
کتاب و آن ها با خوبی و خوشی بدون هم زندگی کردند
معرفی کتاب و آن ها با خوبی و خوشی بدون هم زندگی کردند
کتاب و آنها با خوبی و خوشی بدون هم زندگی کردند نوشتهی کاترین وودوارد تامس و با ترجمهی مریم تقدیسی، اثری در حوزهی روابط انسانی و بهویژه پایان روابط عاطفی است که انتشارات کتاب خوانا آن را منتشر کرده است. این کتاب با نگاهی متفاوت به موضوع جدایی و طلاق، تلاش میکند فرایند پایان یک رابطه را نه بهعنوان شکست، بلکه فرصتی برای رشد، ترمیم و بازسازی فردی معرفی کند. نویسنده که رواندرمانگر و مشاور روابط است، با بهرهگیری از تجربههای شخصی و مطالعات روانشناختی، راهکارهایی برای عبور سالم و انسانی از جدایی ارائه داده است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب و آن ها با خوبی و خوشی بدون هم زندگی کردند
کتاب و آنها با خوبی و خوشی بدون هم زندگی کردند، نوشتهی کاترین وودوارد تامس، اثری غیرداستانی در حوزهی روانشناسی روابط و خانواده است. این کتاب بهجای تمرکز بر توصیههای کلیشهای یا نگاه سنتی به طلاق و جدایی، رویکردی واقعگرایانه و مبتنی بر تجربه را پیش گرفته است. نویسنده با تکیهبر تجربهی شخصی و مشاهدات بالینی، فرایندی پنجمرحلهای برای عبور از درد جدایی و بازسازی فردی معرفی کرده است. ساختار کتاب بهگونهای است که ابتدا به ریشههای فرهنگی و روانی انتظارات ما از عشق و ازدواج میپردازد و سپس با مثالها و روایتهای واقعی، ابعاد مختلف جدایی را واکاوی میکند. در ادامه، ابزارها و مهارتهایی برای ترمیم زخمهای عاطفی و خلق زندگی جدید پس از جدایی ارائه میشود. این کتاب نهتنها برای افراد متأهل، بلکه برای هرکسی که تجربهی پایان یک رابطهی عاطفی را داشته یا با آن مواجه است، قابل استفاده است. نگاه نویسنده به جدایی، نگاهی انسانی و تحولمحور است که تلاش میکند از دل فقدان، معنا و بلوغ عاطفی بیرون بکشد.
خلاصه کتاب و آن ها با خوبی و خوشی بدون هم زندگی کردند
کتاب و آنها با خوبی و خوشی بدون هم زندگی کردند، دغدغهی اصلی خود را بر بازتعریف مفهوم جدایی و پایان رابطه قرار داده است. کاترین وودوارد تامس با روایت تجربهی شخصی خود از جدایی و همچنین تحلیلهای روانشناختی، نشان داده است که پایان یک رابطه الزاماً به معنای شکست یا ویرانی نیست. او با معرفی فرایندی پنجمرحلهای، مخاطب را دعوت میکند تا بهجای گرفتار شدن در چرخهی رنج، مسئولیت تجربهی خود را بپذیرد و از دل آن، رشد و آگاهی را بیرون بکشد. در بخشهای ابتدایی، نویسنده به ریشههای فرهنگی و تاریخی انتظارات ما از عشق و ازدواج میپردازد و نشان میدهد که چگونه افسانهی «تا ابد با خوبی و خوشی زندگی کردن» بر ذهنیت جمعی ما سایه انداخته است. سپس با مثالهایی از زندگی واقعی، به احساسات پیچیدهای مانند شرمساری، خشم، حسرت و ناامیدی پس از جدایی میپردازد و توضیح میدهد که این احساسات چگونه میتوانند مانع ترمیم و بازسازی فرد شوند. در ادامه، کتاب ابزارها و مهارتهایی برای عبور از این مرحلهها ارائه میدهد؛ از پذیرش احساسات و یافتن آزادی احساسی تا خلق زندگی جدید و متعادل پس از جدایی. نویسنده تأکید کرده است که جدایی میتواند فرصتی برای بازنگری در الگوهای ارتباطی، ترمیم زخمهای قدیمی و رشد درونی باشد. در نهایت، کتاب با ارائهی راهکارهایی عملی، مخاطب را به سوی ساختن آیندهای سالمتر و آگاهانهتر هدایت میکند.
چرا باید کتاب و آن ها با خوبی و خوشی بدون هم زندگی کردند را بخوانیم؟
این کتاب با رویکردی متفاوت به موضوع جدایی و پایان رابطه، امکان بازنگری در باورهای رایج و غالباً آسیبزننده دربارهی شکست عاطفی را فراهم میکند. ویژگی شاخص آن، ارائهی فرایندی مرحلهبهمرحله برای عبور از درد جدایی و تبدیل آن به فرصتی برای رشد فردی و بلوغ عاطفی است. نویسنده با صداقت و شفافیت، همدلی و تجربهی شخصی را با دانش روانشناختی ترکیب کرده و فضایی فراهم آورده است تا مخاطب بتواند بدون احساس سرزنش یا شرمساری، با واقعیت جدایی روبهرو شود. این کتاب نهتنها به افراد کمک میکند تا زخمهای عاطفی خود را ترمیم کنند، بلکه راههایی برای ایجاد روابط سالمتر در آینده نیز پیش پایشان میگذارد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به کسانی پیشنهاد میشود که با پایان یک رابطهی عاطفی یا طلاق دستوپنجه نرم میکنند، یا دغدغهی بازسازی زندگی پس از جدایی را دارند. همچنین برای افرادی که به دنبال درک عمیقتر از روابط انسانی و عبور سالم از بحرانهای عاطفی هستند، مناسب است.
بخشی از کتاب و آن ها با خوبی و خوشی بدون هم زندگی کردند
«هیچیک از ما وقتی در مراسم عروسی با قلبی آکنده از عشق در مقابل عشقمان میایستیم تصور نمیکنیم روزی ما هم در زمرهٔ ۵۰ درصد -درصد شگفتانگیزی است- افرادی قرار بگیریم که ازدواجشان به طلاق میانجامد. هیچیک نیز انتظار نداریم ازدواج تازه شکلگرفته که آکنده از امید و نویدبخش خوشبختی مادامالعمر است به دلشکستگی قریبالوقوع بینجامد. چون همهٔ ما به عشق ایمان داریم و سرسختانه به این اعتقاد راسخ چنگ میزنیم و برای دستیابی به عمری زندگی سعادتمندانه حاضریم کل زندگیمان را به خطر بیندازیم. درواقع وقتی متوجه شدم من و همسرم که حدود ده سال با هم زندگی میکردیم قرار است به ازدواجمان پایان دهیم اعتقادم کمی سست شد. در حالی که روی چمنهای پارکِ نزدیک خانه دراز کشیده بودم و در جستوجوی معنایی برای این موج ناخواستهٔ اتفاقات به آسمان آبی و پهناور خیره شده بودم فقط یک جمله را که آن زمان به نظرم معنادار میآمد با صدای بلند خطاب به خداوند به زبان آوردم: «حتماً با من شوخی میکنی.» از نیروهای نامرئی زندگی و عشقی که به نظر میرسید به بهای نابودی من خود را به نمایش گذاشته بودند عصبانی بودم؛ نیروهایی که گویی با عزمی راسخ قرار است زندگی سعادتمندانهٔ من و پایان خوش آن را با شرارتهای خود به چیزی شبیه کابوسهای آشفتهٔ دوران کودکیام تبدیل کنند. پایان خوشی که چه زیبا در «انظار عموم» در کتاب اولم ثبت شده بود.»
حجم
۲۸۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۶۸ صفحه
حجم
۲۸۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۶۸ صفحه