دانلود و خرید کتاب وحشی کریستین هانا ترجمه سوگل ملایی
تصویر جلد کتاب وحشی

کتاب وحشی

دسته‌بندی:
امتیاز:
۱.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب وحشی

کتاب الکترونیکی «وحشی» نوشتهٔ کریستین هانا با ترجمهٔ سوگل ملایی در انتشارات باران خرد چاپ شده است. این کتاب، داستانی تأثیرگذار دربارهٔ دخترکی اسرارآمیز است که به‌تنهایی از جنگل‌های المپیک نشنال فورست خارج می‌شود. وحشی دربارهٔ زنی است که باید از گذشتهٔ خود بگریزد و کودکی که باید آیندهٔ خود را رقم بزند.

درباره کتاب وحشی

کتاب وحشی روایتی جذاب و پراحساس از تلاش‌های یک روان‌شناس کودک برای کمک به دختری مرموز و تنها است. این دخترک که از جنگل‌های عمیق و تاریک المپیک نشنال فورست در شمال غربی ایالات متحده بیرون می‌آید، هیچ ارتباطی با دیگران برقرار نمی‌کند و تنها با یک گرگ همراه است. هویت و گذشتهٔ این دخترک برای همه یک معما است و تلاش‌های محلی‌ها برای کشف این رازها بی‌نتیجه مانده است.

خواهر یکی از مأموران محلی، دکتر جولیا، یک روان‌شناس برجستهٔ کودک است که برای کمک به این دخترک به‌ کار گرفته می‌شود. جولیا این دخترک را آلیس نام‌گذاری می‌کند و با گذر زمان تلاش می‌کند تا رازهای گذشتهٔ او را کشف کند. این تلاش‌ها نه‌تنها به شناسایی هویت آلیس منجر می‌شود، بلکه پرده از تراژدی‌های بزرگ و دردناک زندگی او نیز برمی‌دارد.

کریستین هانا، نویسندهٔ پرفروش نیویورک تایمز، با خلق این داستان، خوانندگان را با مسائل روان‌شناختی، خانواده و عشق آشنا می‌کند. این کتاب، علاوه‌بر پرداختن به رابطهٔ بین ۲ خواهر و تلاش‌هایشان برای کمک به آلیس، ۲ داستان عاشقانهٔ زیبا را نیز در خود جای داده است.

کتاب وحشی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب برای علاقه‌مندان به رمان‌های احساسی و تراژیک، و همچنین افرادی که به داستان‌های معماگونه و روان‌شناختی علاقه دارند، مناسب است.

بخشی از کتاب وحشی

«والدین بچه‌ها، در یک گروه عزادار در ردیف‌های آخر نشسته و می‌خواستند اطمینان حاصل کنند که این فاجعهٔ غمگین، قابل پیش‌بینی و جلوگیری بوده است؛ و کسی می‌توانست مانع مرگ فرزندانشان شود. آنها به خاطر این مرگ به‌ناحق از همه شکایت کرده بودند؛ از پلیس، از امدادگران، از تولیدکنندگان دارو، دکترها و خانوادهٔ زونیگا. دنیای مدرن دیگر به تراژدی اعتقادی نداشت. اتفاقات بد نمی‌توانستند به‌سادگی رخ دهند؛ کسی باید پاسخگو می‌بود و البته تاوان می‌داد. خانوادهٔ قربانیان امیدوار بودند که این دادگاه، آنچه می‌خواستند را به آنها بدهد؛ اما جولیا می‌دانست که این دادگاه هم فقط برای مدتی سر آنها را گرم می‌کرد و فکر آنها را مشغول می‌کرد تا شاید کمی از درد و رنجشان کاسته شود؛ اما این التیامی برای درد آنان نخواهد بود. همهٔ آنها باید دورهٔ سوگواری را سپری می‌کردند... شاید تا آخر عمرشان.

قاضی ابتدا نگاهی به والدین کرد و گفت: «شکی نیست که اتفاقی که در نوزدهم فوریه در کلیسای باپتیست در سیلوروود رخ داد، یک فاجعهٔ غم‌انگیز بود. من به‌عنوان یک مادر، نمی‌تونم تصور کنم که طی چند ماه اخیر چی به شماها گذشته؛ اما، سؤالی که در این دادگاه با اون مواجه هستیم، اینه که آیا دکتر کیتز باید متهم این دادگاه باقی بمونه یا خیر.» او دست‌هایش را روی هم گذاشت و ادامه داد: «من با در نظر گرفتن قانون، متقاعد شده‌ام که دکتر کیتز تحت شرایط فعلی، وظیفه‌ای برای هشدار دادن، یا حفاظت کردن از قربانیان به هر نوعی نداشته. برای این نتیجه‌گیری هم به چندین دلیل استناد می‌کنم. اول اینکه حقایق و شاکیان به‌طور مشخص نشون نمیدن که دکتر کیتز اطلاع دقیقی از هویت قربانیان داشته؛ دوم، قانون حکم حفاظت رو فقط در صورتی صادر می‌کنه که اطمینان کامل از هویت قربانیان احتمالی وجود داشته باشه؛ و درنهایت، ما باید قانون محرمانه بودن اطلاعات بین بیمار و روان‌پزشک رو در نظر بگیریم. دکتر کیتز بر اساس شهادتشون، سوابق و حتی اظهارات شاکی، وظیفه‌ای در قبال هشدار دادن، یا هر عمل دیگری برای حفاظت از قربانیان نداشتن. در نتیجه، من ایشون رو از این اتهام تبرئه می‌کنم.» »

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۶۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۴۵۶ صفحه

حجم

۳۶۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۴۵۶ صفحه

قیمت:
۸۵,۰۰۰
تومان