دانلود و خرید کتاب بیوگرافی؛ یک بازی ماکس فریش ترجمه فرانک حیدریان
تصویر جلد کتاب بیوگرافی؛ یک بازی

کتاب بیوگرافی؛ یک بازی

نویسنده:ماکس فریش
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۳از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب بیوگرافی؛ یک بازی

کتاب بیوگرافی؛ یک بازی نوشتهٔ ماکس فریش و ترجمهٔ فرانک حیدریان است. انتشارات دیدآور این نمایشنامهٔ سوئیسی را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب بیوگرافی؛ یک بازی

کتاب بیوگرافی؛ یک بازی حاوی یک نمایشنامهٔ سوئیسی است. این نمایشنامه در سال ۱۹۶۷ میلادی خلق شد و برای اولین‌بار در یکم فوریهٔ ۱۹۶۸ در زوریخ به نمایش درآمد. در سال ۱۹۸۴، ماکس فریش نسخهٔ جدید اصلاح‌شده را ارائه داد؛ نمایشنامه‌ای که فریش آن را کمدی توصیف می‌کند و یکی از موضوعات اصلی که او در این اثر مطرح می‌کند؛ امکان یا عدم امکان تغییر هویت افراد است. این نویسنده در نمایشنامهٔ حاضر، کلمات را با خیال‌پردازی به بازی گرفته است. فرانک حیدریان توضیح داده است که این ترجمه از روی نسخهٔ بازنویسی‌شدهٔ این نمایشنامه که در سال ۱۹۸۴ توسط ماکس فریش انجام شد، صورت گرفته است. ترجمهٔ نسخهٔ پیش‌رو از روی بازنویسی تازهٔ نمایشنامه انجام شده که در آن ۳۰ پرسوناژ به ۵ پرسوناژ تقلیل یافته و درام نیز تغییراتی کرده است. شخصیت‌های نمایشنامهٔ بیوگرافی؛ یک بازی عبارت‌اند از «هانس کورمن»، «آنتوانت اشتاین»، کارگردان، دستیار زن و دستیار مرد.

می‌دانیم که نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته می‌شود. هر چند این قالب ادبی شباهت‌هایی به فیلم‌نامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانه‌ای جداگانه و مستقل محسوب می‌شود. نخستین نمایشنامه‌های موجود از دوران باستان و یونان باقی مانده‌اند. نمایشنامه‌ها در ساختارها و شکل‌های گوناگون نوشته می‌شوند، اما وجه اشتراک همهٔ آن‌ها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامه‌ها تنها برای خواندن نوشته می‌شوند؛ این دسته از متن‌های نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیده‌اند. از مشهورترین نمایشنامه‌نویس‌های غیرایرانی می‌توان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامه‌نویس‌های ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان»، «علیرضا نادری» و «محمد چرمشیر» بوده است.

خواندن کتاب بیوگرافی؛ یک بازی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی سوئیس و قالب نمایشنامه پیشنهاد می‌کنیم.

درباره ماکس فریش

ماکس فریش در ۱۵ می ۱۹۱۱ به دنیا آمد و در ۴ آپریل ۱۹۹۱ درگذشت. او داستان‌نویس، نمایشنامه‌نویس و معماری سوئیسی بود. فریش در دانشگاه زوریخ ادبیات آلمانی خواند و در سال ۱۹۳۴ اولین رمانش را به رشتهٔ تحریر درآورد. او پس از انتشار دومین رمانش تصمیم گرفت نویسندگی را رها کند و به معماری روی آورد، اما پس از دریافت جایزهٔ «کنراد فردیناند مایر»، نویسندگی را از سر گرفت. ماکس فریش در سال ۱۹۵۴ رمان«هویت گمشده؛ اشتیلر» را منتشر کرد و با این اثر در دنیای ادبیات مشهور شد. کتاب «بیوگرافی؛ یک بازی» حاوی یکی از نمایشنامه‌های او است.

بخشی از کتاب بیوگرافی؛ یک بازی

«چراغ‌های صحنه روشن‌اند. دستیار زن، به‌عنوان دوشیزه هوبالک، با ترش‌رویی در حال تمیزکردن اتاقی است. یک جفت کفش زنانه پیدا می‌کند، آن‌ها را امتحان می‌کند و بعد روی میز می‌گذارد. کورمن حولهٔ حمام به‌تن ظاهر می‌شود.

کورمن: دوشیزه هوبالک، برام صبحانه درست کنین. (نامه‌ها را باز می‌کند.) دو فنجون. (نامه‌ها را می‌خواند.) خانم هوبالک، ازتون خواستم لطف کنین و صبحانه درست کنین. (دستیار زن، به‌عنوان خانم هوبالک، خارج می‌شود.) دقیقاً می‌دونم الان داری به چی فکر می‌کنی، ولی اشتباه می‌کنی. فکر می‌کنی می‌خوام چیزهای مشابه رو دوباره تکرار کنم، حتا اگه یه میلیون بار از نو شروع کنم. (می‌خواند.) تبریک! (یک دسته نامه را در سطل زباله می‌ریزد.) ولی اشتباه می‌کنی. ما برای گردش و سواری بیرون شهر نمی‌ریم. ما همدیگه رو نخواهیم شناخت. این اولین و آخرین صبحانهٔ ما خواهد بود.

کارگردان: هر طور مایل‌اید.

کورمن: آنتوانت موفق نمی‌شه.

کارگردان: در چه موردی؟

کورمن: ما زن و شوهر نخواهیم شد.

کارگردان: انتخاب هنوز با شماست.

کورمن تعدادی دیگر از نامه‌ها را دور می‌ریزد.

کورمن: تبریک، تبریک... (او کفش‌های زنانه را می‌بیند و آن‌ها را روی زمین می‌گذارد.) چه روزیه؟

کارگردان: پنج‌شنبه. (چراغ نئون روشن می‌شود.) ساعت یازده صبح، شما یه کنفرانس دارین، یادتونه؟ یه کنفرانس مهم که قبلاً از دستش دادین، به‌خاطر دوشیزه آنتوانت اشتاین...

آنتوانت در لباس شب‌نشینی وارد می‌شود.

آنتوانت: از مسواک‌تون استفاده کردم.

کورمن: کفش‌هاتون این‌جان. (آنتوانت کفش‌هایش را برمی‌دارد و می‌نشیند.) فراموش کردم بپرسم چای یا قهوه؟ شاید قهوه رو ترجیح می‌دین. (به سمت در می‌رود.)

آنتوانت: نه، متشکرم. (او کفش‌هایش را می‌پوشد.) ساعت چنده الان؟

کورمن: سا عت یازده یه کنفرانس دارم...

آنتوانت کیف‌اش را زیر و رو می‌کند.

آنتوانت: اگه می‌دونستم ماشین رو کجا پارک کردم. کلیدها پیشمه! ولی فقط می‌دونم یه جایی تو خیابون گذاشتم.

کورمن: این اطراف خیابونی نیست.

آنتوانت: عجیبه...»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۲۵٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

حجم

۱۲۵٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

قیمت:
۵۵,۰۰۰
۱۶,۵۰۰
۷۰%
تومان