کتاب الماس سیاه
معرفی کتاب الماس سیاه
کتاب الماس سیاه نوشتهٔ سیدمحمد ذوالفقاری و عطیه کشت کاران است. نشر معارف این تجربهنگاری را روانهٔ بازار کرده است. این اثر حاوی خاطرات زندگی یک معلم، کنشگر فرهنگی و مبلغ دینی در آفریقا است.
درباره کتاب الماس سیاه
گفته شده است که تجربهنگاری بهعنوان یکی از مهمترین روشهای ثبت دانش، امروزه بسیار مورد توجه و تأکید است. ثبت تجارب از اشکال بسیار ساده در قالب خاطرهنگاری، تاریخ شفاهی و… روزبهروز در سطوح مختلف از اشخاص حقیقی گرفته تا سازمانها در حال رشد است. یکی از جدیدترین و علمیترین روشهای ثبت تجارب و بهویژه تجارب زیسته، خودمردمنگاری (اتواتنوگرافی) است. این کتاب کاربستی روان و جذاب از تجربهنگاریِ کنشگری فرهنگی در عرصهٔ آموزش و تبلیغ دینی است که در میان سطرهای خود بهنحوی نامحسوس از روش خودمردمنگاری بهره گرفته است. ازآنجاکه خودمردمنگاری بر اساس ثبت تجارب زیسته، تجربهنگاری و جستوجو در تجارب خاص و نگارش روشمند آن شکل میگیرد، جذابیت دارد. راوی بهعنوان معلم، کنشگر فرهنگی و مبلغ دینی در سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۹ میلادی با زیست مستمر در آفریقا و کشور کنگو دموکراتیک و حضور میدانی در کشورهایی مانند کنگو، برازاویل و روآندا بر آن است تا با روایت تجربهٔ زیسته و تجربهنگاری و با استفاده از روش خودمردنگاری، گامی در انتقال تجربهٔ زیستهٔ یک مبلغ و کنشگر حوزهٔ بینالملل بردارد. کتاب الماس سیاه (از مجموعهٔ «کتاب فیروزهای») حاوی خاطرات زندگی سیدمحمد ذوالفقاری (معلم، کنشگر فرهنگی و مبلغ دینی) در قلب آفریقا است. این کتاب در سه بخش نوشته شده است. عنوان این بخشها عبارت است از «دانشگاه: ساختن و آموختن»، «خانواده: رنجها و گنجها» و «مردم: بایسته و دانسته». تصاویری از این خاطرات در انتهای این کتاب قرار گرفته است. نویسندۀ کتاب با روایتی گرم و صمیمی، فرازوفرودهای زندگی راوی را در این سه محور پی گرفته و هر آنچه را برای کنجکاوی از زندگی مبلغی در آفریقا میخواهید، به میدان آورده است. رخدادهای واقعی و حیرتانگیز و حوادث زنده و معاصر از نقاط چشمگیرِ روایت این تجربهها است. همۀ اینها از الماس سیاه معدنی ارزشمند برای آشنایی با تبلیغ بینالمللی و فرهنگ و حالوهوای زیستن در آفریقا ساخته است.
خواندن کتاب الماس سیاه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ناداستان و قالب تجربهنگاری پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب الماس سیاه
«دانشگاهی که مدیرش شدم، سه رشته داشت؛ معارف اسلامی، کامپیوتر (گرایش نرمافزار و سختافزار) و حقوق (عمومی و خصوصی). ماههایِ آخرِ مدیریتِ آقای حسینی از وزارت علوم کنگو نامه داده بودند که باید رشتهٔ دیگری اضافه کنید. بعد از بررسی ظرفیتهای دانشگاه و نیازهای منطقه، به رشتهٔ مطالعات توسعه رسیده بودند. هنوز مهر تأیید این رشته زده نشده بود که صندلی ریاست جابهجا شد. من هم به احترام بررسیهای مدیریت پیشین، روند تصویب همان رشته را پیش گرفتم و مطالعات توسعه هم به رشتههای دانشگاهمان افزوده شد.
میخواستم از هر فرصتی برای ارتباط با دانشجویان و بومیان منطقه استفاده کنم و تدریس یکی از بهترین گزینهها بود. مقبولیتم را هم میان اساتید بالا میبرد و فرصت تبلیغی متفاوتی فراهم میکرد. پیشنیاز تدریس هر واحدی، ارتباط زبانی مناسب با دانشجویان بود. ترم اول بیشتر به آشنایی اولیه با محیط و از سر گرفتن کلاسهای زبان فرانسه گذشت. از ترم دوم با درس «اخلاق اسلامی» شروع کردم. به زبان عربی فصیح درسِ جدید را ارائه میکردم، یکی از همکاران به فرانسه ترجمه میکرد و دانشجویان جزوه مینوشتند. از همان جزوات هم آزمونِ پایانترم دادند. تصحیح برگهها هم با همان همکار مترجم بود. گرچه فرایند ترجمه کمی سرعت تدریس را کند میکرد، اما بالاخره باید از جایی شروع میکردم و به کلاسهای درس وارد میشدم.
ترم سوم حضور ما در کنگو، دومین ترم تدریسم بود. دیگر نطقم باز شده بود و از عهدهٔ تدریس به زبان فرانسه برمیآمدم. برای درس تفسیر قرآن، رشتهٔ معارف اسلامی، آیاتی دربارهٔ ولایت امیرالمؤمنین انتخاب کردم که شأن نزول و قصهای پشتشان باشد، مانند آیات سورهٔ انسان، لیلةالمبیت و خاتمبخشی حضرت امیر. هر جلسه آیهٔ جدید را روی تخته مینوشتم و درمورد داستان نزول آیه و تفاسیرش با دانشجویان گفتوگو میکردیم. زبانآموزی ساحل ندارد. به دانشجویان میگفتم هرجا ایرادی در املا و تلفظم دیدید، حتماً متذکر شوید. قرار بود همه از هم بیاموزیم. گاهی کلمهای را بهاشتباه همانطور که تلفظ میکردم مینوشتم و کلاس روی هوا میرفت. املای زبان فرانسه از سختترین املاهاست. برایم تصحیح میکردند و هر روز به گنجینهٔ لغات و دانش زبانیام افزوده میشد.»
حجم
۸۳۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۸۳۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
نظرات کاربران
من مشتاق فرهنگ مللم. آفریقا و آدماش، سبک زندگی شون و حال و هوای استوایی اونجا جذبم کرد این کتاب رو بخونم. قلم حذاب، ماجرا های جالب و البته تجربه های تبلیغی فوق العاده همشون عالی بودن و حقیقتا لذت
عالی
کتاب یه محتوای مذهبی ،گیرا و داستانی داره و درمورد تلاشِ مبلغان دینی هست که به خاطر حس مسولیتی که دارن به دنبال تبلیغ اسلام ناب محمدی و شناسوندنِ شیعه به دنیا هستن..
کتاب، حاوی خاطرات یکی از مبلغین روحانی به کشور کنگو است. متن کتاب، روان و سلیس است. مطالب کتاب هم جذاب و مفید و روشنگر برخی زوایای اوضاع اجتماعی و فرهنگی آفریقا است و نکات جالب و درخوری را بیان