دانلود و خرید کتاب هم آغوش باد مهدیه عشرتی
تصویر جلد کتاب هم آغوش باد

کتاب هم آغوش باد

نویسنده:مهدیه عشرتی
امتیاز:
۲.۶از ۲۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب هم آغوش باد

کتاب الکترونیکی «هم آغوش باد» نوشتهٔ مهدیه عشرتی در انتشارات کتاب آترینا چاپ شده است.

درباره کتاب هم آغوش باد

پویا پناهی همراه خانواده‌اش به آپارتمانی می‌آیند که پرستو و پدرش در آن ساکن هستند. پرستو با دختر آن خانواده دوست می‌شود و این موضوع زمینهٔ نزدیکی او به پویا را فراهم می‌کند. در این بین پویا درگیر حادثه‌ای‌ می‌شود که در گذشته برای او اتفاق افتاده و عواقب آن اتفاق پرستو را هم درگیر می‌کند. شخصیت دیگر رمان هم‌آغوش باد نیما شاکری است. مردی متمول و خوشگذران که هدف مشخصی در زندگی‌اش ندارد. او نیز ناخواسته با پرستو و مشکلات جدیدش همراه می‌شود؛ اما رفته‌رفته با دیدن رفتار و شخصیت مستقل پرستو تلاش می‌کند تغییری در زندگی‌اش به‌وجود آورد.

کتاب هم آغوش باد را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به دوستداران رمان‌‌های عاشقانهٔ ایرانی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب هم آغوش باد

«موقع رفتن، پرهام و پرنیان آن‌چنان غم‌زده جلوی در ایستاده بودند که یک آن تصمیم گرفتم بروم بیاورمشان. مثل این‌که فرشته این را از نگاهم خواند که با جدیت گفت:

ـ پرستو نری دنبالشونا!

در حالی‌که هنوز نگاهم به آن‌ها بود، گفتم:

ـ ببین آخه نگاه می‌کنن!

بی‌آنکه جوابم را بدهد از داخل ماشین رو به مامان گفت:

ـ ببخشید مامان جان بچه‌ها مزاحمتن، سعی می‌کنیم زود برگردیم.

مامان خندهٔ مهربانش را به رویمان پاشید و گفت:

ـ برید به امان خدا! عجله هم نکنید بچه‌ها کاری با من ندارن.

ماشین را روشن کردم و راه افتادم. برای گذاشتن سی‌دی توی دستگاه دستم را جلو بردم که فرشته با ملایمت گفت:

ـ می‌شه آهنگ همیشگی رو نذاری؟

ـ چرا؟

ـ دلگیره، سوز نی‌اش تا ته دل آدم نفوذ می‌کنه.

آهی کشیدم و گفتم:

ـ اون سوز حال دل منه فِری!

فرشته بدون حرف دیگری به بیرون خیره شد. من هم رادیو را روشن کردم و با آه سردی نگاهم را به روبه‌رو دوختم. بعد از مدتی مقابل گل‌فروشی همیشگی ایستادم. فرشته با بی‌حوصلگی گفت:

ـ بازم رز سفید؟

در حالی‌که کمربندم را باز می‌کردم، گفتم:

ـ مگه بدون اون می‌شه؟

چند دقیقه بعد گل‌ها را روی صندلی عقب گذاشتم و دوباره راه افتادیم. فرشته خواست حرفی بزند که رادیو موسیقی موردعلاقه‌ام را پخش کرد. نیم‌نگاهی به فرشته انداختم و با لبخندی گفتم:

ـ اصلا قسمته که اینو گوش بدی، انگار اینا هم حال دل منو دارن.

فرشته لبخند کم‌رنگی زد و چیزی نگفت و من با صدای گیرای خواننده زمزمه کردم:

ـ دل در غم عشق مبتلا خواهم کرد

دل را سپر تیر بلا خواهم کرد

عمری که نه در عشق تو بگذاشته‌ام

امروز به خون‌دل قضا خواهم کرد

با قطع شدن موسیقی از عالم خودم بیرون آمدم. نگاهی از سر تعجب به فرشته انداختم و به آرامی گفتم:

ـ چرا خاموشش کردی؟ دلت گرفت؟

با تحکم ولی آرام گفت:

ـ نخیر... می‌خوام یه کم حرف بزنیم، اما وقتی اینو گوش می‌دی اصلا تو این عالم نیستی، غرق دنیایی می‌شی که برای خودت ساختی!

نم اشک را از چشمانم گرفتم و پرسیدم:

ـ چیزی شده؟ اصلا امروز یه جوری شدی! حس می‌کنم می‌خوای چیزی بگی، برای همین هم بچه‌ها رو نیاوردی... درسته؟

ـ چیزی که نشده، یعنی هنوز نه!

با نگرانی گفتم:

ـ اتفاقی افتاده؟

با اطمینان گفت:

ـ نترس چیزی نشده، فقط من بدون اجازه‌ت یه کاری کردم.»

yeganeh
۱۴۰۲/۰۸/۰۳

خیلی بچگانه

aykiz
۱۴۰۲/۰۹/۲۲

خیلی بچه گانه بی سر وته بدون هیچ عاشقانه ای یهو از وسط داستان میپرید یه جای دیگه

کاربر ۱۶۳۱۵۹۸
۱۴۰۲/۰۹/۱۲

خیلی کودکانه و خام بود واقعا حیف پولی که پرداخت کردم توصیه ای برای خواندن ندارم چون اصلا جالب نیست دوستانی هم که از کتاب تعریف کردند فکر کنم فقط میخواستند برای فروش بیشتر کتاب به نویسنده کمک کنند ولی به

- بیشتر
کاربر ۳۵۶۸۱۲۸
۱۴۰۲/۰۸/۲۲

یک داستان خیلی معمولی بود.

parisan
۱۴۰۲/۰۸/۰۶

یخ کردم واقعا! حتی تا ۱۰ صفحه آخرم امیدوار بودم!!! اولین باره کامنت منفی میزارم بعد از این همه سال رمان خوانی تا امروز فقط کامنت تشکر و مثبت گذاشته بودم... مگه میشه ۶۶۰ صفحه فقط روزمرگی باشه... چون قلم نویسنده خوب

- بیشتر
کاربر ۳۳۱۲۱۷۰
۱۴۰۳/۰۶/۲۵

مقداری اغراق داشت اما در مجموع خوب بود

Zeynab_67ir
۱۴۰۲/۱۰/۲۵

واقعا مسخره و ابکی بود. پولتون رو با این قیمت کتاب دور می‌ریزید.

کاربر 7354993
۱۴۰۲/۰۸/۰۷

واقعا کتاب جذاب و دوست داشتنی هست تو هر لحظه کنار شخصیتها بودم و خودم رو تو اون حالت میدیدم عالی بود .کتاب‌های دیگه از این نویسنده خواندم شقایق و غبار غروب عالی بودن

کاربر 2798303
۱۴۰۲/۰۸/۰۷

عالی عالی نویسنده چ قلم گیرایی داره توصیه میکنم حتما بخرید

کاربر 7400246
۱۴۰۲/۰۷/۲۷

نویسنده این کتاب به گمان من باید یک فرشته باشد که از خدا الهام گرفته و زیباترین وعمیقترین جملات را در کوتاهترین کلمات مانند نور وارد قلب انسان می کند و حال انسان را دگرگون می‌کند از خدا برای این

- بیشتر

حجم

۳۱۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۵۰۴ صفحه

حجم

۳۱۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۵۰۴ صفحه

قیمت:
۹۹,۰۰۰
تومان