دیویس گراب
درباره دیویس گراب
دیویس گراب رماننویس و داستاننویس آمریکایی در ۲۳ ژوئیهٔ ۱۹۱۹ در بخش موندز ویل ایالت ویرجینیای غربی به دنیا آمد. او ابتدا میخواست گرافیست شود، بنابراین پس از اتمام دورهٔ دبیرستان، در رشتهٔ طراحی در فیلادلفیا مشغول به تحصیل شد. این نویسنده قصد داشت مهارتهای خلاقیتی خود را بهعنوان یک نقاش با نویسندگی ترکیب کند، اما کوررنگی به او اجازه نداد تا خود را بهعنوان نقاش مطرح کند؛ بااینحال در طول زندگی حرفهای خود تعدادی نقاشی و طرح کشید که برخی از آنها در نوشتههای او گنجانده شدند.
دیویس الکساندر گراب سال ۱۹۳۹ به نیویورک رفت و بهعنوان نویسندهٔ نمایشنامههای رادیویی در رادیو انبیسی شروع به فعالیت کرد و همزمان اوقات فراغت خود را به نوشتن داستان کوتاه اختصاص داد. نمایشنامههای او بعدها در گلچینی از ۱۰۰ نمایشنامهٔ رادیویی به چاپ رسیدند. در میانهٔ دههٔ ۱۹۴۰ بود که او موفق شد داستانهایش را به نشریههای مهمی بفروشد که بعدها در ۳ مجموعه کتاب منتشر شدند.
اوایل دههٔ ۱۹۵۰، دیویس گراب، شروع به نوشتن اولین رمانش کرد. داستان این رمان از روایتهای مادرش که مددکار اجتماعی بود، از دشواریهای معاش امریکاییها در دوران رکود بزرگ تأثیر گرفته بود؛ رمانی با فضایی سراسر تاریک درمورد وضع اسفبار فقر کودکان و بزرگسالان که از سوی دیگران به آنها تحمیل شده بود. گراب بعد از آن ۹ رمان و چندین مجموعه داستان نوشت که بعضی از آنها در سینما مورد اقتباس قرار گرفتند. راد سرلینگ در فیلم «گالری شبانه» و آلفرد هیچکاک در فیلم «ساعت» از داستانهای این نویسنده اقتباس کردند. رمان «رژهٔ احمقها»ی او نیز مبنای فیلمی به همین نام در سال ۱۹۷۱ با بازی جیمز استوارت قرار گرفت.
«شب شکارچی» یکی از رمانهای این نویسنده و درمورد یک قاتل زنجیرهای واقعی است.