کتاب شروعی دوباره
معرفی کتاب شروعی دوباره
کتاب شروعی دوباره نوشتهٔ برایان تریسی و ترجمهٔ سیما فرجی است و انتشارات نسل نواندیش آن را منتشر کرده است. بازآفرینی زندگی؛ چگونه باقیماندهٔ زندگیتان را به بهترین بخش زندگیتان تبدیل کنید؟
درباره کتاب شروعی دوباره
کتاب شروعی دوباره یا بازآفرینی زندگی به شما میآموزد: بازآفرینی زندگی یا شروعکردن هر کار جدیدی بهشیوهای مستقیم و بیدردسر پیش نمیرود و در بلندمدت دوام نمییابد. موانع و دشواریهایی بیشمار در این مسیر وجود دارند و حتی گاهی انسان در این زمینه با شکستهایی موقتی روبهرو میشود. آنچه در ابتدا اقدامی خوب و مناسب بهنظر میرسد اغلب به مسیری بنبست منجر میشود؛ اما همیشه عاملی دیگر در مسیری متفاوت پدیدار خواهد شد.
عامل مهم در زمینهٔ بازآفرینی یا از صفر شروعکردن این است که همواره جسارت و شهامت اقدامکردن داشته باشیم. دراینباره تصمیم بگیرید که قصد دارید به چه هدف ارزشمندی برسید و سپس دستبهکار شوید. بکوشید، دوباره بکوشید و بار دیگر هم بکوشید. هرگز تسلیم نشوید. به پیشرویکردنتان ادامه دهید.
در این کتاب، با تعدادی از ابزارهای فکری مؤثر آشنا میشوید که تاکنون کشف شدهاند. این ابزارها به شما کمک میکنند در کوتاهترین زمان ممکن به بازآفرینی خودتان بپردازید و به همان انسانی تبدیل شوید که همیشه آرزویش را در سر میپروراندید.
خواندن کتاب شروعی دوباره را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران کتابهای موفقیت و خودیاری پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب شروعی دوباره
«خودآگاهی یا خودشناسی درحقیقت نقطهٔ شروع و پیشنیازی بنیادین برای خویشتنپذیری و بهرهمندبودن از عزتنفس محسوب میشود. هرچه بیشتر خودتان را درک کنید و بشناسید؛ هرچه بهتر بدانید که چگونه انسانی هستید، چگونه میاندیشید و احساس میکنید، چرا اینگونه میاندیشید و احساس میکنید؛ بهتر میتوانید در هر زمینه از زندگیتان تصمیم بگیرید.
بهتازگی، پژوهشی دربارهٔ سالمندان و بهویژه افرادی انجام شد که از مرز یکصد سالگی گذشتهاند. در این پژوهش، چنین سؤالی برای این افراد مطرح شد: ”اگر میتوانستید زندگیتان را دوباره از ابتدا شروع کنید؛ چه تفاوتی را در آن بهوجود میآوردید؟“ پاسخهای این افراد کمابیش همسان خواهد بود.
همهٔ این افراد در ابتدا به این نکته اشاره کردند که در زمینهٔ انجامدادن کارهای سازنده و دلخواهشان هرچه بیشتر خودشان را به مخاطره میانداختند، بیشتر میکوشیدند و کارهایی بیشتر را میآزمودند. به بیان دیگر، فقط به دلیل حفظکردن امنیت شغلیشان به کاری ادامه نمیدادند که چندان علاقهای به آن نداشتند بلکه شغلها و فعالیتهایی جدید را میآزمودند. بهعلاوه، دیگر دراینباره نگران نمیشدند که ممکن است شکست بخورند یا دیگران از آنها انتقاد کنند. درکل، میکوشیدند از فرصتهایی بیشتر استفاده کنند.
دومین پاسخ مشترک سالمندان این بود که میکوشیدند کمتر نگران شوند. آنها ترجیح میدادند؛ بهجای همواره نگرانبودن دربارهٔ امور مالی، وضعیت سلامتی، موقعیتهای خانوادگی و مسایل شغلی؛ همواره در آرامش باقی بمانند زیرا میدانستند که بسیاری از نگرانیهای آنها درپایان با آرامش و به مرور زمان از بین خواهند رفت و اهمیتشان را از دست خواهند داد.
سومین و مهمترین پاسخ مشترک سالمندان، در نتیجهٔ بررسیکردن گذشتهٔ زندگیشان، این بود که زمانی را در نظر میگرفتند تا بیشتر دراینباره بیندیشند که چه اموری بهمعنایواقعی برای آنها اهمیت دارد. آنها میگفتند دیگر اجازه نمیدادند تا در طی سالهای بسیار چنان در مشغلههای زندگی روزمره درگیر شوند که نتوانند دربارهٔ خواستههای واقعی و ارزشمندشان بیندیشند. این افراد با بررسیکردن گذشتهٔ زندگیشان پی میبردند کمابیش همهٔ کارهای انجامشده از سوی آنها فقط پاسخ یا واکنشی در رویارویی با موقعیتهای مختلف یا تقاضاهای انسانهای دیگر بوده است. درحقیقت، تقاضاها و تصمیمهای دیگران، درکل، ساختار زندگی آنها را تعیین کرده بود.»
حجم
۱۵۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۳۳۷ صفحه
حجم
۱۵۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۳۳۷ صفحه