کتاب گل های کاکتوس سمیرا امیرخانی دهکردی + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب گل های کاکتوس

کتاب گل های کاکتوس

امتیازبدون نظر

معرفی کتاب گل های کاکتوس

کتاب الکترونیکی «گل‌های کاکتوس» نوشتهٔ سمیرا امیرخانی دهکردی اثری داستانی است که نشر کتاب آترینا آن را منتشر کرده است. این رمان با محوریت زندگی زنی به نام «بی‌نظیر ملکان» روایت می‌شود و به فراز و نشیب‌های زندگی او، خانواده‌اش و چالش‌هایی که با آن‌ها روبه‌رو می‌شود می‌پردازد. داستان در بستری خانوادگی و اجتماعی شکل می‌گیرد و با نگاهی به روابط انسانی، امید، رنج و ایستادگی، مخاطب را با خود همراه می‌کند. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب گل های کاکتوس

«گل‌های کاکتوس» رمانی است که در قالب داستانی بلند، زندگی پرحادثه و پررنج یک زن ایرانی را به تصویر می‌کشد. سمیرا امیرخانی دهکردی در این اثر، با تمرکز بر شخصیت «بی‌نظیر ملکان»، روایتی چندلایه از خانواده‌ای اصیل و پرماجرا ارائه داده است. کتاب با نگاهی به گذشته و حال شخصیت‌ها، به بررسی تأثیرات وقایع تلخ و شیرین بر سرنوشت افراد می‌پردازد و در دل خود، موضوعاتی چون عشق، خیانت، فداکاری، قضاوت اجتماعی و امید را مطرح می‌کند. ساختار رمان به گونه‌ای است که با روایت خطی و گاه بازگشت به گذشته، لایه‌های پنهان شخصیت‌ها و رازهای خانوادگی را به‌تدریج آشکار می‌سازد. فضای داستان، ترکیبی از محیط شهری و خانوادگی است و نویسنده با پرداختن به جزئیات زندگی روزمره، احساسات و دغدغه‌های شخصیت‌ها را ملموس و باورپذیر ساخته است. «گل‌های کاکتوس» با روایت زندگی زنی که در برابر ناملایمات و بی‌عدالتی‌ها ایستادگی می‌کند، تصویری از قدرت و شکنندگی انسان در مواجهه با سرنوشت را به نمایش می‌گذارد.

خلاصه داستان گل های کاکتوس

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان «گل‌های کاکتوس» با روایت زندگی «بی‌نظیر ملکان» آغاز می‌شود؛ زنی که در میانهٔ بحران‌های خانوادگی و اجتماعی، بار سنگین گذشته و حال را بر دوش می‌کشد. او پس از تحمل سال‌ها زندان به دلیل اتهامی که خود را در آن بی‌گناه می‌داند، به زندگی بازمی‌گردد. روایت با بازگشت بی‌نظیر به خانه و دیدار دوباره با پسرش ماهان و مادربزرگش عزیز، گره می‌خورد و خاطرات تلخ و شیرین گذشته را پیش چشم خواننده می‌آورد. در دل این خاطرات، مرگ خواهرش دلربا، تهمت‌هایی که به خانواده زده شده، و نقش پررنگ عمویش ارسلان در فروپاشی خانواده، به‌تدریج آشکار می‌شود. بی‌نظیر با وجود رنج‌های عمیق، تلاش می‌کند حقیقت را دربارهٔ مرگ خواهرش و بی‌گناهی خود اثبات کند و در عین حال، مادر بودن را دوباره تجربه کند. داستان با بازگشت به گذشته، روابط پیچیدهٔ خانوادگی، رازهای پنهان و تأثیرات تصمیم‌های افراد بر سرنوشت نسل‌ها را به تصویر می‌کشد. در این میان، امید، عشق و ایستادگی در برابر ظلم، همچون نخ تسبیحی در سراسر روایت جاری است. پایان داستان، بدون افشای جزئیات، بر تلاش بی‌نظیر برای بازسازی زندگی و احقاق حق خود و خانواده‌اش تمرکز دارد.

چرا باید کتاب گل های کاکتوس را بخوانیم؟

این کتاب با پرداختن به موضوعات عمیق انسانی مانند امید، ایستادگی در برابر ناملایمات، و جست‌وجوی حقیقت در دل بحران‌های خانوادگی، مخاطب را با تجربه‌ای احساسی و تأمل‌برانگیز روبه‌رو می‌کند. روایت چندلایه و شخصیت‌پردازی دقیق، امکان هم‌ذات‌پنداری با قهرمان داستان را فراهم می‌آورد و خواننده را به اندیشیدن دربارهٔ قضاوت‌های اجتماعی و تأثیر آن‌ها بر سرنوشت افراد وامی‌دارد. «گل‌های کاکتوس» نه‌تنها داستانی دربارهٔ رنج و مقاومت است، بلکه تصویری از امید و بازسازی پس از ویرانی را نیز ارائه می‌دهد.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

مطالعهٔ این رمان برای علاقه‌مندان به داستان‌های خانوادگی، اجتماعی و کسانی که دغدغهٔ عدالت، حقیقت و روابط انسانی را دارند، مناسب است. همچنین افرادی که به روایت‌هایی دربارهٔ زنان، تاب‌آوری و گذر از بحران‌های زندگی علاقه‌مندند، از خواندن این کتاب بهره خواهند برد.

بخشی از کتاب گل های کاکتوس

«پاهایش را روی زمین می‌کشید، آرام‌آرام روی برگ‌های زرد پاییز قدم می‌گذاشت، برگ‌ها زیر پاهایش خش‌خش صدا می‌دادند. زمانی که دختر نوجوانی بود، از این صدا لذت می‌برد. آری، در آن زمان، زمانی که بی‌خیال از همه دنیا و آدم‌هایش بود، زمانی که تمام دنیایش خانواده‌اش بود، در آن زمان از صدای خش‌خش برگ‌های پاییزی زیر پاهایش لذت می‌برد و با قدم‌های محکم روی آنها راه می‌رفت، برای آدم‌برفی که خودش در حیاط می‌ساخت، شال گردنش را به عنوان زینت تن برفی‌اش می‌گذاشت و او را دماغ هویجی می‌نامید. از آن زمان چند سال گذشته بود؟ دردی در شکمش پیچید، که عرق سرد به پیشانی‌اش نشاند. دستش را به دیوار سنگی خانه‌ای که کنارش بود گرفت و نفس عمیقی کشید. درد یک‌بار دیگر با شدت بیشتر به عضلات شکم و پهلوهایش حمله کرد و اشک را به چشمانش آورد. دستش را مشت کرد و با سرگردانی از خودش پرسید حالا با این طفل درون شکمش چه کند؟ جنین کوچک یک‌بار دیگر بی‌تابانه تکان خورد و ارمغان این تکان فقط دردی نفس‌گیر برای مادرش بود، این‌بار درد قامت بلندش را خم کرد، زانوهایش لرزید و در امتداد دیوار روی زمین سقوط کرد. زنی که دست دختر بچه‌ای موفرفری را در دست داشت با دیدن او به سمتش آمد. خم شد و زیر بازوی او را گرفت. با صدای آرامی گفت: - خانم... خانم... خوبید؟ صداها در مغزش تکرار می‌شدند. بدنش از شدت درد می‌لرزید. نفسش به سختی بالا می‌آمد. بغض مانند ماری بزرگ دور گلویش پیچیده بود و هربار با فشار، راه نفسش را تنگ می‌کرد. دستش را روی شکمش گذاشت. حالا جنین با شدت بیشتری تکان می‌خورد. مانند بچه خرگوشی که در آن سفر شمال با مجید در دامی که پسرها ساخته بودند گرفتار شده بود. یادش آمد بچه خرگوش قهوه‌ای رنگ زمانی که در دام گرفتار شده بود، چگونه یک‌باره می‌جهید، اما پای گرفتارش او را به جای اولش برمی‌گرداند. بی‌نظیر دید بچه خرگوش با دیدن او و مجید که آرام‌آرام به او نزدیک می‌شدند چگونه تقلا می‌کرد تا راهی برای نجاتش پیدا کند. اشک در چشمانش حلقه زد. جنینش همانند آن بچه خرگوش تقلا می‌کرد، با خود زمزمه کرد: «اون برای نجاتش از من و پدرت تقلا می‌کرد، تو برای چی تقلا می‌کنی؟ تو هم می‌خوای خودت رو از دست من و پدرت نجات بدی؟»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۵۹٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۵۹۴ صفحه

حجم

۳۵۹٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۵۹۴ صفحه

قیمت:
۱۴۵,۰۰۰
تومان