دانلود و خرید کتاب از ذهن تا ماده داسون چرچ ترجمه روزبه ملک زاده

معرفی کتاب از ذهن تا ماده

کتاب از ذهن تا ماده نوشتهٔ داسون چرچ و جو دیسپنزا و ترجمهٔ روزبه ملک زاده و هیمن برین است و انتشارات پردیس آباریس آن را منتشر کرده است. موضوع این کتاب دانش حیرت‌انگیز چگونگی خلق واقعیت مادی توسط مغز است.

درباره کتاب از ذهن تا ماده

اگر برایتان سؤال است که آیا افکار شما واقعاً تأثیری بر زندگی‌تان دارند یا خیر، این کتاب شگفت‌انگیز شما را متقاعد خواهد کرد. تحقیقات داسون چرچ از سطح اتم گرفته تا سطح بدن و کهکشان‌ها نشان می‌دهد که ذهن، کاملاً خلاق و آفریننده است. او با ترکیب صدها پژوهش در حوزه‌های زیست‌شناسی، فیزیک و روانشناسی نشان می‌دهد که میدان انرژی مغز ما در هر لحظه واقعیتی را خلق می‌کند. این بینش‌ می‌تواند اثر شگرفی بر سلامتی و کامیابی بگذارد. این حقایق را می‌توانید در زندگی خود به کار ببرید.

اثر علمی دقیق داسون چرچ نشان می‌دهد قانون جذب فقط یک ادعای متافیزیکی نیست، بلکه واقعیتی علمی است. این کتاب با تکیه بر صدها تحقیق و ذکر داستان‌های واقعی و الهام‌بخش، سازوکارهای پیچیده‌ی تبدیل فکر به ماده را توضیح می‌دهد. اثر داسون، مرزهای امکان را در زندگی شما چنان می‌گشاید که دیگر هیچ وقت به حالت قبل باز نمی‌گردند.

از ذهن تا ماده، اصول اصلی پزشکی مدرن و علوم متعارف را به چالش می‌کشد. داسون چرچ به‌خوبی نشان می‌دهد که پیوند ذهن- بدن، ژرف‌تر از آن چیزی است که فکر می‌کردیم و می‌گوید علم باید پارادایم خود را گسترش دهد و نیروهایی مانند آگاهی، هم‌ارتعاشی و انرژی را در خود جای دهد. این کتاب انبوهی از مقالات علمی را در خود جای داده است، از مقالات کلاسیک گرفته تا دستاوردهای جدید. نمونه‌ها و تمرینات عملی زیاد موجود در این کتاب، ابزاری فراهم می‌آورند که بر موضوع تحول شخصی خود کار کنیم. اگر فرضیه‌ٔ به‌هم ‌پیوستگی این کتاب درست باشد، از این ابزار برای دگرگونی اجتماعی نیز می‌توان استفاده کرد.

خواندن کتاب از ذهن تا ماده را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به کسانی که دوست دارند از ارتباط پژوهش‌های علمی با زندگی روزمره و تأثیر علم بر زندگی بیشتر بدانند پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب از ذهن تا ماده

«من در ساحل هاوایی دراز کشیده‌ام. روز زیبایی است، آسمان صاف است و نسیم خنکی چین به دامن اقیانوس می‌افکند. بچه‌ها کنار من بازی می‌کنند و مردم با خوشحالی مشغول آب‌بازی هستند. برخی با اسنورکل، گله‌ی لاک‌پشت‌ها را در زیر آب تماشا می‌کنند و برخی نیز با کایاک و تخته شنا در سطح آب مشغول تفریح هستند.

من به هاوایی آمده‌ام تا کتابم را تمام کنم. مهلتی که ناشر به من داده بود در حال تمام شدن بود و در خانه کاری از پیش نمی‌بردم، چون علاوه بر سرپرستی دو فرزند، مدیریت کسب و کار نیز مانند کنه به مخزن زمان و انرژی‌ام چسبیده بود و آن را تمام می‌کرد. بهترین راه این بود که به هاوایی فرار کنم و در اینجا کتاب را بنویسم.

تمام صبح را سرگرم کار بودم، به همین دلیل تصمیم گرفتم که به خودم استراحتی بدهم. لپ‌تاپم را کنار گذاشتم تا بتوانم نظاره‌گر صحنه‌ی پر از طراوت ساحل باشم. ذهنم می‌گفت: مثلاً آمدی هاوایی؟! چرا به جای تفریح در ساحل، خودت را در این پستوی تاریک حبس کردی؟

این افکار چند ساعتی مثل خوره به جانم افتادند. بالاخره تسلیم منطق این افکار شدم و به سمت ساحل به راه افتادم. حالا که بر روی شن‌های گرم ساحل هاوایی دراز کشیده بودم، ذهنم دوباره زبان در آورد: اینجا بر روی شن‌های ساحل چه می‌کنی؟ مگر نیامده بودی که کتاب بنویسی؟ الان داری کتاب می‌نویسی؟! اینجا دراز کشیدی و هیچ کاری نمی‌کنی؟!

با خودم فکر می‌کنم که: راست می‌گوید. آه حسرت‌باری می‌کشم، زیراندازم را جمع می‌کنم و به سمت پستویم به راه می‌افتم.

وضعیت زندگی ما چنین است. مهم نیست چه چیزی را انتخاب ‌کنیم، در هر صورت منتقد درون، دمار از روزگارمان در می‌آورد. وقتی داخل پستو بودم و کتاب می‌نوشتم، منتقد درون سرزنشم می‌کرد که چرا از ساحل لذت نمی‌برم. به محض اینکه بیرون رفتم، ملامتم می‌کرد که چرا مشغول نوشتن نیستم. چه بنویسم و چه ننویسم، زبان منتقد دراز است. هر کاری می‌کردم، منتقد درونم راضی نمی‌شد. بسیاری از ما در این چرخه‌ی باطل افکار منفی تکراری گیر افتاده‌ایم.‌

افکار منفی، ذهن را محاصره می‌کنند

محققین طی پژوهشی، افراد عادی را بررسی کردند و معلوم شد روزانه۴۰۰۰فکر مختلف به ذهن هر فرد خطور می‌کند. در این میان، بین ۲۲ تا ۳۱ درصد افکار، مزاحم، ناخواسته و غیرقابل کنترل بودند. ۹۶ درصد، افکاری تکراری بودند که به فعالیت‌های روزانه مربوط می‌شدند. برنامه‌ی سلامت کلینیک کلیولند می‌گوید ۹۵ درصد افکار ما تکراری هستند که متأسفانه ۸۰ درصد آنها منفی هستند.

دو هزار سال پیش، بودا ذهن را سرچشمه‌ی درد و رنج‌های ما معرفی کرد. در کتابش آمده است که «ای کریشنا! به راستی ذهن، متلوّن، متلاطم، قوی و لجوج است.» بیشتر ما در چرخه‌ی افکار منفی گرفتار شده‌ایم و نمی‌دانیم چگونه باید فرار کنیم. اما چرا مغز بزرگ و پیچیده‌ی ما طوری تکامل‌یافته است که اینگونه کار کند؟»

کاربر ۳۴۲۴۸۸۶
۱۴۰۲/۰۴/۰۸

سلام وقت بخیر لطفا به کتابخانه بی نهایت اضافه کنید

کاربر 7788701
۱۴۰۳/۰۶/۰۴

کتاب بسیار خوب و کاربردی است

کاربر 8049476
۱۴۰۲/۱۱/۲۵

سلام وقت بخیر، لطفأ کتاب صوتی شما دارونما هستید اثر جو دیسپنزا را موجود بفرمایید، ممنونم

مویرگ‌ها بعد از سیگنال استرس می‌توانند تا ۷۰ درصد تنگ شوند.
کاربر ۴۱۱۹۱۵۴
است قدرت ذهن منسجم. امواج مغزی غیر منسجم امواج مغزی منسجم. در صورت وجود انسجام، تمام بخش‌های مغز باهم کار می‌کنند.
کاربر ۴۱۱۹۱۵۴
لین مک‌تاگارت در کتابی تحت عنوان آزمایش نیت که به آزمایشات بزرگ بین‌المللی در مورد اثر نیت انسان بر ماده‌ی فیزیکی می‌پردازد، می‌گوید معنای ضمنی اثر ناظر این است که «آگاهی زنده نقشی محوری در فرایند تبدیل دنیای ساخته نشده‌ی کوانتومی به واقعیت روزمره ایفا می‌کند» و «واقعیت ثابت نیست، بلکه سیال است، پس می‌توان بر آن تأثیر گذاشت». بیل بنگستون می‌گوید: «این مسئله نشان می‌دهد که آگاهی انسان هم به صورت فردی و هم به صورت جمعی، آن چیزی را که ما «واقعیت» می‌نامیم، ایجاد می‌کند.
adak
ذهن اینگونه به ماده تبدیل می‌شود. ما فکر به فکر گذرگاه‌های عصبی‌مان را درگیر می‌کنیم. اگر باوری در مورد قلب‌تان داشته باشید و این باور را سالیان سال در ذهن خود تمرین کنید، نورون‌های جدید را نورون به نورون خواهید ساخت. اینگونه نیست که اگر یک فکر منفی در مورد بیماری قلبی وارد ذهن‌تان شود، بلافاصله دار فانی را وداع بگویید. اینگونه هم نیست که اگر فکر مثبتی به ذهن‌تان برسد، ناگهان بیماری‌تان شفا پیدا کند. درست همان‌طورکه تمایل شما به تهیه‌ی فلفل سفید، شما را فوراً به فروشگاه نمی‌رساند. گام‌هایی در این بین وجود دارند. باورها فراخوانی می‌شوند و افکار به اشیاء تبدیل می‌شوند و نورون‌ها زیست بدن شما را شکل می‌دهند. اگر فکری را به صورت مداوم در ذهن خود نگه دارید، شرایط زیستی و محیطی را برای جذب آن چیز به سمت خودتان مهیا کرده‌اید.
adak
ما در حالت‌های تغییریافته‌ی آگاهی مانند خواب، خلسه، مراقبه، هیپنوتیزم و اپیفنی به میدان غیرموضعی اطلاعات که در ورای حواس موضعی ما قرار گرفته است، دسترسی پیدا می‌کنیم. میدان‌ها تمام هستی از جمله سیاره و بدن ما را در برگرفته‌اند. وقتی بین چیزهای کلان و خرد، مثلاً بین فرکانس شومان و فرکانس امواج مغزی تشدید ایجاد می‌شود، خرد و کلان می‌توانند به صورت منسجم باهم شلیک کنند. بدن از میدان تأثیر می‌پذیرد و ارتباط دوطرفه‌ای بین آنها برقرار می‌شود. اطلاعات بین تمام سطوح واقعیت، از جمله ذهن و ماده، جریان پیدا می‌کند و جو و روان و مغناطیس را در بر می‌گیرد.
adak
تا ماده از نقطه نظر علمی بررسی می‌کند که قدرت ما در خلق واقعیت چگونه عمل می‌کند. همچنین به ما هشدار می‌دهد که نباید قدرت انسانی خود را زیاد دست بالا بگیریم. وقتی قدرت‌مان بیشتر می‌شود، باید با فروتنی به ماهیت متناقض این مسئله اعتراف کنیم که هرچند ما آفرینندگان قدرتمندی هستیم، اما راز بزرگ نیز بسی کنترل‌ناپذیر است. امیدوارم کسانی که این کتاب را می‌خوانند به‌طور کامل به سمت قدرت، قلب و راستی گام بردارند و تأثیر این کتاب بر آنها خیر و برکتی باشد برای دنیا.» ـ دکتر لیسا رانکین، نویسنده‌ی کتاب پرفروش ذهن بالاتر از دارو
کاربر ۹۱۴۳۹۲۸
خوب فکر کنید. از موهبت ارزشمند آگاهی برای جهت دادن به افکارتان استفاده کنید و نگذارید واقعیت، شما را به این سو و آن سو بکشاند. اگر بر ذهن خود تسلط کامل داشته باشیم و آن را به جای تردید و ترس از عشق و هدف پر کنیم، حتی شرایط نامطلوب نیز ما را به سمت بزرگی و عظمت سوق می‌دهند.
Mohsen Ashrafi
آگاهی شما در خارج از خود موضعی‌تان امتداد یافته است و مغز شما مانند دستگاهی است که آگاهی‌تان را به تجربیات هر روزه ترجمه می‌کند. آگاهی در حالت‌‌های بیداری عادی، در واقعیت موضعی ریشه می‌دواند. وقتی به سر کار می‌روید، بازی بیس‌‌بال فرزندتان را تماشا می‌کنید و یا اظهارنامه‌ی مالیاتی پر می‌کنید، ذهن‌تان روی واقعیت موضعی تمرکز می‌کند. آنچه به عنوان «شما» درکش می‌کنید، در حال راندن ماشین است، ترافیک را می‌پاید و به ماشین‌های اطراف توجه می‌کند. همچنان میدان‌های غیرموضعی وجود دارند، اما ذهن شما روی آنها تنظیم نشده است. در حالت‌های غیرعادی مانند خواب دیدن، خلسه، مراقبه، شور عرفانی یا هیپنوتیزم، افسار آگاهی ما دیگر در دست واقعیت موضعی نیست. دیگر با بدن‌مان یکی نیستیم و حس موضعی‌‌مان از خودمان را از دست می‌دهیم.
adak
مهم نیست چه چیزی را انتخاب ‌کنیم، در هر صورت منتقد درون، دمار از روزگارمان در می‌آورد. وقتی داخل پستو بودم و کتاب می‌نوشتم، منتقد درون سرزنشم می‌کرد که چرا از ساحل لذت نمی‌برم. به محض اینکه بیرون رفتم، ملامتم می‌کرد که چرا مشغول نوشتن نیستم. چه بنویسم و چه ننویسم، زبان منتقد دراز است. هر کاری می‌کردم، منتقد درونم راضی نمی‌شد. بسیاری از ما در این چرخه‌ی باطل افکار منفی تکراری گیر افتاده‌ایم.‌
adak
معنای ضمنی اثر ناظر این است که «آگاهی زنده نقشی محوری در فرایند تبدیل دنیای ساخته نشده‌ی کوانتومی به واقعیت روزمره ایفا می‌کند» و «واقعیت ثابت نیست، بلکه سیال است، پس می‌توان بر آن تأثیر گذاشت». بیل بنگستون می‌گوید: «این مسئله نشان می‌دهد که آگاهی انسان هم به صورت فردی و هم به صورت جمعی، آن چیزی را که ما «واقعیت» می‌نامیم، ایجاد می‌کند.
adak
احساسات مسری هستند. وقتی دوست صمیمی‌تان می‌خندد، به احتمال زیاد شما نیز همراهش می‌خندید. اگر او ناراحت باشد، شما نیز ناراحت خواهید بود. اگر به کلاس درسی بروید که همه‌ی دانش‌آموزان آن مریض باشند، شما نیز سرما می‌خورید. احساسات نیز به همین شیوه از اطرافیان به شما سرایت می‌کنند. برای مثال، اگر وارد کلاسی شوید که در آن همه‌ی دانش‌آموزان شاد و خندان هستند، به احتمال زیاد شما نیز خواهید خندید. احساسات درست مانند بیماری‌های واگیردار، مسری هستند. این مسئله فقط در مورد احساسات منفی مانند ترس، استرس یا اندوه صدق نمی‌کند، بلکه در مورد شادی و رضایت نیز صادق است.
adak
سرطان پیش از اینکه در سلول‌های ماده ظاهر شود، در میدان انرژی ظاهر می‌شد. کارهای بور نشان داد که این اندام‌ها و ارگانیسم‌های مادی مانند قلب، رحم، سمندر و موش نیستند که میدان انرژی را ایجاد می‌کنند، بلکه این میدان‌های انرژی هستند که قالب‌هایی را می‌سازند و سپس ماده در اطراف این قالب‌‌ها تراکم پیدا می‌کند. اگر میدان را تغییر دهید، ماده را تغییر خواهید داد.
adak
بدن فرق بین تهدید واقعی و خیالی را نمی‌داند. بدن نمی‌داند که آن تهدید خیالی که ما به واسطه‌ی افکار منفی در ذهن خود ایجاد کرده‌ایم، در حقیقت بقای ما را تهدید نمی‌کند. ما فقط با فکر کردن، می‌توانیم کورتیزول خون را افزایش دهیم و صدمات زیادی به سلول‌های بدن خود وارد کنیم.
adak
وقتی آهن‌رباها را زیر کاغذ حرکت می‌دادیم، آرایش براده‌های آهن تغییر می‌کرد. میدان‌ها بدون برقراری تماس و از راه دور آرایش ماده را تغییر می‌دادند. این آزمایش ساده هر سال در سراسر دنیا میلیون‌ها بار تکرار می‌شود و به همین دلیل اهمیت آن به چشم نمی‌آید. ما وجود میدان‌ها و توانایی آنها در شکل دادن ماده را قطعی می‌دانیم، اما وقتی با چالش‌های زندگی مادی روزمره‌مان مواجه می‌شویم، یادمان می‌رود که این مفهوم را به‌کار بگیریم.
adak
نظریه‌ی ریسمان می‌گوید آنچه ما به‌عنوان ماده‌ی فیزیکی درک می‌کنیم، در واقع از ریسمان‌های انرژی تشکیل شده است. آنچه ما به‌عنوان مولکول‌های سنگین اندازه‌گیری می‌کنیم، ریسمان‌هایی از جنس انرژی هستند که با سرعت حرکت می‌کنند، اما آنچه به‌عنوان مولکول‌های سبک تجربه می‌کنیم، ریسمان‌هایی از جنس انرژی هستند که ارتعاش آهسته‌تری دارند. هرچه علم از نمای نزدیک‌تر به ماده نگاه کند، ماده بیشتر انرژی محض به نظر می‌رسد.
adak
آگاهی در خواب با ذهن حرف می‌زند و مشکلات بدن را به آن نشان می‌دهد. آگاهی نه تنها وجود مشکل را نشان می‌دهد، بلکه حتی می‌تواند مکان دقیق آن را نیز مشخص کند. آگاهی می‌تواند سطوح دقیقی از اطلاعات را ارائه دهد که فراتر از توان اسکن‌ها و دستگاه‌های پیچیده‌ی پزشکی مدرن است. رویاها فقط مشکلات بدن و زندگی را به ما گوشزد نمی‌کنند، بلکه می‌توانند در شفایافتن نیز نقش داشته باشند.
adak

حجم

۲٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۰۰ صفحه

حجم

۲٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۰۰ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
۴۲,۰۰۰
۳۰%
تومان