) به واقعگرایان اطمینان میدهد که پذیرش وابستگی به پاسخ مطلوبهای سنتی آنها را چندان بر هم نمیزند، و در عین حال، جانستون مدعی است که وابستگی به پاسخ نامزد خوبی «برای واقعگرایی بهخوبی جرح و تعدیلشده» به نظر میرسد (Johnston ۱۹۹۳, ۱۰۶). با وجود این، هرچند اگر اخلاق را بر حسب وابستگی به پاسخ تحلیل کنیم، این کار بدون شک اخلاق را به لحاظ وجودی مستقل از ذهن میگرداند، اما با همان قطعیت موجب میشود از لحاظ مفهومی وابسته به ذهن شود. و چهبسا همین امر کافی باشد برای آن کسانی که دارای گرایشهای واقعگرایانهاند احساس ناراحتی کنند. اگرچه ممکن است درست باشد که ناعینیانگار معمولاً با ارجاع به نسبتی وجودی تعهداتش را بیان کرده است، این امر چهبسا صرفاً از آن رو باشد که بدیلهای خوشساختی که در این سنت صورتبندی شده باشند کم بوده است. زمانی که وابستگی مفهومی به ذهن تصریح شود، ممکن است واقعگرا خود را به همان اندازه مخالف آن بداند. هرچه باشد، به یک معنا تمامی آنچه تغییر کرده است متغیری موجهاتی است: در عوض ِ الف خوب است اگر و تنها اگر ناظر آرمانی از آن خشنود باشد.»
حجم
۱۳۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۳۲ صفحه
حجم
۱۳۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۳۲ صفحه