دانلود و خرید کتاب آخرین تزار ادوارد رادزینسکی ترجمه میترا نظریان
تصویر جلد کتاب آخرین تزار

کتاب آخرین تزار

انتشارات:نشر ماهی
امتیاز:
۴.۴از ۵ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب آخرین تزار

کتاب آخرین تزار نوشتهٔ ادوارد رادزینسکی و ترجمهٔ میترا نظریان است. نشر ماهی این زندگی‌نامه را روانهٔ بازار کرده است؛ ناداستانی در باب زندگی و مرگ «نیکالای دوم».

درباره کتاب آخرین تزار

کتاب آخرین تزار حاوی ناداستانی در باب زندگی و مرگ «نیکالای دوم» است. این کتاب ۱۶ فصل و سه بخش اصلی دارد؛ «ورق‌زدن دفترهای خاطرات تزار» و «نابودی "آتلانتیس"» و «شب ایپاتیف». ادوارد رادزینسکی کتاب حاضر را با پسگفتاری به نام «سرنوشت عاملان تیرباران» به پایان برده است. نیکالای دوم در ۱۸ مهٔ ۱۸۶۸ به دنیا آمد و در ۱۷ ژوئیهٔ ۱۹۱۸ میلادی درگذشت. او آخرین تزار روسیه، پادشاه لهستان و دوک بزرگ فنلاند بود. لقب کامل او «امپراتور و فرمانروای مطلق سراسر روسیه» بود. او از سال ۱۸۹۴ تا ۱۹۱۷ میلادی حکومت کرد و نشان داد که از ادارهٔ کشور آشوب‌زده‌اش و نیز ارتشی که درگیر جنگ جهانی اول بود، ناتوان است. فرمانروایی نیکالای دوم، با انقلاب ۱۹۱۷ در روسیه به پایان رسید. او و خانواده‌اش به‌دست بلشویک‌ها به قتل رسیدند. کلیسای ارتدکس روسیه پس از تقدیس نیکلای دوم، او را «قدیس رنج‌کشیده» خواند.

در یک تقسیم‌بندی می‌توان ادبیات را به دو گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشته‌هایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرد، اطلاق می‌شود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص یا ارائهٔ اطلاعات و به‌دلایلی دیگر شروع به نوشتن می‌کند. در مقابل، در نوشته‌های غیرواقعیت‌محور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز می‌زند و این گونه به‌عنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیت‌محور) طبقه‌بندی می‌شود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم هم‌نوعان است (البته نه به‌معنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ مبتنی بر واقعیت، از هدف‌های دیگر ناداستان‌نویسی است. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمون‌های بی‌شماری می‌پردازد و فرم‌های گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی می‌تواند شامل این‌ها باشند: جستارها، زندگی‌نامه‌ها، کتاب‌های تاریخی، کتاب‌های علمی - آموزشی، گزارش‌های ویژه، یادداشت‌ها، گفت‌وگوها، یادداشت‌های روزانه، سفرنامه‌ها، نامه‌ها، سندها، خاطره‌ها و نقدهای ادبی.

خواندن کتاب آخرین تزار را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ناداستان و قالب زندگی‌نامه پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب آخرین تزار

«خودش با من تماس گرفت و خواست مرا ببیند. با شنیدن صدای لرزان آن پیرمرد، طبعا گفتم: «می‌توانم خودم به دیدنتان بیایم.» اما او همچون بسیاری از همسالان و همنسلانش که به من زنگ می‌زدند، بی‌درنگ پاسخ داد: «برای چه؟ خودم خدمت می‌رسم.» و سپس خندید و اضافه کرد: «می‌دانم با خودتان چه فکری کرده‌اید. نه، من از هیچ‌کس نمی‌ترسم... زمانی دیگران از من می‌ترسیدند. من فقط یک سرباز پیرم و دوست دارم قدری پیاده‌روی کنم.»

او مدتی بعد در اتاق من نشسته بود. روی زانوی خود می‌زد و خنده‌کنان به شلوار عجیب خود اشاره می‌کرد، شلواری رنگ و رورفته و ازشکل‌افتاده که زمانی سبزرنگ و یراق‌دار بود.

«این شلوار یک‌وقتی به نیکالای تعلق داشت. در ۱۹۴۵ در چکسلواکی پیدایش کردم. مال یکی از افراد سابق سپاه چکسلواک بود، همان لژیون چکسلواک... طرف خودش در ۱۹۱۸ این شلوار را خریده بود، در یکاترینبورگ... او چیزهای زیادی داشت که گویا متعلق به خانوادهٔ تزار بودند.»

خندهٔ زیر لب او...

«نه، نه، البته که باور نمی‌کنم این شلوار واقعا مال آخرین امپراتور باشد، اما... به‌هرحال چیزی است متعلق به آن دوران. من این شلوار را دوست دارم و گاهی به خودم اجازه می‌دهم این بالماسکه را راه بیندازم... خب، برویم سراغ موضوع دلخواه شما... من سال‌ها در یک سازمان مهم کار کرده‌ام... آن روزها ساکن سوِردلُفسک بودم... از یک زمانی به بعد... البته نه به دلایل شغلی... بلکه به خاطر میل باطنی خودم... شیفتهٔ موضوع محبوب شما شدم...

به عبارت دقیق‌تر، یک سؤال خاص ذهنم را به خود مشغول کرد... این سؤال سال‌ها پیش به سرم افتاده... آن‌موقع شما هنوز به دنیا نیامده بودید. من در تمام طول عمر دنبال پاسخ این سؤال گشته‌ام. همه‌چیز با یک آشنایی ساده شروع شد: من پتر زاخارُویچ یرماکف را خوب می‌شناختم... آدم پیچیده‌ای بود... و به عبارت بهتر، یک آدم ساده. عاشق آدم‌کشتن بود. به خاطر خشم انقلابی‌اش، به او می‌گفتند " رفیق ماوزر". در زمان تزار، یک دسیسه‌گر لورفته را به روشی کاملاً منحصربه‌فرد از پا درآورد ــ هرگز نمی‌توانید حدس بزنید... طرف را با ارّه سر برید. افسانه‌ای یکاترینبورگی می‌گوید وقتی می‌خواستند اجساد آن‌ها را تکه‌تکه کنند، یرماکف برای تهیهٔ اسید به داروخانه رفت. داروخانه‌چی ظنین شد، آخر او مقدار خیلی زیادی اسید خواسته بود. پتر زاخارُویچ کوشید او را راضی کند، اما موفق نشد. یرماکف هم واکنش همیشگی‌اش را نشان داد ــ شلیک کرد... راستی هیچ می‌دانستید او به هرکس که می‌رسید می‌گفت خودش آخرین تزار را کشته؟ خب، یورُفسکی چه واکنشی نشان داد؟ من ریز و درشت این قضیه را می‌دانم...

یورُفسکی از سال ۱۹۲۱ در مسکو زندگی می‌کرد. در خزانهٔ دولت مشغول بود... »»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۷۱۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۵۴۴ صفحه

حجم

۷۱۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۵۴۴ صفحه

قیمت:
۲۷۵,۰۰۰
۱۹۲,۵۰۰
۳۰%
تومان