کتاب تاریخ مختصر اقتصاد
معرفی کتاب تاریخ مختصر اقتصاد
کتاب تاریخ مختصر اقتصاد نوشتهٔ نیل کیشتینی و ترجمهٔ علی فروتن است. انتشارات دنیای اقتصاد تابان این کتاب در حوزهٔ اقتصاد را منتشر کرده است.
درباره کتاب تاریخ مختصر اقتصاد
کتاب تاریخ مختصر اقتصاد سومین اثر از مجموعهٔ «آموزش اقتصادی» است. نیل کیشتینی این اثر را در ۴۰ فصل نگاشته و در آن روند شکلگیری علم اقتصاد و راهی را که به برآمدن دیدگاههای متفاوت در اقتصاد انجامیده است، واکاوی کرده است. او همچنین، مسیری را که به پیدایش علم اقتصاد به شکل امروزی آن انجامید، به خواننده نشان میدهد.
در ابتدای قرن ۲۱ بر اثر فعالیتهای نسنجیدهٔ بانکها، بحران اقتصادی بزرگی رخ داد. بسیاری از مردم، اقتصاددانان را بابت پیشبینینکردن این بحران مقصر دانستند و آنان را به همسویی با صاحبان منافع متهم کردند. در این کتاب، دیدگاه های مختلف دربارهٔ اقتصاد و سیر تحول اقتصاد از اشکال اولیه تا امروزی بررسی شده است. با مطالعهٔ این کتاب در مییابیم که چه چیزهایی در حوزهٔ اقتصاد پیش بینیپذیر و چه چیزهایی را غیرقابلپیشبینی هستند.
خواندن کتاب تاریخ مختصر اقتصاد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران رشتهٔ اقتصاد پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب تاریخ مختصر اقتصاد
«دانشمندانی که در پی کنترل پرواز موشک هستند، با مشکل تناقض زمانی روبهرو نمیشوند. اگر قرار باشد آنها موشک را دوشنبه پرتاب کنند، به رایانه موشک دستور میدهند که موشک را با کمترین سوخت ممکن تا چهارشنبه به ماه برساند. آنها میتوانند مجموعه دستورهای پوششدهنده کل فرایند پرواز را دوشنبه در رایانه بارگذاری کنند، یا بخشی از دستورها را دوشنبه، بخشی را سهشنبه و مقدار پایانی را چهارشنبه بارگذاری کنند. مهم نیست که این کار چگونه انجام میشود. بهترین اقدام دوشنبه در چهارشنبه نیز بهترین خواهد بود. رایانه موشک همیشه به قول خود عمل میکند.
این مسئله در هنگام تعامل با انسانها اهمیت مییابد. دوشنبه، آموزگار مجموعه دستورهای مربوط به هفته آینده، یعنی تنبیه در صورت انجامنگرفتن تکلیف منزل را برای خودش تنظیم میکند ولی چهارشنبه، کار دیگری انجام میدهد. انسان با موشک تفاوت دارد زیرا میتواند آینده را پیشبینی کند. انسان میداند که فردا احتمالا چه اتفاقی خواهد افتاد و رفتار امروز خود را بر آن اساس اصلاح میکند. دانشآموز میداند که آموزگار تهدیدش را عملی نمیکند و به همین دلیل خود را برای انجامدادن تکالیف منزل به زحمت نمیاندازد.
کیدلند و پرسکات جزو آن دسته از اقتصاددانان دهه هفتادی بودند که اصل اقتصاد کینزی درباره توانایی دولت در کنترل آسان اقتصاد را نادرست میدانستند. استدلال آنها این بود که رفتار اقتصاد مانند رفتار موشک نیست. آنها میگفتند که این اصل اقتصاد کینزی فقط در صورتی درست است که مردم کاملا منطقی باشند. رویکرد جدید به اقتصاد به این موضوع مربوط میشد که اگر انتظارات مردم منطقی باشند، رفتار اقتصاد چگونه خواهد بود؛ ایدهای که ما در فصل ۳۰ به آن پرداختیم. اگر انتظارات مردم منطقی باشد، میتوانند اتفاقات آینده را به کمک همه اطلاعات موجود، از جمله سیاستهای اقتصادی دولت، پیشبینی کنند. برای این مردم، ارتکاب اشتباه بر اثر فراموشکردن اطلاعات مهم معنایی نخواهد داشت. کیدلند و پرسکات متوجه شدند که انتظارات منطقی سبب بروز تناقض زمانی میشود. مشکل آموزگار هنگامی رخ میدهد که دانشآموز رفتار چهارشنبه آموزگار را بر اساس رفتار دوشنبه وی پیشبینی میکند. دانشمندان هوافضا با طبیعت بازی میکنند ولی آموزگاران و دولتها بازی دشوارتری را پیش رو دارند: بازی با افراد حیلهگر.
سیاست اقتصادی کینزی که در دهههای ۵۰ و ۶۰ پیروان بسیاری داشت، مبتنی بر این ایده بود که دولت میتواند با تعدیل مصارف خود بر مسیر حرکت اقتصاد تاثیر بگذارد. (سیاست دیگری که کمتر مقبول کینزیها بود، این بود که دولت مقدار پول در گردش را تعدیل کند.) طبق منحنی فیلیپس که همراهی بیکاری پایین با تورم بالا را نشان میداد، دولتها میتوانستند از این سیاستها برای کاهش نرخ بیکاری، به قیمت افزایش تورم، استفاده کنند. نظریهپردازان انتظار منطقی معتقد بودند که این کار غیرممکن است. اگر دولت اقدام به تقویت اقتصاد کند، افراد منطقی معمولا پیشبینی میکنند که افزایش قیمتها سبب خنثیشدن افزایش دستمزدها خواهد شد و فعالیت حرفهای خود را افزایش نمیدهند. یگانه اثر اجرای این سیاست دولت، بالارفتن نرخ تورم است. با این دیدگاه اقتصادی، بهترین کاری که دولت میتواند انجام دهد، پاییننگهداشتن نرخ تورم با خودداری از چاپ یا پرهیز از مصرف بیشازحد پول است.»
حجم
۹۱۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۳۰ صفحه
حجم
۹۱۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۳۰ صفحه
نظرات کاربران
بهترین کتاب عمرم