کتاب به درد بخور باش، هفت ابزار برای زندگی
معرفی کتاب به درد بخور باش، هفت ابزار برای زندگی
کتاب به درد بخور باش، هفت ابزار برای زندگی نوشتهٔ آرنولد شوارتزنگر و ترجمهٔ ماشااله صفری است. نشر گلگشت این ناداستان را در قالبی همچون زندگینامه روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب به درد بخور باش، هفت ابزار برای زندگی
کتاب به درد بخور باش، هفت ابزار برای زندگی دربردارندهٔ ناداستانی در قالبی همچون زندگینامه است. این کتاب هفت فصل دارد. آرنولد شوارتزنگر مدل، تهیهکننده، کارگردان، تاجر، سرمایهگذار، نویسنده، نیکوکار، سیاستمدار، بازیگر و بدنساز اتریشی - آمریکایی است. نکتهٔ جالب توجه دربارهٔ او این است که در تمام حوزههایی که به آنها وارد شده توانسته پیشرفت خوبی کند. او برندهٔ جایزه گلدن گلوب بازیگری و فرماندار سابق ایالت کالیفرنیا است. این اثر به خودزندگینامهای میمانَد که مسیری روشن را بهسوی موفقیت ترسیم میکند. نویسنده به ما نشان داده است که چگونه ابزارها را در خدمت هر آیندهای که برای خود متصوریم، به کار بریم. او بینشهای خود را با داستانهای شخصی، موفقیتهای متحولکننده و شکستهای تهدیدکننده همراه کرده است.
در یک تقسیمبندی میتوان ادبیات را به ۲ گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشتههایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرند، اطلاق میشود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص، یا ارائهٔ اطلاعات و به دلایلی دیگر شروع به نوشتن میکند. در مقابل، در نوشتههای غیرواقعیتمحور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز میزند و این گونه بهعنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیتمحور) طبقهبندی میشود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم عامهٔ مردم است (البته نه بهمعنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب، یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ «مبتنی بر واقعیت» از هدفهای دیگر ناداستاننویسی هستند. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمونهای بیشماری میپردازد و فرمهای گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی میتوانند شامل اینها باشند: جستارها، زندگینامهها، کتابهای تاریخی، کتابهای علمی - آموزشی، گزارشهای ویژه، یادداشتها، گفتوگوها، یادداشتهای روزانه، سفرنامهها، نامهها، سندها، خاطرهها، نقدهای ادبی.
خواندن کتاب به درد بخور باش، هفت ابزار برای زندگی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ناداستان معاصر ایران و قالبی همچون زندگینامه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب به درد بخور باش، هفت ابزار برای زندگی
«واقعا برایم ناامید کننده بود. در سال ۲۰۰۶، طی شیوع آنفولانزای مرغی در آسیا، ۲۰۰ میلیون دلار به ایجاد یک ذخیرهٔ استراتژیک از تجهیزات پزشکی برای ایالت کالیفرنیا اختصاص دادم. نام این طرح افزایش ظرفیت سلامت بود و در صورت همهگیری حاوی ۵۰ میلیون ماسک، دو هزار و پانصد دستگاه ونتیلاتور، تجهیزات بیمارستان صحرایی و البته بودجهای اضافی برای حفظ ذخایر بود. ولی پنج سال بعد، در جریان بحران بودجه، جانشینم تامین مالی این طرح را برای صرفهجویی چند میلیون دلار بیشتر قطع کرد. در نهایت تمام ماسکها و ونتیلاتورها غیرقابل استفاده شدند چون کسی پولی برای نگهداری از آنها پرداخت نمیکرد.
در اوایل همهگیری، آن ذخیرهٔ استراتژیک به راحتی میتوانست تمام بیمارستانهای منطقه را پوشش دهد. ولی حالا در این نقطه بودیم، مدیران بیمارستانهای دومین شهر بزرگ کشور چشم به مدیر بزرگترین ایالت کشور داشتند، فرماندار هم نگاهش به رهبر ثروتمندترین کشور تاریخ بشریت بود و هیچ کدام هیچ نظری نداشتند که باید چه غلطی بکنند. تعجبی ندارد که مردم از سیاستمداران متنفرند. هیچکدام از آنها چیزی دربارهٔ بازار آزاد نشنیده بودند؟ به Alibaba.com بروید و ده میلیون ماسک از فلان کارخانه در چین سفارش دهید. یا با یکی از شرکتهای لجستیگی عظیم که کسب و کارشان چیزهایی مانند ماسک است و به صورت عمده محصولاتشان را در سراسر جهانی توزیع میکنند تماس بگیرید. اما نه، چین بد است، به خارجی هم نمیشود اعتماد کرد. ولی اگر مردم خودمان بمیرند مشکلی نیست.
بیکفایتی مرا کاملا دیوانه میکند. با این حال به صورت علنی چیزی دربارهٔ این رهبران نگفتم. البته باید بگویم که روزگاری جای آنها بودم، راه حلهای بحران از دور بسیار ساده به نظر میرسند. اما من همیشه یک قانون دارم: دربارهٔ شرایط هیچ شکایتی نکنید مگر اینکه برای بهبود آن آمادهٔ انجام کاری باشید. اگر مشکلی را میبینید و با راهحلی سراغم نمیآیید، نمیخواهم غرهای شما را در مورد بد بودن شرایط بشنوم. اگر مشکلی به شما انگیزه نمیدهد که درستش کنید، پس نمیتواند آنقدرها هم بد باشد.
و دقیقا کی شکایت کردن ما را برای رسیدن به اهدافمان کمک کرده است؟ برای تحقق یک رویا تلاش میکنند، با غر زدن به آن تجسم نمیدهند. به علاوه، مشکلات و ناملایمات، بخشی عادی از سفر هر فرد است. هر چشماندازی که داشته باشید، مبارزه و کشمکش وجود خواهد داشت. روزگار سخت وجود خواهد داشت. چیزهایی که شاید کمرتان را بشکند. باید یاد بگیرید که چطور این لحظات را مدیریت کنید. باید دنده عوض کردن و یافتن نکات مثبت در چیزها را یاد بگیرید. باید بدانید چگونه شکستی را که تجربه کردهاید ارزیابی و ریسکهایی که در مسیرتان وجود دارند را درک کنید. رویارویی با مشکلات به جای شکایت و غر زدن این فرصت را به شما میدهد تا تمام این مهارتها را تمرین کنید.»
حجم
۲۹۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۸۲ صفحه
حجم
۲۹۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۸۲ صفحه