کتاب هنر داستانی در قرآن کریم
معرفی کتاب هنر داستانی در قرآن کریم
کتاب هنر داستانی در قرآن کریم نوشتهٔ محمد احمد خلف الله و ترجمهٔ محسن آرمین است. نشر نی این کتاب را منتشر کرده است.
درباره کتاب هنر داستانی در قرآن کریم
گفته شده است که مقصود قرآن از حکایتکردن ماجرای اقوام گذشته، بیان تاریخ از آن جهت که تاریخ است نبوده؛ قرآن در قصههای خود عناصر زمان و مکان را که سازندهٔ تاریخ است، مبهم گذاشته است. محمد احمد خلف الله عقیده دارد که مفسران با پرداختن به عناصر یادشده که اساساً موردتوجه قرآن نبوده، کاملاً مسئله را وارونه کرده و از مقاصد حقیقی قصهٔ قرآنی غفلت کردهاند. اگر آنان ذهن خود را به این مقاصد حق معطوف میکردند، خود را از دردسر بزرگی رها ساخته و جنبههای دینی و اجتماعی داستان قرآنی را آنچنان که افکار و احساسات را برانگیزد و عقلها و دلها را مجذوب خود کند، آشکار میکردند؛ به این ترتیب دین و آموزههای آن را استوار و محکم میساختند و در مسیر هدایت قرآن گام برمیداشتند. کتاب هنر داستانی در قرآن کریم به چنین موضوعی پرداخته است. این کتاب پس از مقدمهٔ مترجم، با بخشی به نام «بهجای مقدمه: نامه به دکتر عبدالحمید بدویپاشا» ادامه پیدا کرده و سپس چهار بخش را در بر گرفته است؛ «معانی تاریخی، اجتماعی، اخلاقی و دینی»، «هنر و ادبیات در داستان قرآنی»، «مصادر قصههای قرآنی» و «روحیات رسول و قصهٔ قرآن». تقریباً یکچهارم آیات قرآن را قصه تشکیل داده است.
خواندن کتاب هنر داستانی در قرآن کریم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران پیوند قرآن و هنر و ادبیات پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب هنر داستانی در قرآن کریم
«معنای اینهمه آن است که گزینش رخدادها از تاریخ این رسولان یا داستانهای آنان کاملاً هدفمند است و این هدف چیزی جز زدودن اندوه از پیامبر(ص) و روحیهبخشی به او و مسلمانان در جهت دعوت اسلامی نیست. بنابراین باتوجهبه اینکه زندگی پیامبران با یکدیگر متفاوت است و هر پیامبری در زندگی خود با حوادثی متناسب با شرایط و طبیعت دعوت و وضعیت جامعهٔ خود مواجه است، مبنای اصلی قصهٔ قرآنی در گزینش حوادث زندگی پیامبران، روحیات و شرایط پیامبر(ص) است. درعینحال باید در این زمینه کاملاً محتاط باشیم و آنچه را پیش از این گفتیم به خاطر داشته باشیم که حوادثی که برای هر پیامبر رخ داده است در وهلهٔ نخست نسبتی با شخصیت متمایز او دارد. برای مثال افکندن ابراهیم در آتش یا بلعیدن یونس توسط نهنگ یا شفا دادن پیسی و گری و زنده کردن مردگان توسط عیسی و نیز شکافته شدن دریا برای موسی و رخداد طوفان برای نوح و بیرون آمدن شتر از دل کوه برای صالح، هریک نسبتی با شخصیت همان پیامبران دارد. معنای این سخن آن است که اگر میخواهیم آن رخدادهای عامی که در قصههای مختلف و به مناسبتهای گوناگون تکرار میشوند، تصویری از روحیات محمد(ص)که موضوع این فصل استبه دست دهند، باید قصههای قرآنی را از این حوادث خاص بپیراییم. البته معنای این سخن آن نیست که حوادث مذکور بیارزشاند؛ چنین ادعایی نمیتوان کرد، زیرا نمیتوان منکر ارزش الهامبخشی و برانگیزندگی آنها شد. همچنین هریک از این حوادث از دردها و رنجهای یک پیامبر حکایت دارند، اما این ارزش در حد همین دلالت، زدودن غم و اندوه از جان پیامبر(ص) است و در این عرصهٔ خاص نمیتوان از آرا و افکار و عواطف نهفته در آنها فراتر از این استفاده کرد. پس از این پیراستهسازی و جدا کردن اجزای عامی که بهسبب وحدت و تشابه کامل موجود در آن بیانگر روحیات هر پیامبری هستند، نکات زیر را میتوان نتیجه گرفت:
نکتهٔ اول: عناصر دعوت اسلامی در قصههای مختلف توزیع شده است. برخی در ضمن ماجرای پیامبری معین بیان شده و برخی دیگر در ماجرای پیامبران مختلف، هرچند هر پیامبری ویژگیهای خاص خود را دارد. برای مثال مشاهده میکنیم که قصهٔ شعیب هربار که در قرآن آمده طی آن از گرانفروشی و کمفروشی سخن رفته است، یا در قصهٔ لوط از درآمیختن مردان با همجنس سخن گفته شده است. پیش از این بخشهایی از داستان لوط و شعیب را آوردیم و نیازی به ذکر دوبارهٔ آنها نیست. در قصهٔ صالح در سورهٔ نمل ملاحظه میکنیم که ایدهٔ ترور پیامبر(ص) تصویر شده است:
و بهراستی، بهسوی ثمود، برادرشان صالح را فرستادیم که «خدا را بپرستید». پس بهناگاه آنان دو دستهٔ متخاصم شدند. * [صالح] گفت: «ای قوم من، چرا پیش از [جستن] نیکی، شتابزده خواهان بدی هستید؟ چرا از خدا آمرزش نمیخواهید؟ باشد که مورد رحمت قرار گیرید.» * گفتند: «ما به تو و به هرکس که همراه توست شگون بد زدیم.» گفت: «سرنوشت خوب و بدتان پیش خداست، بلکه شما مردمی هستید که مورد آزمایش قرار گرفتهاید.» * و در آن شهر، نُه دسته بودند که در آن سرزمین فساد میکردند و از درِ اصلاح درنمیآمدند. * [با هم] گفتند: «با یکدیگر سوگند بخورید که "حتماً به [صالح] و کسانش شبیخون میزنیم، سپس به ولی او خواهیم گفت ما در محل قتل کسانش حاضر نبودیم، و ما قطعاً راست میگوییم".» * و دست به نیرنگ زدند و [ما نیز] دست به نیرنگ زدیم و خبر نداشتند. * پس بنگر که فرجام نیرنگشان چگونه بود: ما آنان و قومشان را همگی هلاک کردیم. * و این [هم] خانههای خالی آنهاست به[سزای] بیدادی که کردهاند.»
حجم
۶۳۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۹۹ صفحه
حجم
۶۳۴٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۹۹ صفحه