دانلود و خرید کتاب اتاقی برای مهمان هلن گارنر ترجمه طیبه هاشمی
تصویر جلد کتاب اتاقی برای مهمان

کتاب اتاقی برای مهمان

نویسنده:هلن گارنر
انتشارات:نشر بیدگل
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۶از ۸ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب اتاقی برای مهمان

کتاب اتاقی برای مهمان نوشتهٔ هلن گارنر و ترجمهٔ طیبه هاشمی و ویراستهٔ «مریم فرنام» است. نشر بیدگل این رمان معاصر استرالیایی را منتشر کرده است؛ رمانی درمورد یک رابطهٔ دوستی که پیچیده می‌شود.

درباره کتاب اتاقی برای مهمان

کتاب اتاقی برای مهمان حاوی یک رمان معاصر و استرالیایی است که به‌گفتهٔ مجلۀ استرالیایی «ویکِند»، داستان عشق و محبتی است عاقلانه توأم با تلنگرهایی تلخ و همچنین داستان روابط دوستانه و بهت و حیرت در رویارویی با تهور و چاره‌اندیشی انسان‌ها در مواجهه با مرگ. این رمان با ظرافت تمام و نثری بسیار صریح و شفاف به قلم هلن گارنر نوشته شده است. این مجله گفته است که رمان حاضر، واقعی‌تر از آثار غیرداستانی است. راوی رمان «اتاقی برای مهمان» زنی به نام «هلن» است که می‌خواهد از دوست خود مراقبت کند؛ دوستی که به سرطان روده مبتلا شده، حالش وخیم است و با مرگ دست‌وپنجه نرم می‌کند. هلن با وسواس بسیار و باتوجه‌به جزئیات موردعلاقهٔ دوستش «نیکولا»، اتاقی را برای او آماده می‌کند. با ورود نیکولا به خانهٔ هلن، اوضاع پیچیده می‌شود. این کتاب به رابطهٔ دوستانه‌ و پیچیدهٔ میان این دو زن می‌پردازد؛ درحالی‌که مرگ یکی از آن‌ها نزدیک است و همین ماجرا زندگی دیگری را دست‌خوش تغییر و تحول کرده است. این کتاب روایتی از مهر و ازخودگذشتگی است؛ رواین زندگی دوستی که حاضر است نظم زندگی خودش را بر هم بزند تا نیکولا زنده بماند.

گفته شده است که کتاب اتاقی برای مهمان (The Spare Room) بر اساس تجربهٔ شخصی خودِ نویسنده (Helen Garner) نوشته شده است؛ شاید به همین خاطر است که هجوی در آن دیده نمی‌شود. خواننده از همان ابتدا با راوی ارتباط گرفته، با او هم‌ذات‌پنداری می‌کند و همراه می‌شود. این رمان، تجربه‌ای تلخ را هنرمندانه و انسانی بیان می‌کند. کار به جایی می‌رسد که نیکولا بیماری خود را جدی نمی‌گیرد، اما هلن همچنان سرسختانه او را به سمت‌وسوی زندگی سوق می‌دهد. هلن آدمی دلسوز است که بیماری دوستش او را آشفته و درمانده کرده؛ پس به فکر چاره افتاده و می‌خواهد هر طور شده، در برابر بیماری او ایستادگی کند. آیا موفق می‌شود؟ این رمان را بخوانید تا بدانید؛ رمانی که نخستین‌بار در سال ۲۰۰۸ میلادی منتشر شده و جوایز گوناگونی دریافت کرده است. در انتهای این رمان، یادداشتی به قلم «لیز شیلینگر» با عنوان «مواجهه با مرگ» قرار گرفته است. راوی این رمان، اول‌شخص است.

خواندن کتاب اتاقی برای مهمان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر استرالیا و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره هلن گارنر

هلن گارنر در سال ۱۹۴۲ میلادی به دنیا آمده است. او نویسند‌ه‌ای استرالیایی است که پس از انتشار اولین رمانش به یکی از مهم‌ترین چهره‌های ادبیات استرالیا تبدیل شد. این نویسنده در کارنامۀ نویسندگی‌اش به طیف متنوعی از مضامین نظر داشته است؛ از داستان‌های جنایی گرفته تا فیلم‌نامه‌نویسی و رمان‌های مدرن دربارۀ روابط انسان‌ها. «اتاقی برای مهمان»، «میمون‌گیری» (۱۹۷۷) و «باخ برای بچه‌ها» (۱۹۸۴) از برجسته‌ترین رمان‌های هلن گارنر هستند. این نویسنده در مصاحبه‌ای گفته است که انگیزهٔ اصلی‌اش برای نوشتن نیازی درونی است؛ نیاز به اینکه به اتفاقات زندگی شکل و رنگ‌وبو بدهد تا به این ترتیب بتواند آن‌ها را برای خودش قابل تحمل یا قابل فهم کند.

بخشی از کتاب اتاقی برای مهمان

«در تصورم هم نمی‌گنجید که هروقت پا به اتاق‌های دلباز آن آپارتمان بگذارم که سقف بلندی داشتند، با دیدن نیکولا، هوس خوردن مشروب به سرم بزند، وقتی می‌بینمش که روی مبلی راحتی نشسته و به دسته‌های توپر و سفتش تکیه زده. بیدار می‌شد، می‌خوابید، می‌زد زیر خنده، سرفه می‌کرد، و در کنار همهٔ این کارها امر می‌کرد برایش گیاهان دارویی چینی دم کنند، تصمیم می‌گرفت تا مدتی فقط برنج قهوه‌ای بخورد و رژیم‌های قلیایی سفت‌وسخت بگیرد، هر صبح صورتش را رو به نور خورشید، که از پنجره‌های بدون پرده داخل می‌تابید، بالا می‌گرفت. و هیچ به ذهنم هم خطور نمی‌کرد که او روزی با پاهایی ورم‌کرده که به کپه‌ای کوسن تکیه‌شان داده شاد و سرزنده اعلام می‌کند که «یه‌دفعه به خودم اومدم و فهمیدم این احساس بدی که دارم دلیلش چیه، احتمالا به‌خاطر کم‌خونیه.» یا اینکه، مابین سفرهایم به سیدنی، زندگی‌ام توی خانه این‌قدر کسالت‌بار می‌شود، و اینکه چطور توی کارت‌پستال برایش می‌نویسم: «دلم برات تنگ شده. خیلی بی‌حوصله‌م. ترجیح می‌دادم الآن اونجا بودم و کاشی‌های دست‌شویی آیریس رو می‌سابیدم و پاک می‌کردم.» درضمن برای این‌یکی کار هم به کمکم نیاز می‌شد: من هم، مثل باقی پرستارهایش، که طی انجام این کارهای طاقت‌فرسا از نزدیک با آنها آشنا شده بودم و مِهرشان حسابی به دلم نشسته بود، می‌بایست کمک می‌کردم تا ببریمش دست‌شویی و آنجا دستم می‌آمد که پشت او را باید با همان ملایمتی بشویم که پشت خواهرم و مادرم را می‌شستم، همان‌طور که به‌ناچار روزی کسی پشت مرا می‌شست.

تا قبل از اینکه ریه‌هایش آب بیاورد و مخاط‌های آبکی‌اش به بینی و گلویش راه پیدا  کند، تا قبل از اینکه آدم‌های دوروبرش از فرط خستگی، خشم و ناامیدی جان‌به‌لب شوند و مشاعرشان را از دست بدهند، مثل روز برایم روشن بود که به این راحتی‌ها پا به آسایشگاه نمی‌گذارد. تنها زمانی راضی شد که ماریون بهش گفت: «افسوس کارهایی رو که انجام ندادی نخور، هرچی که بوده دیگه گذشته، از ذهنت بیرونشون کن. تازه خیلی هم خوشحال باش: تو حالا معلم مایی.»

اما به‌خاطر همهٔ آن ترس و اضطراب‌های کشنده‌ای که حین پرستاری‌های شبانه‌روزی تحمل کرده بودم، هنوز هم وقتی ازم می‌خواستند بروم آنجا هول برم می‌داشت. یک‌بار در هفتهٔ نویسندگان رفته بودم آدلاید که دچار این حالت شدم. توی هواپیمایی که می‌رفت سیدنی، نگاهم به هر چیزی که می‌افتاد، از موی غریبه‌ها   گرفته تا تاروپود لباس‌هایشان، رنگ‌ها به‌شکلی اغراق‌آمیز در چشمم برق‌برق می‌زد. وقتی پاورچین‌پاورچین، با قیافهٔ پکری که به خودم گرفته بودم، وارد اتاقش توی آسایشگاه شدم، دست ورم‌کرده‌اش را به‌کندی جلو آورد و دستم را  گرفت و زیر دستگاه اکسیژن خس‌خس‌کنان گفت: «از جشنواره برمی‌گردی؟ چه خبرها؟» بهش گفتم که چطور آدم‌های سرشناس خودشان را به‌زحمت از سراشیبی بالا می‌کشیدند تا برسند به چادری مسافرتی و از نزدیک شاهد باشند که برندهٔ جایزه نوبل برگهٔ تابعیت استرالیا را دریافت می‌کند، و او با صدایی که می‌لرزید سرخوش و خوشحال بلندبلند خندید. با دست بی‌جانش انگشتانم را آهسته فشرد و زیرلب آخرین حرفش را بهم گفت: «نرو، باشه!»»

استودیوس
۱۴۰۳/۰۶/۲۱

داستان دو دوست خانم ک در دهه ۶۰ زندگی خود هستند یکی بابت درمان سرطان خود توسط تبلیغات یک گروه درمانی ب شهر دبگری رفته مهمان او میشود. در این میان داستان ادامه میابد تا جراحی بیمار و بعد غلبه

- بیشتر
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۷۶٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۲۲ صفحه

حجم

۲۷۶٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۲۲۲ صفحه

قیمت:
۱۲۲,۰۰۰
تومان