دانلود و خرید کتاب سگ کینه توز آلورتو باسکس فیگروئا ترجمه محمد قاضی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب سگ کینه توز

کتاب سگ کینه توز

معرفی کتاب سگ کینه توز

کتاب سگ کینه توز نوشتهٔ آلورتو باسکس فیگرویا و ترجمهٔ محمد قاضی است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را منتشر کرده است. این اثر از مجموعهٔ «مجموعهٔ زوربای ایرانی» است.

درباره کتاب سگ کینه توز

کتاب سگ کینه توز رمانی نوشتهٔ آلورتو باسکس فیگرویا است که محمد قاضی آن در سال ۱۳۵۶ توسط ترجمه و منتشر کرد. داستان این کتاب دربارهٔ  حکومتی استبدادی است و دیکتاتور تمام مخالفان خود را یا از بین برده یا به زندان انداخته است. یکی از این مخالفان مردی ۴۳ساله دانشمند و باستان‌شناس است. او محکوم به کار اجباری بوده و پنج سال از عمرش را در زندان گذارنده است. داستان  این رمان از لحظه‌ای شروع می‌شود که مرد هنگام جابه‌جایی به زندانی دیگر، از غفلت نگهبان زندان استفاده و فرار می‌کند. باقی داستان، روایت ماجراهایی فرار و تعیقیب و گریزی است که مرد مخالف آن‌ها را تجربه می‌کند.

خواندن کتاب سگ کینه توز را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان‌های خارجی و علاقه‌مندان به قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره محمد قاضی

محمد قاضی در ۱۲ مرداد ۱۲۹۲ در شهر مهاباد در استان آذربایجان غربی و در ایران به دنیا آمد. او از ابتدای دههٔ ۱۳۲۰ با ترجمهٔ اثری کوچک از «ویکتور هوگو» به نام «کلود ولگرد»، نخستین قدم را در راه ترجمه برداشت و پس از آن ۱۰ سال ترجمه را کنار گذاشت. در سال ۱۳۲۹ پس از صرف یک‌سال‌ونیم وقت برای ترجمهٔ «جزیرهٔ پنگوئن‌ها» نوشتهٔ «آناتول فرانس»، به‌زحمت توانست ناشری برای این کتاب پیدا کند، اما ۳ سال بعد که این اثر انتشار یافت، به‌دلیل شیوایی و روانی و موضوع متفاوت کتاب، آناتول فرانس از ردیف نویسندگان بی‌بازار که کتابشان را در انبار کتاب‌فروشان در ایران خاک می‌خورد به درآمد. در این‌باره «نجف دریابندری» در روزنامهٔ اطلاعات مطلبی با عنوان «مترجمی که آناتول فرانس را نجات داد» نوشت.

محمد قاضی در سال ۱۳۳۳ کتاب «شازده کوچولو» نوشتهٔ آنتوان دوسنت اگزوپری را ترجمه کرد که بارها تجدیدچاپ شد. او با ترجمهٔ دورهٔ کامل «دن کیشوت» اثر سروانتس در سال‌های ۱۳۳۶ تا ۱۳۳۷ جایزهٔ بهترین ترجمهٔ سال را از دانشگاه تهران دریافت کرد. محمد قاضی در ۱۳۵۴ به بیماری سرطان حنجره دچار شد. هنگامی که برای معالجه به آلمان رفت، بیماری تارهای صوتی و نای او را گرفته بود و پس از جراحی، به‌علت از دست‌دادن تارهای صوتی، دیگر نمی توانست سخن بگوید و از دستگاهی استفاده می کرد که صدایی ویژه تولید می‌کرد؛ بااین‌حال کار ترجمه را ادامه داد و ترجمه‌های جدیدی از او تا آخرین سال حیاتش انتشار یافت. او ۵۰ سال ترجمه کرد و نوشت. نتیجهٔ تلاش او ۶۸ اثر اعم از ترجمهٔ ادبی و آثار خود او به زبان پارسی است.

محمد قاضی در سحرگاه چهارشنبه ۲۴ دی ۱۳۷۶ در ۸۴سالگی در تهران درگذشت و در مهاباد به خاک سپرده شد. فروردین ۱۳۸۶ خورشیدی در کوی دانشگاه مهاباد از مجسمهٔ ۴متریِ این مترجم نامدار ایرانی ساختهٔ «هادی ضیاءالدینی» پرده‌برداری شد.

بخشی از کتاب سگ کینه توز

«صدای گریۀ کودکی بلند شد، گویی احساس می‌کرد که واقعۀ ناگواری روی خواهد داد، و جیغ‌های او لحظه‌ای چند آن حالت بهت و سکوت را در هم شکست، لیکن چندان نگذشت که بار دیگر خاموشی حکمفرما گردید. سگ یکه و تنها در کوچه مانده بود، همدمی بجز سایه‌اش نداشت و دشمن خود را در تاریکی‌ها می‌جست.

در یک چشم بر هم زدن دشمنش را دید، و همان یک آن کافی بود برای اینکه بفهمد این بار مرد خطرناک شده است، چون تفنگی در دست دارد، اسلحه‌ای که قدرتی نامحدود به او می‌بخشد، قدرت کشتن از فاصلۀ دور.

دشمن او دیگر آن فراری نبود که خود تعقیبش می‌کرد و وادارش می‌کرد که دایم بگریزد و در آب غوطه بخورد. دیگر آن نبود که در کلبه‌ای پنهان می‌شد یا در قایق نازکی فرار می‌کرد. او اکنون تبدیل به حریفی مصمم شده بود که رو در رو می‌ایستاد و آمادۀ حمله بود. اینک صید صیاد شده بود و قربانی به صورت دژخیم درآمده بود.

سگ می‌دانست که اکنون باید دایماً مراقب خودش باشد. کافی بود یک ثانیه آفتابی شود تا مرد تفنگش را نشانه برود و آتش کند و هوا از بوی باروت پر شود و خود او مثل گوزن‌ها، مثل کبک‌ها، مثل زندانیانی که می‌کوشیدند فرار کنند، یا مثل صاحبش که در آن بالا روی تپه‌ها تیر خورد و افتاد، برای همیشه بی‌حرکت بیفتد. در آن صورت دیگر کسی نمی‌ماند که به تعقیب فراری ادامه بدهد و آخرین دستورهای نگهبان مرحوم را در خاطر نگاه دارد.

ابتدا تصمیم گرفت که در حمله پیشدستی کند و کار حریف را به سرعت بسازد. سپس به فکر افتاد که اگر بخواهد موفق شود باید احتیاط را از دست ندهد. ناچار به توسن غرایز خود دهنه زد. برای اینکه بی‌سروصدا خود را به نزدیکی حریف بکشاند با استفاده از تاریکی از پای دیوارها پیش رفت تا جای مناسبی پیدا کند و از آنجا ضمن اینکه از تیررس تفنگ او بیرون باشد به روی او بپرد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۰۴٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۳۲ صفحه

حجم

۱۰۴٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۳۲ صفحه

قیمت:
۳۶,۰۰۰
تومان