کتاب هیچ وقت بهت گفته بودم چه قدر خوشبختی؟ (دوربانه)
معرفی کتاب هیچ وقت بهت گفته بودم چه قدر خوشبختی؟ (دوربانه)
کتاب «هیچ وقت بهت گفته بودم چه قدر خوشبختی؟» نوشتۀ زیوس و ترجمۀ رضی هیرمندی است و نشر افق آن را منتشر کرده است. این کتاب یکی از جلدهای مجموعۀ قصههای یکجورکی است
درباره کتاب هیچ وقت بهت گفته بودم چه قدر خوشبختی؟
قصهها مزایای بیشماری دارند و کودکان از طریق داستانها موارد زیادی را یاد میگیرند و نسبت به مسائل آموزشی واکنش بهتری نشان میدهند. آموزش در حین خواندن آموزش غیرمستقیم نام دارد و کودکان بدون اینکه بدانند نکات زیاد را میآموزند. آموزشها میتواند مهارتهای زندگی، هنجارها و رفتارهای درست باشد یا مطالب و حقایق علمی دنیای اطراف. این آموزشها چون بهصورت داستان برای کودکان خوانده میشود، از شنیدن آن لذت میبرند و در ذهنشان باقی میماند.
هیچوقت گفته بودم چقدر خوشبختی؟ یکی از جلدهای مجموعۀ قصههای یکجورکی است. این مجموعه شامل ۱۵ جلد کتاب برای کودکان نوآموز میشود. قصههای این مجموعه بامزه، جالب و سرگرمکننده هستند. جملات کوتاه و کلمات پرتکرار در این قصهها، کودکانی که بهتازگی مهارت خواندن را آموختهاند را تشویق میکند کتاب بخوانند و از این فعالیت دلچسب لذت ببرند. در بیشتر قصههای دکتر زیوس، برخی از ساختهای دستوری و کلمات ناآشنا مانند نام اشخاص و مکانها، ساختۀ خود اوست. رضی هیرمندی، مترجم کتاب هم از همین روش در ساخت معادلهای فارسی استفاده کرده است. هیچوقت گفته بودم چقدر خوشبختی؟ گفتگوی میان یک پیرمرد با یک کودک است و کودک از طریق این گفتگوی عجیب ولی بامزه و حتی گاهی خندهدار چیزهای زیادی دربارۀ زندگی و آدمها میآموزد. تئودور زیوس گایزل یا همان زیوس خالق مجموعۀ قصههای یک جورکی، نویسنده، شاعر و کاریکاتوریست آمریکایی، قصهها و فیلمنامههای زیادی برای کودکان نوشته است که در تمام دنیا به فروش رسیده و انیمیشن و فیلمهای سینمایی زیادی بر اساس آنها ساخته شده است.
جلدهای دیگر مجموعۀ قصههای یکجورکی عبارت است از: «وقتی هورتون صدای هو شنید»، «هورتون جوجه از تخم درمیآورد»، «فکرش را بکن این چیزها را در خیابان مالبری دیدم»، «کاش پاهای اردکی داشتم»، «اگر سیرک دست من بود»، «اسنیچهای باستاره و اسنیچهای بیستاره و قصههای دیگر»، «ماروین کیمونی خواهش میکنم همین حالا برو»، «وای چه جاها که خواهی رفت»، «دردسرهای من در راه سولاسولیو»، «میزی گلبهسر»، «گربه با کلاه بازمیگردد»، «گربه با کلاه» و «امروز سیتا ببر را داغون میکنم»
خواندن کتاب هیچ وقت بهت گفته بودم چه قدر خوشبختی؟ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به کودکان و نوآموزان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب هیچ وقت بهت گفته بودم چه قدر خوشبختی؟
«روزی روزگاری که خیلی بچه بودم، آنوقتها که از نظر قد هیلی کوچولو بودم، در صحرای درایز به پیرمردی برخوردم. او برایم آوازی میخواند که هیچوقت فراموشش نکردهام. پیرمرد یک جای خاردار و تیغتیغی نشسته بود بااینحال، با لبخند شاد و شیرینی آواز میخواند:
وقتی دیدی اوضاع ناجوره
وقتی اوقاتت تلخ بود و دمغ بودی
وقتی داشتی از کوره درمیرفتی...
آنوقت همان کاری را بکن که من میکنم
فقط به خودت بگو، داکی جان
راستراستی خیلی خوشبختم!
بعضی آدمها از من خیلی بیشتر
آن، خیلی، خیلی بیشتر
وای، خیلی خیلی خیلی بیشتر
من بدبختترند!»
حجم
۴۰۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۴
تعداد صفحهها
۱۹ صفحه
حجم
۴۰۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۴
تعداد صفحهها
۱۹ صفحه