کتاب در آغاز رنج بود
معرفی کتاب در آغاز رنج بود
کتاب در آغاز رنج بود نوشتهٔ امیر نصری است. نشر چشمه این کتاب نظری را روانهٔ بازار کرده است. این اثر حاوی خوانشی از رمان «برادران کارامازوف» است.
درباره کتاب در آغاز رنج بود
رمان «برادران کارامازوف» یکی از مشهورترین آثار فئودور داستایوفسکی و از مهمترین رمانهای تاریخ ادبیات جهان است. امیر نصری در کتاب در آغاز رنج بود، خوانشی از این رمان مشهور ارائه کرده است. کتاب حاضر که در ۵ فصل نوشته شده، در ادامهٔ «پوست در برابر پوست» نوشته شده است؛ کتابی که نویسنده در آن به خوانش رمان «جنایت و مکافات» پرداخته بود. نویسنده معتقد است که رمان «برادران کارامازوف» از جایی آغاز میشود که «جنایت و مکافات» پایان گرفته است؛ امیر نصری (از گروه فلسفهٔ دانشگاه علامه طباطبایی) همچنین معتقد است که رنج در نظر فئودور داستایفسکی قانون ازلی و ابدی بر روی زمین است و رستگاری و سعادت از دلِ رنج حاصل میشود. خوانش یک متن زمانی صورت میپذیرد که با رویکردی تازه به یک متن نگاه و معنای متفاوتی از آن استخراج کنیم.
خواندن کتاب در آغاز رنج بود را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران پژوهشهای ادبی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب در آغاز رنج بود
«آزادی و اختیار در طبیعت انسان منجر به پذیرش حقیقتی متعالی میشود که به این جهان تعلق ندارد، حقیقتی که مطابق آن باید به زندگی خود سامان و سازمان دهیم. درون انسان نیز محل جدال امور متعارض است یا، به تعبیر داستایفسکی، محل جدال خدا و شیطان. آگاهی اخلاقی انسان برآمده از این جدال و انتخاب از میان این امور متعارض است. داستایفسکی در خصوص این انتخاب اخلاقی از دو قانون فردیت و عشق سخن میگوید. قانون فردیت به محرکهای خودمحورانه، شخصی و مادی ارجاع دارد و قانون عشق به مسئولیت در قبال همگان و عشقی بیقیدوشرط. (ibid, ۱۷۷) توجه داستایفسکی در این خصوص به سه ساحت حسی، عقلانی و معنوی است. هر یک از این سه ساحت وجودی انسان در برادران کارامازوف نمایندهای دارند. فیودور به ساحت حسی و لذات جسمانی توجه دارد. این وجه او به تخریب ساحت عقلانی و معنویاش منجر میشود. دمیتری هم به وجه حسی توجه دارد، اما شخصیت او پیچیدهتر از پدرش است و بعداً به وجه عقلانی و معنوی نیز توجه میکند. وجه عقلانی انسان را در شخصیت ایوان و اسمردیاکوف شاهدیم. ایوان برجستهترین شخصیت عقلگرای آثار داستایفسکی است، اما با مصایب و عذابهایی دستوپنجه نرم میکند. او قادر به آشتی دادن میان ساحت عقلانی و طبیعت معنوی انسان نیست. ایوان ایمان خود را از کف مینهد اما حیث اخلاقی خود را حفظ میکند، حتی اگر عقل به ابطال اخلاق حکم کند. ایوان نمونهٔ یکی از روشنفکران سرسپردهٔ غرب است که با فرهنگ خودی بیگانه است. داستایفسکی با ترسیم ایوان نشان میدهد که ارزشهای اخلاقی غربی در پاسخگویی به وضعیت انسانی ناتواناند. زوسیما و آلیوشا نیز نمونههایی از ساحت معنوی انساناند. آنها بیانگر دیدگاه اخلاقی داستایفسکی و الگوهایی برای عشق به شمار میآیند. به هنگام شک نیز ایمان آنها محکم است و خللی به آن وارد نمیشود. داستایفسکی در نظریهٔ اخلاق خودش میان دین و اخلاق پیوند برقرار میسازد.
داستایفسکی در معرفتشناسی خود به نقش شهود، تخیل و بصیرت به منزلهٔ راههایی برای رسیدن به حقیقت میپردازد. همچنین، در نظر او وجدان اخلاقی مبتنی بر عشق به انسانیت و اصل مسئولیت در قبال همگان است که به واسطهٔ ایمان شکل میگیرد. دیدگاه معرفتشناختی و اخلاقی داستایفسکی ریشهای طولانی در سنت دینی مغربزمین دارد و به قرون وسطی بازمیگردد. آگوستین و آنسلم بر اصل «ایمان میآورم تا بفهمم» تأکید دارند. در این گزاره تمایز صریحی میان عقل و ایمان وجود ندارد. این اصل معرفتشناختی سه جنبه را در خود مستتر دارد: نخست اینکه باید برای فهم عقلانی اموری تلاش کنیم که از حیث الاهیاتی به آنها باور داریم؛ دوم اینکه ایمان از حیث زمانی و منطقی مقدم بر فهم است؛ و در نهایت نیز ارکان ایمان جنبههایی رازآلود دارند و دستیابی به آنها از حیث عقلانی صرفاً تا حدی امکانپذیر است. (ibid, ۱۸۲-۱۸۳) در اینجا ایمان سرآغاز و سکوی پرش فهم است. عقل حقایق الاهیاتی جدیدی طرح نمیکند، اما قادر است به تناقضها و پارادوکسهای ایمان آگاهی یابد. بااینحال، عقل در حل آنها و حصول فهم کامل ناتوان است.»
حجم
۱۰٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۹۳ صفحه
حجم
۱۰٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۹۳ صفحه