کتاب رالف کولتای
معرفی کتاب رالف کولتای
کتاب رالف کولتای با گردآوری و ویرایش سیلویا بکمایر و ترجمۀ زیبا موسوی در نشر قطره به چاپ رسیده است. کتاب دربارۀ گفتوگوها، نظرات و مجموعه آثار رالف کولتای طراح مشهور صحنه است.
درباره کتاب رالف کولتای
موضوع این کتاب، دربارۀ رالف کولتای، طراح برجستۀ صحنه است. کولتای متولد ۱۳ جولای ۱۹۲۴ در برلین، آلمان بود. او بهعنوان طراح صحنۀ مدرن در کمپانی سلطنتی شکسپیر کار و سالها در زمینۀ طراحی صحنۀ مدرن تدریس میکرد. کولتای در ۱۵ دسامبر ۲۰۱۸ در فرانسه درگذشت.
یکی از نقاط برجستۀ کارنامۀ کولتای، در طراحی صحنهٔ مدرن است. در این نوع طراحی، طراح فقط به بصری کردن روایت بسنده نمیکند، درواقع کار اصلی او کشف ایدههای پوشیده در متن و برگردان آن به نشانههای بصری است. اگر این را یک اصل در نظر بگیریم باید بگوییم شیوهٔ صحنهٔ کنشگر دقیقاً بهدنبال همین کار است، صحنهٔ کنشگر با نام طراحان زیادی پیوند خورده است؛ اما بیشک نام رالف کولتای در این عرصه بیشتر به چشم میخورد؛ چراکه بیشترین تأثیر را روی هنرمندان بعد از خود داشته و توانسته است جایگاه ویژهای بین هنرمندان طراحی صحنه کسب کند. رالف کولتای معتقد بود طراحی صحنه برای او در اصل کشف و بهکارگیری استعاره و رمز بصری نمایش است، نه صرفاً ساختوسازی ساده و چیدمان معمولی آن.
زمانی که مدرسهٔ مرکزی هنرها و صنایع دستی برای اولین بار درهای خود را به روی هنرجویان بااستعدادی که مایل به توسعه و پیشرفت در هنر بودند، باز کرد، در سالهای بعد، این مدرسه گسترش یافت و تعداد رشتههای آموزشیاش را توسعه داد و با مدرسهٔ هنر سنت مارتین ادغام و به «دانشکدهٔ مرکزی هنر و طراحی سنت مارتین» تبدیل شد و در حال حاضر در مرکز لندن چندین شعبه دارد. رالف کولتای یکی از فارغالتحصیلان و کارکنان این مرکز هنری بود.
رالف کولتای بیش از ۴۰ سال در دانشکدهٔ مرکزی طراحی و هنر سنت مارتین، از زمان دانشجویی تا آموزگاری و رسیدن به ریاست بخش تئاتر، مشغول به کار بوده است. بعد از آن هم مشاور و همکار انستیتوی لندن بود. او در بخش آموزش، برای نسلی از دانشجویان الهامبخش بوده است و حالا بسیاری از آنها از طراحان مشهور بینالمللی هستند. او سهم قابلتوجهی در پیشرفت و پیشبرد تئاتر بریتانیا در جهان داشته است. او با دانشجویان خود ارتباط دوستانهای داشت و آنان را در مسیر کشف واقعیتهای مربوط به جنبههای حیاتی این هنر هدایت کرد و بهعنوان یک منتقد کار خود را گسترش داد. او همواره از تدریس در رشتهٔ تئاتر و تعامل با دانشجویانی از سراسر جهان، از انگلیس گرفته تا استرالیا لذت میبرد.
رالف کولتای در توسعۀ طراحی تئاتر در سطح بینالمللی نقش مهمی ایفا کرده است. او افتخارات و جوایز معتبر بسیاری کسب کرده است که گواه بر پیشینهاش در هنر طراحی تئاتر است. او در ۱۹۹۶ عضو افتخاری انستیتوی لندن شد. آثار او در تئاتر لندن نظیر ندارد. او از نخستین کسانی بود که نمایشنامههای کمپانی شکسپیر را به نمایش گذاشت.
از تصاویر برجایمانده از آثار رالف چنین برمیآید که او در استفاده از مواد خام و ابزار دارای هوش منحصربهفردی بوده است؛ چرا که استفاده از آنها نیاز به شناخت و مهارتهای خاصی دارد.
خواندن کتاب رالف کولتای را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
به همۀ دانشجویان، دانشآموختگان و دوستداران طراحی صحنه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب رالف کولتای
«وقتیکه ما در «عصر جاکوبین»هستیم و قرنها بعد هم قرار است از ابزار ماشینی بیشتری استفاده کنیم، چه لزومی دارد در طراحیهای خود از این ابزارآلات مکانیکی و ماشینی در صحنهٔ تئاتر استفاده کنیم. کاری که امروزه در طراحی تئاتر انجام میشود را معتبرتر از آنچه در گذشته انجام میشده، نمیدانم. بسیاری از مردم نمیپذیرند که ما در قرن بیستم زندگی میکنیم و حتی از قلم و دوات و ماشینتحریر نیز فراتر رفتهایم و در حال حاضر از کامپیوتر و ویندوز برای نشر و چاپ استفاده میکنیم. اینها ابزاری هستند که روزنامهنگاران و نویسندهها برای بازنگری و نوشتن آثار خود از آن بهره میگیرند. بههرجهت زمانیکه من و رالف از یک ابزار ماشینی استفاده میکنیم مخاطبین با دید دیگری به تماشای اثر ما مینشینند، آنها به ما مثل افرادی نگاه میکنند که هیچگونه ذوق هنری در وجودشان نیست و حتی توانایی استفاده از ابزارهای خاص هنری صحنه، ابزارهای ساده و انتزاعی و حتی صدای بازیگر را ندارند. استفاده از این ابزار ماشینی در کارهای خاص، خوب هستند، اما همیشه و بههرقیمتی نباید به آنها متوسل شد. زمانیکه برای تولید یک اثر هنری عناصر و ابزار مختلف و متفاوتی کنار هم قرار میگیرند نیاز به یک ابتکار داریم. در آثاری مثل هرطور شما بخواهید یا نیکلاس نیکلبی ابتکار و خلاقیت از بین رفت و نتیجهٔ آن صحنهای از عناصر مختلفی شد که در کنار هم چیده شدهاند. رالف روش ساخت ابزار مکانیکی در طراحی صحنه را به من آموخت اما به همین خاطر در خستگیها و دلزدگیهای من در برهههایی از زندگی کاریام بیتقصیر نیست.
چیزیکه رالف میفهمید، دیگران قادر به درک آن نبودند. من و رالف بر این باور هستیم که دستکاری اشیای انتزاعی در فضا باعث میشود آن شیء باورپذیر بوده و در فضایی که استقرار یافته برای تماشاگر حالتی بسیار طبیعی پیدا کند. این به مفهوم تصویرسازی در نمایش نیست، بلکه قرار دادن آکسسوار به گونهای است که تماشاگر آنچه را که رخ میدهد، باور کند. هیچکدام از ما علاقهمند به بازآفرینی واقعیت نیستیم.»
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه