دانلود و خرید کتاب آمبر براون امتیاز بیش تری می خواهد پائولا دانزیگر ترجمه فرمهر منجزی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب آمبر براون امتیاز بیش تری می خواهد اثر پائولا دانزیگر

کتاب آمبر براون امتیاز بیش تری می خواهد

انتشارات:نشر افق
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب آمبر براون امتیاز بیش تری می خواهد

کتاب آمبر براون امتیاز بیش تری می خواهد (جلد چهارم) نوشتهٔ پائولا دانزیگر و ترجمهٔ فرمهر منجزی است. نشر افق این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این رمان برای کودکان نوشته شده است.

درباره کتاب آمبر براون امتیاز بیش تری می خواهد

کتاب آمبر براون امتیاز بیشتری می خواهد (جلد چهارم) جزو مجموعهٔ «این دختر نمی‌داند از دست پدر و مادرش چه کند!» است. این رمان ۱۷ فصل دارد. داستان چیست؟ در این جلد، «آمبر براون» در بد دردسری افتاده است! اوضاع بدجوری به هم ریخته و همه‌چیز مدام بد و بدتر می‌شود و بدتر از همه اینکه مامان او قرار است با «مکس» ازدواج کند. آیا آمبر براون می‌تواند کاری کند که همه‌چیز مثل قبل رو‌به‌راه شود؟ با این کودک همراه شوید. نویسندگان این مجموعه‌ٔ چندجلدی به نام «آمبر براون»، با خلق داستان‌هایی طنز از زبان این کودک، احساسات تلخ و شیرین او را پس از جداییِ پدر و مادرش از یکدیگر، به‌شکلی واقعی به تصویر کشیده‌اند.

خواندن کتاب آمبر براون امتیاز بیش تری می خواهد را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به همهٔ کودکان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب آمبر براون امتیاز بیش تری می خواهد

«کتاب پدرم...

کشوی بالایی کمد لباس‌هایم را باز کردم، آلبوم را درآوردم و روی تختم نشستم و به بهترین راهی فکر کردم که می‌توانم آلبوم را از بین ببرم.

می‌توانم آن را توی زباله‌های دورریختنی بیندازم.

می‌توانم هرکدام از عکس‌ها را دربیاورم و ریزریز کنم.

می‌توانم عکسش را دربیاورم و جودیت و پسر کوچولوی احمقش را آن‌طور که توی ذهنم هستند، کنارش نقاشی کنم... و بعد آن عکس را ریزریز کنم.

می‌توانم با بعضی عکس‌ها دماغم را پاک کنم... و کمی آب دماغ روی صورت پدرم بگذارم.

می‌توانم... اما نمی‌توانم.

نمی‌خواهم آلبوم پدر را از بین ببرم.

آن را باز می‌کنم، به بعضی از عکس‌ها نگاه می‌کنم... وقتی من و پدر توی مدرسه در مسابقهٔ پدر ـ دختر برنده شده بودیم، نمی‌دانم امسال کی برنده می‌شود.

شاید بهتر است امسال مسابقهٔ خواستگار مادر ـ دختر برگزار کنند، در این‌صورت من و مَکس می‌توانیم برنده بشویم.

مَکس.

نمی‌دانم دربارهٔ مَکس هم چه‌طوری فکر کنم.

نمی‌دانم چرا همه چیز این‌قدر پیچیده و درهم برهم شد.

کسی در می‌زند.

مامانم است.

می‌دانم.

حالا وقت گفت وگوی مادر ـ دختر است... کاری که برای هردوی‌مان سخت است... چندتا از پدر و مادرها مجبورند زندگی جدیدی تشکیل بدهند؟... چه‌طور ما ناچاریم سعی کنیم انعطاف‌پذیر و فهمیده باشیم؟... چه‌طور وقتی آن‌ها هم‌دیگر را دوست ندارند، مرا دوست دارند؟

نمی‌دانم چی بگویم.

دوباره تقه‌ای به در خورد و بعد مامانم آمد توی اتاق و کنارم روی تخت نشست.

ــ می‌دانم... مرا دوست داری... تو ناچاری زندگی جدیدی را بسازی... مَکس آدم فوق‌العاده‌ای است... شاید تو و پدر از هم متنفر باشید و چشم دیدن هم را نداشته باشید، اما شما همیشه مرا دوست خواهید داشت.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۶٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۱۳۸ صفحه

حجم

۶٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۱۳۸ صفحه

قیمت:
۲۹,۰۰۰
تومان