کتاب بیست و پنج سال در ایران چه گذشت؟ (از بازرگان تا خاتمی)، جلد هفدهم
معرفی کتاب بیست و پنج سال در ایران چه گذشت؟ (از بازرگان تا خاتمی)، جلد هفدهم
کتاب بیست و پنج سال در ایران چه گذشت؟ (از بازرگان تا خاتمی)، جلد هفدهم از این مجموعه نوشتهٔ داود علی بابایی است و انتشارات امید فردا آن را منتشر کرده است. این کتاب به ادامهٔ ریاستجمهوری آیتالله سید علی خامنهای و نخستوزیری میرحسین موسوی میپردازد.
درباره کتاب بیست و پنج سال در ایران چه گذشت؟ (از بازرگان تا خاتمی)
جلد هفدهم مجموعه بیست و پنج سال در ایران چه گذشت؟ (از بازرگان تا خاتمی) به حوادث و رویدادهای ۲۷ تیر ماه ۶۷ تا ۳۱ شهریور ماه ۶۷ میپردازد و از جمله مطالب آن مصاحبه و سخنان رئیسجمهور، وزیر نفت، رئیس مجلس شورای اسلامی، رئیس شورای عالی قضایی، اعضای کابینه، فرماندهان سپاه و کارشناسان سیاسی و اقتصادی در مورد مسائل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آن دوران، پذیرش قطعنامهٔ ۵۹۸ از طرف ایران و اظهار نظرهای مختلف در مورد آن تجاوز مجدد عراق به ایران بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از طرف ایران بررسی روند پایان جنگ ایران و عراق، اعلامیههای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در مورد مسائل مختلف کشور، بررسی حمله فروغ جاویدان (مرصاد), بررسی مسئله گروگانهای غربی در لبنان و نقش ایران در آزادی آنها است.
خواندن کتاب بیست و پنج سال در ایران چه گذشت؟ (از بازرگان تا خاتمی) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران و پژوهشگران تاریخ معاصر ایران پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب بیست و پنج سال در ایران چه گذشت؟ (از بازرگان تا خاتمی)
«بیهیچ شگفتی، جیمز بیکر به شدت نگران قضیه بانک لاوورو بود. در حالی که بانک ایتالیایی بیشترین تلاش خود را برای مخفی ساختن ابعاد این معضل به کار میبرد، اما این خبر در سرعت به رسانهها پخش شد که وامهای دروگل به عراق برای تأمین مالی پروژهٔ موشکی کندور II و دیگر پروژههای سلاحهای هستهای عراق به کار رفته است. این رسوایی فزاینده به تدریج تأثیری جدی بر روابط واشنگتن و بغداد میگذاشت. پس از بازگشت دروگل به آتلانتا و هجوم یک گروه ویژه تحقیق از مقامات بیش از ده آژانس محلی، دولتی و فدرال به شعبهٔ بانک کوچکی در جورجیا، وزیر امور خارجه در جریان امور قرار گرفت. خانم گیل مک کنزی، معاون دادستان ایالات متحده در آتلانتا که رهبری این گروه ویژه را بر عهده داشت، در دفتر یادداشت روزانهاش متذکر شده است که بیکر «بیش از همه به قضیه بانک لاوورو علاقمند بود» و «گزارشهای مکرری» در مورد آن دریافت میکرد.
قضیهٔ وامهای بانک لاوورو به عراق در اواخر تابستان ۱۹۸۹- در زمان نامناسب – برای کاخ سفید علنی شد. در آن هنگام بوش، رئیس جمهور ایالات متحده و بیکر، وزیر خارجه آخرین اقدامات خود را در رابطه با سیاستهای پنهانی انجام میدادند که باعث شدت بخشیدن به روابط عراق و ایالات متحده میشد. اگر قضیه بانک لاوورو بیش از حد بزرگ جلوه دادن میشد، آنگاه سیاست جدید را به خطر میانداخت. همانگونه که یکی از کارکنان کنگره اظهار داشت؛ «رئیس جمهور و وزیر خارجه قاطعانه تصمیم داشتند تا سیاست حمایت از عراق را تثبیت کنند و رسوایی بانک لاوورو ممکن بود عراق به عنوان رژیمی یاغی نشان دهد. مدارک زیادی در دست بود، اما مسئلهای در خاک آمریکا وجود داشت که موجب نگرانی مؤسسات دولتی شد.»
گروه تحقیق ویژه بانک لاوورو در آتلانتا که بوش و بیکر در تابستان و پاییز سال ۱۹۸۹ از آنها اخباری میشنیدند، سازمان یافتهترین گروه در دنیا نبود، اما اعضای آن در نهایت به مدارکی برخورد کردند که ارتباطی غیرقابل توضیح را بین شرکتهای تحت حمایت بانک لاوورو، عوامل تدارکاتی عراق و دولت ایالات متحده برقرار میساخت که باعث شد این طور تصور کنند با موضوعی بیش از یک کلاهبرداری بانکی سر و کار دارند. آنها در نهایت طی نامههایی به واشنگتن در مورد «اطلاعات و نقش سازمان سیا در معاملات بانک لاوورو با دولتهای خارجی به طور اعم و عراق به طور اخص» سؤال کردند. در این مورد، کمک واشنگتن مورد نیاز بود، چرا که «تجربه نشان داده بود که اطلاعات و مشارکت سیا میتواند بر تصمیم مقامات برای تعقیب جریان، تأثیر جدی گذارد.» اما سوال آنها بیپاسخ ماند.»
حجم
۸۸۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۵۳۰ صفحه
حجم
۸۸۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۵۳۰ صفحه