کتاب رهبر بدون سمت

کتاب رهبر بدون سمت نوشتهٔ رابین شارما و ترجمهٔ فاطمه جنتی است. انتشارات اندیشه احسان این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی افسانه‌ای مدرن دربارهٔ موفقیت حقیقی در عرصهٔ کسب‌وکار و زندگی.

درباره کتاب رهبر بدون سمت

کتاب رهبر بدون سمت روایتی است داستان‌گونه از زبان «بلیک دیویس». شخصیتی که به‌دنبال کسب موفقیت حقیقی در عرصهٔ کسب‌وکار و زندگی است. صرف‌نظر از اینکه در شرایط کنونیِ زندگی یا در محل کار خود چه کاری انجام می‌دهیم، باید همیشه هر جایی که در مسیر شغلی یا زندگی شخصی خود هستیم حداکثر توانایی خود را به کار بگیریم. این کتاب به ما نشان می‌دهد چگونه زندگی و جهان اطراف خود را متحول کنیم. رابین شارما قصد دارد در این کتاب ما را به این باور برساند که نابغه به دنیا آمده‌ایم و فقط کافی است آرزوهای بزرگ داشته باشیم تا به موفقیت برسیم. او کتاب حاضر را در هشت فصل نوشته است. 

خواندن کتاب رهبر بدون سمت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران موفقیت در کسب‌وکار و زندگی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره رابین شارما

رابین شارما متولد سال ۱۹۶۵، نویسندهٔ محبوب کانادایی است. او وکیل سابق، سخنران، نویسنده و مجری معروف برنامه‌های تلویزیونی بوده و سال‌ها در زمینه‌ٔ توسعه‌ٔ فردی در حال نوشتن و آموزش به افراد مختلف بوده است. تحول رابین شارما در ۲۵سالگی او رخ داد؛ زمانی که تصمیم گرفت از کار وکالت کناره‌گیری کند و سخنران انگیزشی شود. او از سال ۱۹۹۴ بیش از ۱۰ کتاب منتشر کرده است. کتاب ارزشمند او «باشگاه ۵ صبحی‌ها» به‌عنوان یک شاهکار از رابین شارما در سال ۲۰۱۸ منتشر شد و توانست تحولی اساسی در مدیریت فردی ایجاد کند. کتاب دیگر او که آن هم با استقبال خوبی روبه‌رو شد، «راهبی که فراری‌اش را فروخت» نام دارد.

بخشی از کتاب رهبر بدون سمت

«در راه که بودیم، من و تامی در مورد معنی رهبری و متدهایی که به وسیله آنها می‌توانیم رهبری کنیم با هم گفت‌وگو کردیم. و با شور و هیجان اصل شرایط آشفته رهبران فوق‌العاده‌ای می‌سازد را باهم تجزیه تحلیل کردیم. همچنین من راجع به نگرانی‌هایم صادقانه صحبت کردم و گفتم در حالی‌که الان در خودم تغییرات عمیقی را احساس می‌کنم، اما می‌ترسم به راه قبلی‌ام بازگردم و هدیه‌های باورنکردنی‌ای که در این چند ساعت أخیر دریافت کرده‌ام را از دست بدهم.

تامی قول داد: «قرار نیست شکست بخوری. فقط گام‌های کوچکی را بردار تا کم کم برایت به عادت تبدیل شوند. تقریباً شبیه راه رفتن در یک مسیر جدید در جنگلی است که قبلاً وارد آن نشدی. اولین‌بار ناآشنا به نظر می‌آید و کمی می‌ترسی گم بشوی. اما وقتی بیشتر به آنجا می‌روی، بیشتر برایت آشنا می‌شود و به زودی متوجه می‌شوی که حتی می‌توانی با چشم بسته هم آن راه را بروی. رهبری بدون سمت به زودی برایت مثل آب خوردن می‌شود. به یاد داشته باش، پیشرفت‌های کوچک روزانه، در طول زمان، نتایج بزرگی را به‌وجود می‌آورد. و مهم این است که هر قدر بگذرد آسانتر می‌شود و احساساتت بهتر می‌شود بلیک عزیز».

با اطمینان گفتم: «واقعاً از حمایتت متشکرم. و من همیشه می‌توانم روی تو حساب کنم، درست است؟ منظورم این است، تو الان مربی من شده‌ای».

«تا وقتی بتوانم کنارت می‌مانم بلیک. من هفتاد و هفت ساله هستم. مطمئن نیستم در آینده چه اتفاقی برایم خواهد افتاد اما اصلاً نگران نیستم، دوستم. همه چیز خوب خواهد بود».

«دو ملاقات دیگر داریم و بعد از آن کارمان تمام است. دو مربی را می‌بینی و آنگاه از چهار اصل فلسفه رهبری بدون سمت آگاهی داری و با حداکثر آمادگی و با بینش‌ها و اعمالی که برای نشان دادن رهبری از خود نیاز داری به کتابفروشی و زندگی شخصی‌ات برمی‌گردی. کار کردن در سطح کلاس جهانی نه تنها مسیر شغلیت در کتاب‌فروشی ذهن روشن را تحت تأثیر قرار می‌دهد، بلکه از زندگی شخصی‌ات هم رضایت پیدا می‌کنی. به یاد سخنی از جان اف کندی افتادم که می‌گفت: "شادی یعنی پیشرفت در حین استفاده کامل از قدرتتان. "، مربی‌ای که قرار است ملاقات کنیم مدت زیادی در شانگهای کار کرده است. او مدیرعامل یک شرکت تجهیزات تکنولوژی مالتی میلیارد دلاری و بالای بیست و پنج هزار کارمند بوده است. باید بگویم او مرد خیلی زیرکی است. کمی شبیه توست». تامی لبخند زد و عینک زیبایی با شیشه‌های آبی را از جعبه داشبورد پورش‌اش بیرون آورد و به چشمش زد.»