کتاب خرد دیجیتال
معرفی کتاب خرد دیجیتال
کتاب خرد دیجیتال اثری از شلی پالمر با ترجمه بهزاد شوقی، آزاده عسگری نائینی و مریم جواهری وایقان است. این کتاب به ما برای رهبری افکار برای داشتن یک جهان منسجم کمک میکند.
درباره کتاب خرد دیجیتال
دنیای امروزه ما بر پایه اینترنت میچرخد و تقریبا هرکاری با کمک فناوریهای دیجیتال قابل انجام است. اما ما تقریبا به هر چیزی واژه دیجیتال را اضافه میکنیم و این مشکلی است که کار ما دارد.
شلی پالمر در کتاب خرد دیجیتال به ما کمک میکند تا به یک رهبر دیجیتالی استثنایی تبدیل شویم. او به ما کمک میکند تا یک جهان منسجم برای خودمان شکل دهیم که رهبری آن بر عهده افکارمان است. افکاری که محدودیتها را کنار میزند و جملات و عباراتی مانند «نمیتوانم. این کار تا سالهای آینده امکانپذیر نیست و ...» را از دایره لغات ما حذف میکند. برای تبدیل شدن به رهبری عالی، باید بتوانیم تعادلی ظریف بین چشمانداز، شجاعت، نوآوری، شخصیت و ابزار خلاقانه نهایی، یعنی تصور، برقرار کنیم و البته مسئولیت پذیر باشیم. با داشتن دانش ما قدرتمند میشویم اما با مطالعه این کتاب و عمل به راهکارهای آن، تجربه کسب میکنیم و این تجربه ما را خردمند میکند.
کتاب خرد دیجیتال را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خرد دیجیتال کتابی ارزشمند برای تمام کسانی است که دوست دارند در زمینه تکنولوژی و رهبری دیجیتال فعالیت کنند.
بخشی از کتاب خرد دیجیتال
اکثر مدیران ارشد میدانند که استفاده از خودشان به عنوان یک گروه تمرکز به ندرت ایده خوبی است. در حالی که سلایق و علایق شخصی شما میتوانند نمونه کاملا مناسبی برای بخشی از مخاطب هدف شما باشند، این احتمال به ندرت وجود دارد که آنها نمونهای کاملا مناسب برای تمامی مخاطبین شما باشند. این موضوع به حدی بدیهی است که اصلا نباید عنوان شود. ولی از نظر من، این موضوع به اندازه کافی شفاف نیست. طی چند ماه گذشته به کرات متوجه شدهام که مدیران کسبوکار از مثالهای شخصی طی بحثهای راهبردی استفاده میکنند. این موضوع قابل درک است زیرا اکنون هر کسی یک موبایل، یک تبلت، یا هر دوی آنها را در اختیار دارد ولی این یک رویه خطرناک است. من با یک شرکت بسیار بزرگ کالاهای مصرفی با حملونقل سریع کار میکردم و مدیر بازاریابی آنها به من گفت "من این برنامه رو دارم، واقعا مزخرفه، هیچوقت ازش استفاده نمیکنم." برنامه مورد نظر یک برنامه بسیار محبوب تهیه بلیط سینما بود و این جلسه راهبردی در مورد برنامهای بود که به مشتاقان فیلم و سینما کمک کند.صرفا جهت شوخی از مدیر بازاریابی پرسیدم که چه چیزی در مورد این برنامه ناپسند است. پاسخ او کاملا من را متعجب کرد: "همیشه از من میپرسه میشه از موقعیت جغرافیایی من استفاده کنه یا نه! این برنامه احمق نمیتونه بفهمه من کجام و از موقعیتم استفاده کنه؟ واقعا مزخرفه!"
حالا، من در اتاقی هستم که مملو از کسانی است که خودشان را بازاریاب دیجیتالی میخوانند و اکثر آنها هیچ چیزی درباره اجرای مقررات حریم شخصی کنونی نمیدانند. موضوع بدتر این است که کسانی که از این مقررات آگاهی داشتند میترسیدن صحبت کنند زیرا آنها نمیخواستند کسی باشند که مدیر را اصلاح میکند. موضوع جالبی است ولی کاملا رایج. با این حال، من برای این حقوق میگیرم که اجازه ندهم این اتفاقها رخ دهند، بنابراین، به شکل مؤدبانه تفاوت بین درخواست اجازه آیفون و قابلیتهای برنامه را توضیح دادم. مایه خرسندی همه افراد بود که مدیر بازاریابی این توضیح را به عنوان یک حقیقت پذیرفت، ولی سپس گفت: "فرقی نمیکنه که برنامه این سوال و میپرسه یا سیستم عامل آیفون، هیچکس از اون استفاده نمیکنه...مزخرفه!"
حتما میتوانید تصور کنید که ادامه جلسه چقدر جالب بود.چند سال پیش، قبل از وجود آیفون، تلفنهای اندرویدی و آیپد، مدیران بازاریابی میدانستند که از چه چیزی آگاهی ندارند و اکثر مدیران بزرگ به مطالعه بازار و دادههای تجربی برای تعیین مرحله تصمیمهای راهبردی کلیدی تکیه میکردند. میتوان گفت که بهترین بازاریابها به حدس و گمان خود وابسته بودند، ولی من فکر میکنم که حتی احساسیترین و هنرمندانهترین مدیران بازاریابی با استفاده از یک پیشطرح نام تجاری فعالیت میکنند. با این حال، طی حدود هجده ماه گذشته، رویهای قابل توجه نسبت به بازاریاب دیجیتال به وجود آمده است که در مقابل یک بازاریاب معمولی قرار میگیرد که از ابزار دیجیتالی برای کمک به دستیابی به اهداف بازاریابی استفاده میکند. این رسم ناخوشایند نامگذاری فقط به بخش بازاریابی محدود نمیشود. افزودن واژه دیجیتال به هر عنوانی به یک رویه نگرانکننده تبدیل شده است.
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۸۲ صفحه
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۸۲ صفحه