کتاب پدر، مادر، قطار وحشت
معرفی کتاب پدر، مادر، قطار وحشت
کتاب پدر، مادر، قطار وحشت نوشتهٔ مارتین هکمانز و ترجمهٔ بهروز قنبرحسینی است. نشر قطره این نمایشنامهٔ مدرن آلمانی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب پدر، مادر، قطار وحشت
کتاب پدر، مادر، قطار وحشت حاوی یک نمایشنامهٔ مدرن آلمانی است. این نمایشنامه سه شخصیت دارد؛ «پدر، یوهان کلاین» و «مادر، آنه کلاین» و «پسر، اوتو کلاین» و در هفت صحنه نوشته شده است. نمایشنامه در حالی آغاز میشود که مادر دارد با پسر حرف میزند. قرار است شبی عالی را در خانه بگذرانند و خوشحال باشند. در میزنند. داستان چیست؟
میدانیم که نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته میشود. هر چند این قالب ادبی شباهتهایی به فیلمنامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانهای جداگانه و مستقل محسوب میشود. نخستین نمایشنامههای موجود از دوران باستان و یونان باقی ماندهاند. نمایشنامهها در ساختارها و شکلهای گوناگون نوشته میشوند، اما وجه اشتراک همهٔ آنها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامهها تنها برای خواندن نوشته میشوند؛ این دسته از متنهای نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیدهاند. از مشهورترین نمایشنامهنویسهای غیرایرانی میتوان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامهنویسهای ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان»، «علیرضا نادری» و «محمد چرمشیر» بوده است.
خواندن کتاب پدر، مادر، قطار وحشت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی معاصر آلمان و قالب نمایشنامه پیشنهاد میکنیم.
درباره مارتین هکمانز
مارتین هکمانز در سال ۱۹۷۱ در شهر مونشنگلادباخ در آلمان به دنیا آمد. در رشتهٔ ادبیات تطبیقی، تاریخ و فلسفه تحصیل و اولین نمایشنامهٔ خود را در سال ۲۰۰۳ منتشر کرد که نظر منتقدان تئاتر را به خود جلب کرد و جایزهٔ «مولهایم» را بهعنوان نویسندهٔ جوان سال از آن نویسنده کرد. نمایشنامههای او در سالنهای تئاتر دوسلدورف، برلین، زوریخ و... توسط کارگردانهای معتبر آلمانی به روی صحنه رفته است. در سالهای ۲۰۰۴ و ۲۰۱۲ جوایزی برای نمایشنامههایش به دست آورد. نمایشنامههای او آثار متنوعی از هنر زبانی هستند که واقعیتهای انسان امروز و زندگیاش را به چالش میکشند. «پیتر میکالزیک» (منتقد تئاتر) او را یک نمایشنامهنویس خوب و مکانیکگفتار توصیف کرده است. «پدر، مادر، قطار وحشت» یکی از آثار او است.
بخشی از کتاب پدر، مادر، قطار وحشت
«پدر: (به خانه میآید.) پسرک کجاست؟
مادر: تو اینترنت.
پدر: اونجا چیکار میکنه؟
مادر: شاید داره شطرنج بازی میکنه.
پدر: شاید هم تو ارتباط با ولگردهای خارجیه.
مادر: شاید هم داره ادامهٔ تحصیل میده.
پدر: من خیلی کم اون رو میبینم.
مادر: شاید هم داره با مامانبزرگش تلفنی حرف میزنه.
پدر: من ممنوع کرده بودم.
مادر: خودش گفت که دیگه ما نمیتونیم چیزی بهش بگیم.
پدر: با من که دیگه حرف نمیزنه.
اوتو: مادربزرگ عزیز، پدر توی این مدت بهعنوان یه شغل آزاد توی یه دفتر تبلیغاتی کار میکنه. اما مادر هنوز فکر میکنه که پدر کارش فقط کپی کردنه. تز دکتری مادر دربارهٔ آزادی اراده به فنا رفت. بیرون، تو خیابون، یهکم همهچی آرومتر شده. سگها رو به محل نگهداریشون بردهن. برای بدبختبیچارهها هم یه حقوق مکفی در نظر گرفته شده و من هم نمرههای بدی تو کارنامهم دارم. هوا هنوز اما شرجیه. این همهٔ چیزهایی بود که در مورد خودم میخواستم بگم. به امید دیدار، اوتوی تو.
مادر: (به پدر) اصلاً برات مهم نیست که اون توی مدرسه چطوری بوده؟
پدر: چطوری بوده؟
مادر: تو میدونی امروز تو مدرسه چه خبر بود؟
پدر: آره، تو رفته بودی مدرسه، میدونم دیگه.
مادر: دقیقاً، با معلم اوتو.
پدر: واسه چی رفتی پیش معلم اوتو؟
مادر: واسه اینکه اون خواسته بود ما رو ببینه، قطعاً تو یادت میآد.
پدر: یادم رفته بود.
مادر: اما تو این رو میدونی که وقتی سر کار میری اون هم به مدرسه میره؟
پدر: چرا خواسته که ما رو ببینه؟
مادر: ما کارنامه میگیریم. اون خواست ما رو ببینه، چراکه یه مشکل وجود داشته.
پدر: اون چی گفت؟
مادر: که اون بااستعداده، اصلاً احمق نیست.»
حجم
۳۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۶۴ صفحه
حجم
۳۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۶۴ صفحه