دانلود و خرید کتاب جاده جنگ، جلد ۹ منصور انوری
تصویر جلد کتاب جاده جنگ، جلد ۹

کتاب جاده جنگ، جلد ۹

معرفی کتاب جاده جنگ، جلد ۹

کتاب جاده جنگ، جلد ۹ نوشتهٔ منصور انوری است. انتشارات سوره مهر این رمان معاصر ایرانی را منتشر کرده است. 

درباره کتاب جاده جنگ، جلد ۹

کتاب جاده جنگ، جلد ۹ حاوی یک رمان معاصر و ایرانی است که جزو مجموعهٔ ده‌جلدی «جادهٔ جنگ» است.این مجموعه، یک رمان بلند تاریخی را در بر گرفته است که در کنار داستانی پرکشش و عاشقانه بخشی از تاریخ پر فرازوفرود ایران را از آغاز جنگ جهانی دوم تا پایان جنگ میان ایران و عراق روایت می‌کند. داستان از شهریور ۱۳۲۰ آغاز می‌شود؛ زمانی که روس‌ها از شمال شرقی ایران به خراسان حمله می‌کنند و اشغال ایران به‌دست متفقین آغاز می‌شود. کتاب دو شخصیت اصلی مرئی و نامرئی دارد. شخصیت نامرئی «مرگان» نام دارد که مانند روح در تمام حوادث رمان حاضر است و در آن‌ها نقش دارد. شخصیت دیگر این داستان «سید رضا شریفی» است؛ یک سرجوخهٔ ژاندارمری که به یک افسر زن تاجیک به نام «عالیه» علاقه‌مند می‌شود و او را فراری می‌دهد. او ۳۵ سال در خارج از کشور به سر می‌برد و در انتهای رمان و زمان جنگ ایران و عراق بازمی‌گردد. تا پایان داستان، حدود ۱۰۰ شخصیت دیگر وارد ماجراهای این اثر می‌شوند. موضوعات رمان «جادهٔ جنگ» بر اساس واقعیات تاریخی شکل گرفته و گویای نیم قرن از حوادث تاریخ ایران است. فضای اصلی این رمان هم کل کشور به‌ویژه جادهٔ شاهرود است که نقشی کلیدی در وقایع اصلی ابتدا و انتهای رمان دارد و به‌نوعی نمادی از جنگ بی‌پایان است. نگاه چندبعدی منصور انوری در رمان جاده جنگ، اثر او را از بسیاری رمان‌های تاریخی متمایز کرده است. خط اصلی داستان در کنار موضوعات دیگری که هر یک هویتی مستقل دارند، از دست نمی‌رود و خرده‌داستان‌ها و فلاش‌بک‌ها به‌هیچ‌وجه آسیبی به انسجام این اثر بلند نمی‌زنند.

خواندن کتاب جاده جنگ، جلد ۹ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب جاده جنگ، جلد ۹

«از دقایق پیش‌تر، که این صحنه جلوی چشم شولاپوش ظاهر شده بود، هر آن انتظار می‌رفت به این نمایش گیج‌کننده خاتمه داده ‌شود. اما با گذشت زمان صحنه ادامه یافته و واقعی بودن آن تثبیت شده بود. معمولاً ‌صحنه‌های معلول وهم و خیال و خطای دید چندان نمی‌پاییدند. اما این یکی، به‌رغم دور از واقع بودن، کش‌دار شده بود و هر لحظه واقعی‌تر می‌نمود. سرگرد، در حالی که به این موضوع می‌اندیشید و نگاهش به صف گله‌ی شیران دوخته شده بود، زمزمه کرد: «اینجا چه خبره؟ ‌... پس چرا این گروه ‌... متوقف شده‌ان؟» در این هنگام شیر نر، با ابهتی درخور نامش، سر برگرداند و با دو چشم گرد مخوف، که مردمک کوچک میان آن‌ها برق می‌زد، به شولاپوش خیره شد. سرگرد یکّه خورد. تیره‌ی پشتش لرزید و چشمانش گرد شد. با خود گفت: «خدای من... انگار می‌داند که حواس من به اوست... و ‌... به چه می‌اندیشم!»

صدای یورتمه‌ی تندی در کوهستان پیچید. اسب نامرئی دوباره پیدایش شده بود. آوای تند و کوبنده‌ی سم‌هایش مانند آن بود که جهت حرکت و مقصدش را نشان می‌دهد. شولاپوش زمزمه کرد: «مرگان ‌... دوباره پیداش شد!» طنین گام‌های شتابان اسب نامرئی لحظه‌ای فروکش کرد و هم‌زمان گله‌ی شیرها، مانند یک گروه نظامی، انگار به‌راست‌راست کرد و با سر و یال‌های بالاگرفته و برافراشته به سمت راست خود چرخید. در ذهن سرگرد مراسم سان و رژه تداعی شد. گویی گروه شیران به دستور فرمانده میدان عمل می‌کرد که با صدای رسا فرمان می‌داد: «به فرمان من ‌... خبر دار ‌... نظر به راست...» آن‌گاه بر طبل‌ها کوبیده شد و شیپورها به صدا درآمد و واحدهای نظامی از مقابل جایگاه رژه رفتند و در حین عبور از برابر فرمانده کل، در حالی که قدم‌ها را راست و محکم و باقدرت می‌کوبیدند، سرها را به سمت فرمانده گرداندند.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲٫۵ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۶۲۸ صفحه

حجم

۲٫۵ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۶۲۸ صفحه

قیمت:
۱۷۶,۰۰۰
۸۸,۰۰۰
۵۰%
تومان