کتاب زندگی من همچون کتاب
معرفی کتاب زندگی من همچون کتاب
کتاب زندگی من همچون کتاب نوشتهٔ جانت تاشجیان و ترجمهٔ آلا آرامی و ویراستهٔ سمیرا امیری است. کتاب کوله پشتی این رمان را برای کودکان و نوجوانان منتشر کرده است. این کتاب حاوی جلد اول از مجموعهٔ «زندگی من» است.
درباره کتاب زندگی من همچون کتاب
کتاب زندگی من همچون کتاب که جلد نخست از مجموعهٔ «زندگی من» است، شما را با کودکی به نام «درک فالون» آشنا و همراه میکند. تابستان بالاخره فرا میرسد و درک فالون مشتاقانه منتظر کامیونهای در حال حرکت است تا بادکنکهای پرشده از آب را به سمتشان پرتاب کند، از سقف گاراژ بالا برود و آزمایشهای احمقانه انجام دهد. وقتی پدر و مادرش تصمیم میگیرند او را به اردوی آموزشی بفرستند، تمام برنامههایش برای تابستان نقش بر آب میشود. معلمش هم به مادرش میگوید که دِرِک به خواندن کتاب دل نمیدهد و مادرش او را مجبور میکند جدی و واقعی کتاب بخواند؛ کتابهایی غیر از کتابهای محبوبش. درک به روش خودش تابستانش را میگذراند؛ یک جورِ شگفتانگیزی که پر است از دوستیهای جدید و عجیبوغریب و همچنین رازهایی خانوادگی که کمکم فاش میشود.
خواندن کتاب زندگی من همچون کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به همهٔ کودکان و نوجوانان پیشنهاد میکنیم.
درباره جانت تاشجیان
جانت تاشجیان نویسندهٔ بسیاری از رمانهای مشهور است؛ از جمله رمانهای مجموعهٔ «لری» مانند «انجیل به گفتهٔ لری»، «به لری رأی دهید»، «لری و معنای زندگی» و همچنین «خط خطا»، «انتخابهای چندگزینهای» و «اعترافات ترو». یک مجموعه رمان دیگر به قلم این نویسنده، «زندگی من» نام دارد؛ «زندگی من همچون کتاب» و «زندگی من همچون بدلکارها» دو جلد از این مجموعه است.
بخشی از کتاب زندگی من همچون کتاب
«نمیخوام این کتاب رو بخونم!»
از وقتی معلمم گفته که درک به «کتاب خواندن رغبتی ندارد»، همهٔ وقتهای بیداریام را صرف دوری کردن از مامانم میکنم. او مدام دارد نظر میدهد که چطور از وقتم استفاده کنم. البته بیشتر انگار دارد پیشنهاد میدهد که چطور وقتم را تلف کنم.
بیرغبت
جست زدن
«کتابدار گفت که حتماً از این کتاب خوشت میآد.» مامان از روی سبد لباسچرکها جست میزند و به سمتم میدود، اما من خیلی از او سریعترم. از پنجرهٔ اتاقخوابم به روی سقف گاراژ میپرم. مامان داد میزند: «هر صفحه یه تکه شکلات.»
«این قیمت قدیمه. الان بیشتر شده.» به محض اینکه به دنبالم بالا میآید، خودم را بالا میکشم تا از پنجرهٔ اتاق زیرشیروانی بروم داخل. چند دقیقه بعد، صدایش را از پایین پلههای اتاق زیرشیروانی میشنوم.
«هر صفحه دو تکه شکلات، اما این آخرین پیشنهادمه، دِرِک.»
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۶۸ صفحه
نظرات کاربران
عالی بود من باهاش حال کردم به شما هم پیشنهاد می کنم که بخوانید ❤️