کتاب چگونه دیکتاتور باشیم؟
معرفی کتاب چگونه دیکتاتور باشیم؟
کتاب چگونه دیکتاتور باشیم؟ نوشتهٔ فرانک دیکوتر و ترجمهٔ زهرا صادقی است و انتشارات باران خرد آن را منتشر کرده است. موضوع این کتاب آیین شخصیت در قرن بیستم است.
درباره کتاب چگونه دیکتاتور باشیم؟
چگونه دیکتاتور باشیم؟ یک مطالعه گسترده و جامع دربارهٔ دیکتاتورهای قرن بیستم و رشد کیش شخصیت در این قرن است. هیچ دیکتاتوری نمیتواند فقط از طریق ترس و خشونت حکومت کند. قدرت برهنه را میتوان به طور موقت گرفت و نگه داشت، اما این هرگز برای طولانیمدت کافی نیست. در قرن بیستم، همانطور که فنآوریهای جدید به رهبران اجازه میداد تصویر و صدای خود را مستقیما در خانه شهروندانشان قرار دهند، پدیدهٔ جدیدی ظاهر شد که دیکتاتورها از کیش شخصیت برای دستیابی به توهم تأیید مردم استفاده میکردند بدون اینکه هرگز به انتخابات متوسل شوند.
فرانک دیکوتر در کتاب چگونه دیکتاتور باشیم؟ فرقهها و تبلیغات پیرامون دیکتاتورهای قرن بیستم، از هیتلر و استالین گرفته تا مائو تسه تونگ و کیم ایل سونگ را بررسی میکند. این مردان بنیانگذار دیکتاتوریهای مدرن بودند و از یکدیگر و از تاریخ آموختند که رژیمهای خود را بسازند و تصاویر عمومی خود را حفظ کنند. دیکتاتوریهای آنها به نوبه خود بر رهبران قرن بیست و یکم از جمله ولادیمیر پوتین، شی جین پینگ و رجب طیب اردوغان تأثیر گذاشته است.
دیکوتر در کتاب چگونه دیکتاتور باشیم؟ با استفاده از وسعت تحقیقات بایگانی و تحلیل عمیق که مشخصهٔ آثار خود اوست، تصویری خیره کننده از دیکتاتوری، راهنمای کیش شخصیت و نقشهای برای افشای دروغهایی که دیکتاتورها برای ساخت و حفظ رژیمهای خود میگویند، ارائه میدهد.
خواندن کتاب چگونه دیکتاتور باشیم؟ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر میخواهید بدانید دیکاتورها چگونه دیکتاتور شدند این کتاب را حتما بخوانید.
بخشی از کتاب چگونه دیکتاتور باشیم؟
«موقعی که من همراه او در ویلای بورگز در رم قدم میزدم، هیتلر به مهمانانش در بیستویک جولای در یک مهمانی شام گفت: «در حال حاضر لوفت وافه در حال بمباران مسکو ست.» میتوانم نیمرخ او را با مجسمههای نیمتنهٔ رمیها مقایسه کنم. او یکی از همان سزارهای رمی بود. او توضیح داد: «ورود دوچه به روم یک نقطهٔ عطف در تاریخ بود.» لباس قهوهایها احتمالاً بدون سیاهجامگان نمیتوانستند وجود داشته باشند.
دو دههٔ قبل زمانی که حزب نازی هنوز در دوران طفولیت بود و چیزی در حدود ۱۰۰۰۰ عضو داشت، ورود موسیلینی به رم در ماه مارس برای این گروه الهامبخش بود. آنها در ۳ نوامبر ۱۹۲۲ هیتلر را موسیلینی رم دانستند و به او ادای احترام کردند. همانطور که موسیلینی خودش را دوچهٔ مردم خواند. اعضای حزب نازی هم هیتلر را پیشوا نامیدند.
سه سال قبل وقتی پیشوا اولین سخنرانی خود را در سالنی در مونیخ ایراد کرد هیچکس نمیتوانست پیشگویی کند که او به قدرت خواهد رسید. وقتی جوان بود دلش میخواست در وین در رشتهٔ هنر تحصیل کند اما برای دو بار در آکادمی هنرهای زیبا رد شد. او به سبک بوهمین علاقه داشت و مطالعات زیادی در زمینهٔ اپرا و معماری داشت.
در سال ۱۹۱۴ او در ارتش اتریش – مجارستان پذیرفته نشد؛ بنابراین تصمیم گرفت در ارتش بایرن آلمان ثبتنام کند. او در یکی خونینترین نبردهای جنگ جهانی اول شرکت کرد. در اکتبر ۱۹۱۸ در بمباران شیمیایی بریتانیا بینایی خود را موقتاً از دست داد. در بیمارستان خبردار شد که ارتش آلمان شکستخورده است و به همین دلیل دچار یأس شد. این یأس یکشبه به نفرت تبدیل شد. بهمانند بسیاری از ملیگرایان دیگر او هم معتقد بود که به ارتش آلمان از پشت خنجر زدهاند؛ و فکر میکرد رهبران غیرنظامی که خاندان هوهن تسولرن را سرنگون کردند و میخواستند جمهوری وایمار را تأسیس کنند و پیمان صلح انقلاب نوامبرلیا انقال را امضا کنند به ارتش آلمان خیانت کردهاند.»
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۹۴ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۹۴ صفحه
نظرات کاربران
حتما بخونید