کتاب جنگ کریمه
معرفی کتاب جنگ کریمه
کتاب جنگ کریمه نوشتهٔ دبورا بکراش و ترجمهٔ آرش عزیزی است و گروه انتشاراتی ققنوس آن را منتشر کرده است. این کتاب از مجموعهٔ تاریخ جهان است.
درباره کتاب جنگ کریمه
جنگ کِریمه به نبردهای اکتبر ۱۸۵۳ تا فوریه ۱۸۵۶ گفته میشود که میان امپراتوری روسیه تزاری از یک سو و امپراتوری دوم فرانسه، امپراتوری بریتانیا، پادشاهی ساردنی و امپراتوری عثمانی از سوی دیگر در شبه جزیره کریمه رخ داد.
جنگ کریمه، از اکتبر ۱۸۵۳ تا آوریل ۱۸۵۶، نبردی دهشتناک بود. انگلستان، فرانسه، روسیه، ساردنی و عثمانی جملگی، چه از لحاظ نیروی انسانی و چه از نظر مالی، دستخوش خسارتهای فاحشی شدند. اما این جنگ به خصوص به علت دیگری مصیبتبار بود: این کشت و کشتار هیچ حاصلی نداشت. جنگ نتوانست مسائلی را که به آغاز آن انجامیده بود، حل و فصل کند. کوتاه مدتی بعد، طرفهای درگیر در نبرد دوباره باهم به جنگ پرداختند و سربازان بیشتری کشته شدند. از جمعیت غیرنظامی این کشورها تعداد بیشتری کشته شدند و سرزمینهای آنها هرچه بیشتر به کام ویرانی و انهدام کشیده شد.
گرچه دلایل بلافصل جنگ مبهم و توضیح آنها دشوار است، اما تعارض اساسی و واقعی که منجر به جنگ شد به نحو تکاندهندهای روشن است. یک بار دیگر قدرتی اروپایی تلاش میکرد سلطه خود را بر این قاره تثبیت کند.
در اواسط قرن نوزدهم، نیکولای اول، تزار روسیه، تلاش کرد مهار دهانه رودخانه دانوب و دریای سیاه را از چنگ عثمانی درآورد و خود آن را به دست گیرد و به این وسیله توازن قوا در اروپا را بر هم زند. قدرتهای اصلی اروپا حمله نیکولای به ترکیه را گام نخست در تلاش برای تسلط بر سراسر قاره میدانستند و برای مقابله با او متحد شدند.
پایان جنگ کریمه موقتاً نقطه پایانی بر تلاشهای توسعهطلبانه روسها نهاد اما معاهده صلحی که در پی آن منعقد شد قادر به حلِ شرایط ناپایداری نبود که به روسیه امکان داده بود بخشی از سرزمین عثمانی را غصب کند. روسیه هنوز برای سیطره بر دریای سیاه و دستیابی به دریای مدیترانه و راههای اصلی تجاری تلاش میکرد. امپراتوری عثمانی کماکان ضعیف، اما سرکش، باقی ماند و همسایگانش به قسمتهای مختلف قلمرو سلطان چشم طمع دوخته بودند.
خواندن کتاب جنگ کریمه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر میخواهید دربارهٔ جنگ کریمه بیشتر بدانید حتما این کتاب را بخوانید.
بخشی از کتاب جنگ کریمه
«جنگ کریمه به بروز دگرگونی در نیروهای مسلح و ارتش نیز انجامید. این جنگ گواهی بر ناتوانی افسران ارشد در ارائه راهبرد و تاکتیکهای کارآمد بود، در حالی که این افسران در پیش گرفتن روشهای مفیدی همچون جمعآوری اطلاعات در مورد نیروهای دشمن پیش از آغاز نبرد را در شأن خود نمیدانستند. بهخصوص بریتانیا بود که پی برد تجهیزات نظامیاش از رده خارجند. اظهار نظر زیر از جانب هٔ. ل. فیشر، مورخ نظامی، موقعیت را به خوبی تصویر میکند:
جنگ کریمه نبردی بود که درگیر شدن در آن ضرورتی نداشت، بدون دوراندیشی آن را پیش بردند و آرایشهای منسوخ و سوءمدیریت فاحش آن را بیشتر به نبردهای قرون وسطایی شبیه کرد تا جنگهای معاصر.
برخی دولتها در مواجهه با شکستهای انکارناپذیر به خود آمدند و به ضرورت اجرای تغییرات پردامنه در ماشین جنگی از رده خارج خود پی بردند. اما همه دولتها متوجه این امر نبودند و بیشتر شدن فاصله در سازمان و تسلیحات نظامی، موازنه قدرت در اروپا را بیش از پیش به هم زد.»
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۱۴۳ صفحه
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۱۴۳ صفحه