دانلود و خرید کتاب مفرد مونث حاضر مریم زارعی
تصویر جلد کتاب مفرد مونث حاضر

کتاب مفرد مونث حاضر

نویسنده:مریم زارعی
امتیاز:
۳.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب مفرد مونث حاضر

کتاب مفرد مونث حاضر نوشتهٔ مریم زارعی و ویراستهٔ امیربهروز قاسمی است. انتشارات خیزران این مجموعه داستان کوتاه را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب مفرد مونث حاضر

کتاب مفرد مونث حاضر حاوی یک مجموعه داستان کوتاه و معاصر و ایرانی است. عنوان برخی از این داستان‌ها عبارت است از «یک مشت نقل سفید»، «برف با طعم انار»، «سرزمین نخل و نفت»، «ارغوان به سلخ» و «شهر چوبی».

می‌دانیم که داستان کوتاه به داستان‌هایی گفته می‌شود که کوتاه‌تر از داستان‌های بلند باشند. داستان کوتاه دریچه‌ای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیت‌هایی و برای مدت کوتاهی باز می‌شود و به خواننده امکان می‌دهد که از این دریچه‌ها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان می‌دهد و کمتر گسترش و تحول می‌یابد. گفته می‌شود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستان‌های کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشته‌ها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونه‌ای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده می‌شود. از عناصر داستان کوتاه می‌توان به موضوع، درون‌مایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویه‌دید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.

خواندن کتاب مفرد مونث حاضر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب داستان کوتاه پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب مفرد مونث حاضر

«خاله‌م که مادرشوهرم بود، خودش و شوهرش خیلی از اینا بودند که خیلی شیک و پیک و اتوکشیده‌اند. همون روزها خاله هم پیغام داده بود که برای خواستگاری پسرش بیان. بابام اصلا از باجناقش دل خوشی نداشت چون منوچهرخان اختلاف سنی زیادی با بابا داشت و از قدیم خیلی بهش امر و نهی می‌کرد. از این ارتشی‌های بازنشسته بود که هرجا می‌نشست، می‌گفت که جشن‌های دوهزار و پونصد ساله، پیاده‌نظام ردیف جلوی سپاه اشکانی بوده. هرکی هم می‌رفت خونه‌شون، آلبوم عکس‌هاشو می‌آورد و توضیح می‌داد، کلی هم خالی می‌بست البته. همه هم احترام سن و سالش رو نگه می‌داشتن. از اینا بود که کت شلوارشون همیشه مرتبه و دکمه سردست می‌بندن. بابام پشت سرش می‌گفت منوچهرخان دوست داره خودنمایی کند و هرجا می‌ره فقط خودش حرف می‌زنه، ولی به نظر من بابام حسودی هم می‌کرد یک کم. الان هم از وقتی خاله‌ام مُرده، تنهاست و دایم غر می‌زنه. اگه خودت... یا کسی رو سراغ داشتی ممنون می‌شم بگی. کسی که حوصلهٔ یک پیرمرد رو داشته باشه و زنش بشه. بعد از منوچهرخان هم حقوقش می‌رسه به اون. روش فکر کن حالا... داشتم می‌گفتم، شوهرم وقتی اومد خواستگاریم از زن اولش جدا شده بود. سر خواستگاری اولش، خاله تمام تهران را گشت تا عروس مورد تایید منوچهرخان پیدا کنه. وقتی اومدن خواستگاری من، مثل همیشه فقط منوچهرخان حرف زد. خاله‌م از مادرم اجازه گرفت که فرامرز چند دقیقه‌ای با من حرف بزنه. حتی توی اتاقم صدای منوچهرخان اجازه نمی‌داد تمرکز کنم. فرامرز ساکت نشسته بود. پرسیدم: شما با دانشگاه رفتن من مشکلی نداری؟ گفت نه.

با کار کردن چطور؟ بازم گفت نه.

فرامرز یک کم از بچگی لکنت داره، ولی کلا مدلش کم‌حرفه. جواب‌های یک کلمه‌ایش عصبانیم کرد و با غیظ پرسیدم قول می‌دین؟ گفت بله.

اونم چند کلمه گفت که از کارش به خاطر غیبت اخراج شده، غیبتش هم به خاطر این بود که رفته بود زندان به خاطر مهریه. اصلا دوست نداشتم زیاد از گذشته‌ش حرف بزنه. اخم کردم. یک دفعه برداشت گفت گیتا خانوم! دلگیر نشو. درخت توت خانهٔ مامان جون رو یادتونه؟ اون روزی که آرنج من شکست. شما اون طرف سفره بودید من این طرف. سفره پر بود از گل‌های بنفش. توت‌ها رو که می‌تکوندن، شما می‌خندیدی، دوست داشتم تا آخر دنیا اون درخت پر از توت باشه، دایی توت بتکونه و شما بخندی... من عقب عقب رفتم، پام به سنگ گیر کرد و افتادم، آرنجم شکست... می‌دونی... اختلاف سنی اجازه نمی‌داد. شما خیلی بچه بودی وقتی من ازدواج کردم. تازه فهمیدم که از بچگی منو می‌خواسته.»

کاربر 703002
۱۴۰۳/۰۹/۱۷

قلم نویسنده روان ، لحن صمیمی و عناصر داستان همه درجای خود، باعث می شود تا فقط زمانی بفهمی داستان تمام شده که به ابتدای داستان بعدی رسیده ای

حجم

۹۵٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

حجم

۹۵٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۲۸ صفحه

قیمت:
۴۸,۰۰۰
تومان