کتاب سرگذشت من
معرفی کتاب سرگذشت من
کتاب سرگذشت من نوشتهٔ آنتونی ترالاپ و ترجمهٔ علاءالدین پازارگادی است. انتشارات علمی و فرهنگی این ناداستان را روانهٔ بازار کرده است. این کتاب از مجموعهٔ «ادبیات کلاسیک جهان» و زندگینامهٔ آنتونی ترالاپ، رماننویس انگلیسی است.
درباره کتاب سرگذشت من
کتاب سرگذشت من حاوی ناداستان است. این کتاب زندگینامهٔ آنتونی ترالاپ به قلم خودش است. این اثر در ۱۷ فصل نگاشته شده است. مترجم این اثر توضیحی در باب آثار منتشرشدهٔ ندگینامهٔ آنتونی ترالاپ ارائه کرده است. آنتونی ترالاپ در آوریل سال ۱۸۱۵ در لندن به دنیا آمد و در سال ۱۸۸۲ در همان شهر درگذشت. او یکی از نویسندگان پرکاری است که آثارش چند قفسهٔ کتابخانه را پر میکند.
در یک تقسیمبندی میتوان ادبیات را به دو گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشتههایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرد، اطلاق میشود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص یا ارائهٔ اطلاعات و بهدلایلی دیگر شروع به نوشتن میکند. در مقابل، در نوشتههای غیرواقعیتمحور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز میزند و این گونه بهعنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیتمحور) طبقهبندی میشود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم همنوعان است (البته نه بهمعنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ مبتنی بر واقعیت، از هدفهای دیگر ناداستاننویسی است. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمونهای بیشماری میپردازد و فرمهای گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی میتواند شامل اینها باشند: جستارها، زندگینامهها، کتابهای تاریخی، کتابهای علمی - آموزشی، گزارشهای ویژه، یادداشتها، گفتوگوها، یادداشتهای روزانه، سفرنامهها، نامهها، سندها، خاطرهها و نقدهای ادبی.
خواندن کتاب سرگذشت من را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ناداستان و قالب زندگینامه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب سرگذشت من
«بیدرنگ شروع به نوشتن سومین داستان کردم و نزدیک به اتمام بود که خبر شکست دومی به من رسید؛ اما قرارداد آن تا سال ۱۸۵۰ بسته نشد. تصور میکنم تا این موقع، آقای کولبرن ضرری را که در مورد چاپ کتاب خانوادههای کلی و اوکلی به او وارد شده بود از یاد برد؛ زیرا موافقت کرد که بیست پوند نقداً برای داستان تاریخی من، که موسوم به لاوانده بود، بپردازد و قرار شد سی پوند دیگر پس از فروش ۳۵۰ نسخه و پنجاه پوند برای فروش ۴۵۰ نسخه، به فاصلهٔ شش ماه، بدهد. من بیست پوند را دریافت داشتم؛ ولی دیگر نه خبری از کتاب شد و نه از صورتحساب. شاید عنوان تاریخی کتاب به نظرش جالبتر از موضوع ایرلند آمد؛ ولی مدتی نگذشت که تذکر دیگری از همان ناحیه بر ضد داستانهای تاریخی دریافت کردم که آن را در جای خود تشریح خواهم کرد.
شکی ندارم که نتیجهٔ فروش آن کتاب بهتر از دو کتاب قبلی نبود؛ ولی هرگز سؤالی در این باره نکردم و تا امروز اطلاعاتی به دستم نرسیده است. داستان آن، به طور قطع، به خوبی کتابهای قبلی نبود؛ چون، در مورد کتب قبلی، ایرلند را خوب میشناختم، در صورتی که ابداً با منطقهٔ لاوانده آشنایی نداشتم و بهعلاوه، مطالب زمان معاصر با قدرت نویسندگی من تناسب بیشتری داشت تا شرح وقایع گذشته. چندی پیش این کتاب را بار دیگر خواندم و آن را طوری نیافتم که شرمسار شوم. نظرات من دربارهٔ احساسات مردم آن زمان مطابق با واقع است و شخصیتها خوب مجسم شده و خود داستان کسالتآور نیست. تا حدی که به خاطر دارم، این انتقاد تنها نظری است که دربارهٔ آن کتاب ابراز شده است.
به هر صورت، بیست پوند نصیبم شد؛ ولی افسوس که سالها گذشت تا من توانستم یک شیلینگ دیگر از راه قلم به دست آورم. خودم هم خوب میدانستم که آن مبلغ حق من نبود، بلکه نتیجهٔ اصرار و چانه زدن برادرم با ناشر بزرگوار بود. من در مدت عمرم با ناشران متعددی آشنا شده و از روش کار آنها دچار حیرت گشته و دیدهام که نسبت به برخی سخاوتمند و نسبت به بعضی دیگر سختگیر هستند؛ ولی هیچ چیز مرا بیشتر از این متعجب نساخته که گاهی بهآسانی حاضر میشوند مبلغی پول را دور بیندازند و اگر شما موافقت کنید که حقالزحمهٔ شما، به جای الآن، در آینده پرداخت شود، میتوانید مبلغ بیشتری به نفع خود یا موکل خویش از یک ناشر بگیرید. مثلاً به او بگویید «خب، میتوان مبلغ بیست پوند را به او وعده داد که شش ماه دیگر پرداخت شود». خود ناشر میداند که این پول از دستش رفته است؛ ولی به نظرش ارزش دارد که به این ارزانی از شر اصرار شما راحت شود.»
حجم
۳۴۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه
حجم
۳۴۴٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه