کتاب زنده در آتش
معرفی کتاب زنده در آتش
کتاب زنده در آتش (جوردانو برونو، گالیله و دادگاه تفتیش عقاید) نوشتهٔ آلبرتو ا. مارتینز و ترجمهٔ جمیل آریایی است و نشر مازیار آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب زنده در آتش
در سال ۱۶۰۰، دادگاه تفتیش عقاید کاتولیکی، جوردانو برونو، فیلسوف و کیهانشناس را به بدعتگذاری متهم کرد و او را در کامپو دوفیوری شهر رُم زنده در آتش سوزاند. تاریخدانان، دانشمندان، و فلاسفه از دیرباز بر این باور بودهاند که عقاید دینی برونو باعث و بانی اعدام او بوده و پیوند میان مطالعات او دربارهٔ سرشت جهان هستی و محاکمهاش را انکار کردهاند. آلبرتو مارتینز، استاد تاریخ علم در دانشگاه آستین تگزاس، در کتاب زنده در آتش با استناد به سند تازهای ادعا میکند که در واقع باورهای کیهانشناختی برونو؛ از جمله اینکه ستارگان خورشیدهایی هستند که جهانهای سیارهای چون جهان ما آنها را دور میزنند، و اینکه زمین حرکت میکند چون روح دارد؛ از عوامل عمدهٔ محکومیت وی بودهاند. مارتینز از پیوند میان محاکمات برونو و رویاروییهای دادگاه تفتیش عقاید با گالیله در سالهای ۱۶۱۶ و ۱۶۳۳ میگوید و نشان میدهد که عدهای از همان مفتشین برونو، گالیله را نیز به میز محاکمه کشاندهاند، بهویژه که یکی از این مفتشین شدیدترین انتقادها را در محاکمات گالیله در دادگاه تفتیش عقاید علیه او مطرح کرد و باعث محکومیت گالیله شد. این مفتش اندک زمانی پس از پایان دادگاه گالیله در سال ۱۶۳۳ رسالهای نوشت و در آن گالیله و پیروان کپرنیکی دیگر را از بابت باورهای کیهانشناختیشان محکوم کرد، باورهایی از جمله جهانهای زیادی وجود دارند و زمین حرکت میکند چون روح دارد.
این کتاب تاریخ اخترشناسی را به چالش میکشد و دستاوردهای علمی برونو را بر دستاوردهای علمی گالیله مقدم میداند و نشان میدهد که، نه باورهای دینی، بلکه باورهای کیهانشناختی برونو بودند که باعث مرگ وی شدند.
خواندن کتاب زنده در آتش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای دوستداران تاریخ علم مناسب و جذاب است. کتاب گالیله و منکران علم در کنار این کتاب پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب زنده در آتش
«در سال ۱۶۱۶ دادگاه تفتیش عقاید رم فرمان داد تا گالیلئو گالیله از باورش به این که زمین به دور خورشید حرکت میکند دست بردارد.
مفتش پیر و بدنام، کاردینال روبرتو بلارمینو که امروزه به بلارمینو معروف است، رسماً به گالیله هشدار داد که از این پس نمیتواند به این باور خود پایبند باشد وگرنه زندانی میشود. همزمان با آن فهرست کتابهای ممنوعه نیز نظریهای را که میگفت زمین حرکت میکند ممنوع کرد و آن را «آموزهٔ غلط فیثاغورسی» نامید. گالیله نیز آن را به فیلسوف باستانی فیثاغورس نسبت داد.
سالها قبل، در دههٔ ۱۵۹۰، عدهای از همان مفتشین از جمله کاردینال بلارمینو از جوردانو برونو، زندانی آن زمان دادگاه تفتیش عقاید رُم، بازجویی و باور وی به حرکت زمین را سرزنش کردند. با وجود این، برونو شجاعانه از نظریهٔ حرکت زمین دفاع کرد چون آن را نوعی روح به حرکت درمیآورد. او نیز پیش مفتشانش این باور را «آموزهٔ فیثاغورسی» نامیده بود. پیوند گمشدهٔ میان دادگاههای مشهور برونو و گالیله همین بود.
«فیثاغورسی» دیگر چه واژهای است؟ اکثر کسانی که دربارهٔ گالیله مینویسند، حتی از این واژه نام نمیبرند. لیکن اگر چنین کنیم، چیزی را از دست میدهیم، چون آن مرد یونان باستان که معلمان مدرسه از وی به عنوان ریاضیدان معروف یاد میکنند، یعنی فیثاغورس، استثنایی بود. وی در ایتالیای جنوبی زندگی کرد و در آنجا فیلسوف یا رهبر مذهبی شد و در حدود پانصد سال قبل از میلاد مسیح ناصری (همان حضرت مسیح است که در ناصره به دنیا نیامده بود، لیکن تا زمانی که وحی بر وی نازل نشد در آن شهر ماند) از دنیا رفت. در واقع سندی در دست نیست که بگوید فیثاغورس کاری کرد که قرنها بعد باعث شهرتاش شد، یعنی سندی نداریم که بگوید او قضیهای در هندسه را اثبات کرده است. در عوض مردم روزگاران باستان به دلایل دیگری او را میشناختند. به ویژه، مسیحیان او را رهبر مذهبی کافران، رقیب عیسی مسیح میدانستند. گویا فیثاغورس میگفت که وقتی که ما میمیریم، روح از بدنمان خارج و در جسم دیگری دوباره متولد میشود. مردم باورهای عجیبی نیز دربارهٔ زمین به فیثاغورس نسبت میدادند که میگفت زمین جسمی آسمانی است و حرکت میکند.
پیروان فیثاغورس گروهی پراکنده و سرّی بودند. مثل نوعی آئین، رازداری و سکوت به جای میآوردند و به سوگند و باورهای دینی باستان اعتقاد داشتند. فلاسفهٔ کنجکاو قرن وقت صرف کردند تا به اسرار فیثاغورس پی ببرند. جوردانو برونو، به ویژه، «مکتب فیثاغورس» را میستود. اما کاتولیکها و پروتستانها هر دو برونو را تکفیر کردند. برونو که مسیحی معتقدی بود میخواست نان و شراب - جسم عیسی مسیح - بخورد، لیکن آنها او را از انجام آن منع کردند. دادگاه تفتیش عقاید در سال ۱۵۹۲ برونو را در ونیز دستگیر کرد و به زندان انداخت. او انکار کرد که مرتد است و خود را فیلسوف خواند. لیکن از بعضی باورهایی که به روح و جهانهای زیاد داشت دفاع کرد و گفت «جهانهای بیشمار خاصی شبیه به زمین هستند که من هم مثل فیثاغورس فکر میکنم ستارهاند، از جمله کرهٔ ماه، سیارات دیگر و ستارگان دیگر که تعدادشان بینهایت زیاد است.»»
حجم
۶۹۶٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
حجم
۶۹۶٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
نظرات کاربران
بسیار کتاب خوب و عالیه برای مبارزه با استبداد دینی و جهل و تعصب دین فروشان ریاکار