کتاب جک ریچر (جلد شانزدهم؛ رابطه)
معرفی کتاب جک ریچر (جلد شانزدهم؛ رابطه)
کتاب رابطه نوشتهٔ لی چایلد و ترجمهٔ محمد عباس آبادی است و کتابسرای تندیس آن را منتشر کرده است. این کتاب شانزدهمین عنوان از مجموعهٔ جک ریچر است.
درباره مجموعه کتابهای جک ریچر
چایلد تا به حال ۲۶ عنوان کتاب از سری داستانهای جک ریچر نوشته است. قتلگاه، تا پای مرگ، قلاب، آخرین مهمان، اکو در آتش، سوءقصد، وسوسه انتقام، دشمن، یک شلیک، راه سخت، بدشانسی و دردسر، غریبهای در شهر، دوازده نشانه، ۶۱ ساعت، لانه زنبور، رابطه و تحت تعقیب عناوین برخی از این کتابها هستند که در قالب مجموعه چاپ شدهاند.
جک ریچر تکاوری تنها، خطرناک و خستگیناپذیر است که قبلا در ارتش خدمت میکرد. رمانهای این مجموعه به ماجراجوییهای هیجانانگیز این شخصیت در آمریکا و کشورهای دیگر میپردازد.
درباره کتاب رابطه
کتاب رابطه دربارهٔ جنایتی است که در مارس ۱۹۹۷ رخ میدهد. یک زن گلوی خود را پشت یک بار در کارتر کراسینگ میسیسی میبرد و دقیقا درست در پایین جاده یک پایگاه بزرگ ارتش است. سوال اینجا است که آیا قاتل یک مرد محلی است یا یک سرباز؟
جک ریچر، هنوز یکی از مسئولان پلیس ارتش است. او به صورت مخفی به محل اعزام میشود. کلانتر این شهرستان یک دریانورد سابق ایالات متحده است و همچنین یک زن بسیار زیبا. تحقیقات کلانتر به هیچکجا نمیرسد. آیا پنتاگون سر راه او سنگ میاندازد؟ و یا آیا او واقعا نمیخواهد قاتل را پیدا کند؟
یک زن جوان مرده است و شواهد محکمی به سربازی در پایگاه نظامی در این نزدیکی اشاره میکند. اما آن سرباز در واشنگتن دوستان قدرتمندی دارد. ریچر با کلانتر محلی، الیزابت دورو، ملاقات میکند. الیزابت سودای برقراری عدالت و حل مسائل دارد. جک و الیزابت نمیتوانند به یکدیگر اعتماد کنند ولی با اکراه همراه یکدیگر میشوند. در ادامهٔ داستان، پس از اینکه ریچر متوجه بینتیجهبودن پروندههای پیشین میشود، پیامی از پنتاگون به دستش میرسد که مشخصکنندهٔ هویت قاتل است. اما نتیجهٔ تحقیقات ریچر چیز دیگری است. بنابراین ریچر تصمیم میگیرد خودش برای برقراری عدالت اقدام کند.
خواندن کتاب رابطه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستانهای ماجراجویانه و اکشن پیشنهاد میکنیم.
درباره لی چایلد
جیم گرانت، با نام مستعار لی چایلد، نویسندهای بریتانیایی است که در سال ۱۹۵۴ در کاونتری به دنیا آمد و پس از سالها زندگی در بیرمنگام، به تحصیل در رشتهٔ حقوق در شفیلد پرداخت و پس از آن، هجده سال در تلویزیون منچستر کار کرد تا اینکه در ۴۰ سالگی، به علت تعدیل نیرو از کار اخراج شد. او از این فرصت به دست آمده استفاده کرد و از آنجا که همیشه به خواندن آثار ادبی علاقهمند بود، مقداری مداد و کاغذ خرید و پس از چندی، اولین رمان از مجموعه داستانهای جک ریچر را با نام قتلگاه منتشر کرد. قتلگاه، علاوه بر دریافت جایزهٔ آنتونی برای بهترین رمان اول، با استقبال کمنظیر مخاطبان ادبیات جنایی مواجه شد و بدین ترتیب، قسمتهای بعدی این مجموعه نیز یکی پس از دیگری به بازار نشر آمد و هر کدام، موفقیتی بیش از پیش برای لی چایلد به ارمغان آوردند.
در سال ۲۰۱۲ فیلمی با بازی تام کروز بر اساس کتاب نهم این مجموعه ساخته شد. او پس از توفیق رمان اولش در ایالات متحده، در سال ۱۹۹۸ به این کشور مهاجرت کرد و در سال ۲۰۰۹ به عنوان رئیس انجمن جنایینویسان آمریکا انتخاب شد. لی چایلد، اکنون با نوشتن چندین رمان جنایی و دریافت چندین جایزهٔ ادبی در این حوزه، جزء مجبوبترین نویسندگان ژانر جنایی در میان منتقدین و مخاطبان به حساب میآید.
بخشی از کتاب رابطه
«زنی که عطر زده بود و دستان سفیدی داشت به اعماق کریدور رسیده و آنطرف نردهٔ چرخانِ باز بود. بهش اشاره کرده بودند که رد شود. میز استعلام مستقیم روبهرویم بود. در سمت چپم همان دو نفر داشتند نشانها را چک میکردند. نردهٔ چرخانِ باز کنار رانهایشان قرار گرفته بود. آن چهار نفر در آنطرفش همچنان بیکار بودند. هنوز ساکت و مراقب کنار هم ایستاده بودند، مثل یک تیم مستقل. هنوز نمیتوانستم کفشهایشان را ببینم.
نفس عمیق دیگری کشیدم و رفتم سمت پیشخان.
مثل برهای که به کشتارگاه میرود.
مسئول پذیرش در سمت چپ به من نگاه کرد و گفت: «بله قربان.» خستگی و تسلیم در صدایش موج میزد. یک جواب بود، نه سؤال، انگار که من صحبتی کرده باشم. جوان و نسبتاً باهوش به نظر میرسید. احتمالاً از مأمورهای واقعی دیپیاس بود. افسریارهای پلیس ارتش سریع فارغالتحصیل میشوند، ولی مسئول پذیرش پنتاگون نمیشوند، هرچقدر هم که در عمق ظاهر مبدل فرو رفته باشند.
مسئول پذیرش دوباره با حالتی منتظر نگاهم کرد. گفتم: «یه قرار ملاقات برای ساعت دوازده دارم.»
«با کی؟»
گفتم: «سرهنگ فرِیزر.»
طوری نشان داد که انگار این اسم را نمیشناسد. بزرگترین ساختمان اداری دنیا. سی هزار نفر پرسنل. دفتری را که بهاندازهٔ دفتر تلفن بود ورق زد و پرسید: «منظورتون سرهنگ جان جیمز فریزره؟ رابط سنا؟»
گفتم: «بله.»
یا: به گناهم اعتراف میکنم.»
حجم
۳۸۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۵۲۸ صفحه
حجم
۳۸۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۵۲۸ صفحه