کتاب مبانی و اصول جامعه شناسی اسلامی
معرفی کتاب مبانی و اصول جامعه شناسی اسلامی
کتاب مبانی و اصول جامعه شناسی اسلامی نوشتهٔ فرید یونس و ترجمهٔ غلامرضا جمشیدیها و مهیار گنج آبی است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را منتشر کرده است.
درباره کتاب مبانی و اصول جامعه شناسی اسلامی
فرید یونس در کتاب مبانی و اصول جامعه شناسی اسلامی (Principles of Islamic Sociology) بیان کرده است که جامعهشناسی اسلامی از قرآن و سنت حضرت محمد (ص) و سیرهٔ ائمه اطهار (ع) گرفته شده است. جامعه در اسلام پدیدهای ثابت و ایستا نیست، بلکه زنده، متحرک و پرتکاپو میباشد. این بدان معناست که براساس پیشرفتهای بشری، جامعه هنجارهای خود را تغییر میدهد، اما اصول زیربنایی یعنی قوانین بنیادی و فطری آن یکسان باقی میمانند. هنجار توسط جامعهشناسان بهعنوان «توقعات، یا قوانین رفتاری که نمایانگر و اجرا کننده رفتار میباشند» تعریف میشود. بهعنوان مثال، در ماه رمضان، انتظارات جامعه مسلمانان اینگونه است که از یکدیگر توقع دارند تا روزه بگیرند. رفتار اشخاص در قوانین روزه داری در ماه رمضان نقش میبندد، یعنی از افراد توقع میرود تا فروتن و متواضع باشند و از زبان خود محافظت کرده و سخنی را که ممکن است به احساسات دیگر آسیب بزند به زبان نیاورند. کتاب حاضر در چهارده فصل با عناوین «توحید (یگانگی خداوند)»، «مدینه، اولین جامعۀ اسلامی»، «بنیان جامعۀ اسلامی»، «مفهوم امت»، «جامعهپذیری اسلامی»، «طبقات اجتماعی»، «روابط نژادی»، «مسائل جنسیتی»، «جامعهشناسی سیاسی در اسلام»، «نظام اقتصادی اسلام»، «انحراف اجتماعی از منظر اسلام»، «جامعهشناسی آموزش و پرورش در اسلام»، «سلامتی و رژیم غذایی» و «پویایی اجتماعی و تغییر اجتماعی» نگاشته شده است.
خواندن کتاب مبانی و اصول جامعه شناسی اسلامی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعهٔ مبانی جامعهشناسی اسلامی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب مبانی و اصول جامعه شناسی اسلامی
«آیات مرتبط با یادگیری و علم در قرآن جنسیت خاصی را مورد خطاب قرار نمیدهند و به هر دو جنس میپردازند، زیرا هیچگونه تبعیضی در مساله آموزش وجود ندارد. آیات زیر دلایل محکمی برای برابری آموزش بین دو جنس هستند:
«... ولی جز دانایان آنها را در نمییابند» (عنکبوت: ۴۳).
«... بگو: آیا کسانی که میدانند و کسانی که نمیدانند برابرند؟ تنها خردمندان متذکر میشوند» (زمر: ۹).
«حکمت را به هر کس که بخواهد میبخشد، و به هر که حکمت داده شود یقیناً خیر بسیاری داده شده است و جز خردمندان پند نگیرند» (بقره، ۲۶۹).
همچنین باید به این نکته اشاره کرد که تربیت به معنای اکتساب رفتار نیز هست. این بدان به معنای آن است که که زمانیکه اسلام درباره آموزش صحبت میکند، منظورش تعلیم به معنای یادگیری و تربیت به معنای آموزش و یادگیری رفتار است. آنها یکدیگر را کامل میکنند. سئوال این است که چرا رفتار باید با حوزه مطالعاتی مرتبط باشد. رفتارهای خوب از نظر اجتماعی برای شخص احترام، کمال و شأن به ارمغان میآورند. برای مثال، شخص مؤدب، فهمیده و محترم بیش از یک فرد پرخاشگر، بیادب و بدزبان در جامعه میدرخشد. از لحاظ نظری، معلمان و اساتید الگوهای رفتاری محسوب میشوند. کار آنها نه تنها آموزش دانشآموزان در حوزههای خاص بلکه الگوی خوب رفتاری بودن است که دانشآموزان باید در زمان ورود به جامعه از آنها پیروی کنند. در عین حال، دانشآموزان به اصول اجتماعی ـ روانشناسی خوبی برای مواجه با چالشها در زندگی نیاز دارند. دانشآموز روزی به استاد برتر ریاضی یا فیزیک مبدل خواهد شد، اما او میتواند از همسر خود سوء استفاده کند یا دست به خودکشی بزند. تربیت دانشآموزان را برای دریافت حکمت زندگی، مواجه با چالشهای زندگی و برخورد با مسائل مشکل و پیچیده در زندگی خود و دیگران (به عنوان معلم، کارمند، مشاور و غیره) آماده میکند. به این دلیل است که در اسلام داشتن تخصص در یک حوزه مطالعاتی بدون بهره از حکمت زندگی بیمعناست. حکمت زندگی به آگاهی از پیچیدگیهایی اطلاق میشود که در زندگی با آنها مواجه میشویم. برای مثال، چطور شخصی میتواند از حکمت خود برای حل مشاجره بین دو نفر بدون جانبداری از یک طرف استفاده کند یا چطور میتواند از حکمت خود برای کمک به شخصی که با همسر خود مشکل دارد، استفاده کند. پس او از حکمتی که از اساتید یا تجارب قبلی زندگی خود یاد گرفته است، استفاده میکند تا با چنین اوضاعی وفق پیدا کند.»
حجم
۱۵۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۷۷ صفحه
حجم
۱۵۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۷۷ صفحه