کتاب به سوی جامعه ای عقلانی
معرفی کتاب به سوی جامعه ای عقلانی
کتاب به سوی جامعه ای عقلانی نوشتهٔ یورگن هابرماس و ترجمهٔ ابراهیم اسکافی است. انتشارات شیرازه کتاب ما این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی شش مقاله دربارهٔ اعتراضات دانشجویی، علم و سیاست.
درباره کتاب به سوی جامعه ای عقلانی
یورگن هابرماس از جمله اندیشمندانی است که تغییر محلّ نزاع در نظام سرمایهداری غربی را حاصل تغییر و تحول مهمی میداند که دانش و پژوهش را به محور اتکای این نظام تبدیل کرده و همزمان، دولت را به جایگاه مهمترین حامیِ این تغییرات تبدیل کرده است. ازنظر هابرماس، نقش کلیدیِ دولت در توسعهٔ علم و فناوری، هم جایگاه دانشگاه و مراکز پژوهش عمومی و خصوصی را در ساختار نظام سرمایهداری دگرگون کرده و هم مقام علم و دانش را در میان عناصر مشروعیتبخش به آن تغییر داده و هم خصلت روبنایی دولت را دستخوش دگرگونی کرده است. توصیف، تحلیل انتقادی و تبعات اجتماعی و سیاسیِ این وضعیت جدید، موضوعات شش مقالهای هستند که در کتاب به سوی جامعه ای عقلانی گردآوری شدهاند. عنوان این مقالهها عبارت است از «دانشگاه در دموکراسی - دموکراسیسازی دانشگاه»، «اعتراضات دانشجویی در جمهوری فدرال آلمان»، «جنبش در آلمان: یک تحلیل انتقادی»، «پیشرفت فنی و زیستجهانِ اجتماعی»، «علمیسازیِ سیاست و افکار عمومی» و «فناوری و علم بهمثابهٔ «ایدئولوژی» ».
خواندن کتاب به سوی جامعه ای عقلانی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران جامعهشناسی و علوم سیاسی پیشنهاد میکنیم.
درباره یورگن هابرماس
یورگن هابرماس (Jürgen Habermas) زادهٔ ۱۸ ژوئن ۱۹۲۹ در دوسلدورف آلمان، جامعهشناس، فیلسوف، نظریهپرداز معاصر و وارث مکتب فرانکفورت است که در چارچوب سنت نظریهٔ انتقادی و پراگماتیسم آمریکایی کار کرده است. گذراندن دوران نوجوانی در دوران آلمان نازی نقطهٔ آغاز بسیاری از تحولات فکری او شد و مانند بسیاری از روشنفکرانی که نازیسم را تجربه کردهاند، در آغاز کار روشنفکرانهٔ خود بسیار کنجکاو شد تا بداند چطور میتوان ظهور نازیسم را در آلمان – کشوری با این همه اندیشهٔ فلسفی درخشان و رهاییبخش – توصیف و تبیین کرد؟ او هم، مانند سایر روشنفکران معاصرش، به صرافت بازاندیشی و تعیین دوبارهٔ جایگاهِ دقیقِ سنت تفکر آلمانی افتاد که تحقیر شده بود. تمرکز پژوهشهای او بر روی شناختشناسی، مدرنیته و تجزیهوتحلیل تحولات اجتماعی جوامع پیشرفته صنعتی سرمایهداری و سیاست روز آلمان بهویژه با توجه به نقش رسانههای همگانی بوده است. شهرت او بیشتر به ابداع اصطلاح «حوزهٔ عمومی» است؛ فضایی فکری و اجتماعی که در آن، فعالیتهای آگاهیبخش رسانهای به ایجاد زمینه برای بحثهای اجتماعی و انتقادی و ظهور دموکراسی بنیادی میانجامد. «بهسوی جامعهای عقلانی»، «دگرگونی ساختاری حوزهٔ عمومی»، «نظریهٔ کنش ارتباطی»، «بحران مشروعیت» و «جهانیشدن و آیندهٔ دموکراسی» از جمله آثار او هستند.
بخشی از کتاب به سوی جامعه ای عقلانی
«برحسب دو نوع از کنش میتوانیم بر اساس آنکه عملِ دارای هدفِ عقلانی غلبه دارد یا تعامل، میان نظامهای اجتماعی تمایز قائل شویم. چارچوب نهادی جامعه دربردارندهٔ هنجارهایی است که تعامل نمادین را هدایت میکنند. امّا خردهنظامهایی (برای استفاده از همان مثالهای وبر) نظیر نظام اقتصادی یا تشکیلات دولتی وجود دارند که عمدتاً در آنها مجموعههای عملِ دارای هدفِ عقلانی نهادینه میشوند. اینها با خردهنظامهایی نظیر ساختارهای خویشاوندی و خانواده تفاوت دارند که هرچند با برخی از وظایف و مهارتها ارتباط دارند، عمدتاً مبتنی بر قوانین اخلاقی تعامل هستند. بنابراین عموماً در سطح تحلیلی میان چارچوب نهادی جامعه یا زیستجهان اجتماعی- فرهنگی و خردهنظامهای عملِ دارای هدفِ عقلانی که در آن «حکشده» هستند، تمایز خواهم گذاشت. تا جایی که کنشها با چارچوب نهادی تعیین میشوند آنها هم با هنجارها هدایت شده و هم تضمین میشوند. تا جایی که آنها با خردهنظامهای عملِ دارای هدفِ عقلانی تعیین میشوند، آنها با الگوهای کنش ابزاری یا راهبردی سازگار میگردند. البته تنها نهادینهسازی است که میتواند تضمین کند چنین کنشی حقیقتاً از قوانین فنّی مشخص و راهبردهای مورد انتظار با احتمال خوبی پیروی میکند.
با کمک این تمایزها میتوانیم مفهوم «عقلانیسازیِ» وبر را دوباره صورتبندی کنیم.
اصطلاح «جامعهٔ سنتی» به تمامی نظامهای اجتماعیای اطلاق میشود که در کلّ مِلاکهای تمدّنها را دارا هستند. دوّمی (تمدّن) بیانگر مرحلهای خاص در تکامل گونهٔ انسان است. این مرحله در چندین خصلت با شکلهای ابتداییتر تفاوت دارد: قدرت حاکم متمرکز (سازماندهی دولتی قدرت متمرکز در تضاد با سازماندهی قبیلهای) تقسیمبندی جامعه به طبقات اجتماعی- اقتصادی (توزیع وظایف اجتماعی و پاداش به افراد مطابق با عضویت در طبقه و نه جایگاه خویشاوندی)؛ رواج جهانبینیهای مرکزی (اسطوره، ادیان پیچیده) با هدف مشروعیت بخشیدن به قدرت سیاسی (بالتبع تبدیل قدرت به اقتدار). تمدّنها بر پایهٔ فناوری نسبتاً توسعهیافته و تقسیم کار در چنان فرایندی اجتماعی از تولید تأسیس میشوند که ایجاد محصول مازاد را ممکن میسازد، یعنی کمیّت کالاها فراتر از آن چیزی است که برای رفع نیازهای فوری و ابتدایی جامعه لازم است. آنها وجودشان را مدیون حلّ مشکلی هستند که در ابتدا با تولید محصول مازاد پیش میآید، یعنی نحوهٔ توزیع ثروت و کار، هم بهصورتی نابرابر و هم البته بهصورتی مشروع مطابق با ملاکهایی جدا از ملاکهای تولیدشدهٔ نظام خویشاوندی.»
حجم
۱۷۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۴۷ صفحه
حجم
۱۷۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۴۷ صفحه