
کتاب اندوه مدرسه
معرفی کتاب اندوه مدرسه
کتاب الکترونیکی «اندوه مدرسه» نوشتهٔ «دانیل پناک» و با ترجمهٔ «اسماعیل کرمنژاد» توسط نشر ثالث منتشر شده است. این اثر در دستهٔ ناداستان و خاطرهنویسی قرار میگیرد و به تجربههای شخصی نویسنده از دوران مدرسه و آموزش میپردازد. «اندوه مدرسه» روایتی است از کودکی نویسنده، مصائب مدرسهرفتن، و تأملات او دربارهٔ مشکلات نظام آموزشی، معلمان، دانشآموزان و خانوادهها. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب اندوه مدرسه
«اندوه مدرسه» اثری ناداستانی و خاطرهمحور است که در قالب روایتی خودزندگینامهای، تجربههای «دانیل پناک» از دوران دانشآموزی و معلمی را بازگو میکند. کتاب در فضایی میان خاطره، جستار و تأملات اجتماعی حرکت میکند و با زبانی صریح و گاه طنزآمیز، به بررسی ریشههای اندوه و ناکامی دانشآموزان در مدرسه میپردازد. نویسنده با بازگشت به خاطرات کودکی و نوجوانی، از زاویهٔ دید یک دانشآموز «خنگ» و بعدها یک معلم، به نقد نظام آموزشی و نقش معلمان و خانوادهها در شکلگیری سرنوشت دانشآموزان میپردازد. ساختار کتاب ترکیبی از روایتهای شخصی، گفتوگوها، نامهها و تحلیلهای اجتماعی است که بهتدریج تصویری چندلایه از تجربهٔ مدرسه و آموزش در جامعهٔ معاصر ارائه میدهد. «اندوه مدرسه» نهتنها به مشکلات فردی دانشآموزان میپردازد، بلکه به تأثیرات اجتماعی و روانی نظام آموزشی بر نسلها نیز توجه دارد و با نگاهی انسانی، دغدغههای معلمان، والدین و دانشآموزان را به تصویر میکشد.
خلاصه کتاب اندوه مدرسه
«هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!» در «اندوه مدرسه»، «دانیل پناک» با نگاهی صادقانه و بیپرده به سالهای مدرسهاش بازمیگردد؛ سالهایی که با برچسب «خنگ» بودن، سرزنش معلمان و نگرانی خانواده همراه بوده است. او از کودکی روایت میکند که در یادگیری کند بود و اغلب در کلاسها نفر آخر یا یکی مانده به آخر میشد. این تجربهها نهتنها باعث احساس حقارت و تنهایی در او شد، بلکه میل به گریز و شیطنت را نیز در وجودش پرورش داد. پناک از خاطرات بازیگوشیها، انتقامهای کودکانه و تلاش برای جلب محبت معلمان میگوید و نشان میدهد چگونه نظام آموزشی و نگاه بزرگترها میتواند دانشآموزان را به انزوا و بیاعتمادی نسبت به آینده سوق دهد. در ادامه، نویسنده به نقش معلمان نجاتبخش اشاره میکند؛ کسانی که با درک و همدلی، راهی برای ارتباط با دانشآموزان «ضعیف» پیدا میکنند و به آنها امید و انگیزه میبخشند. پناک از تجربهٔ معلمی خود نیز مینویسد و دغدغههای والدین، تماسهای شبانهٔ مادران نگران و تلاش بیپایان برای یافتن راهی برای موفقیت فرزندان را به تصویر میکشد. او با مثالهایی از زندگی خود و دیگران، نشان میدهد که ناکامی در مدرسه لزوماً به معنای شکست در زندگی نیست و گاهی کافی است یک نفر، یک معلم یا بزرگتر، به کودک ایمان بیاورد تا مسیر زندگیاش تغییر کند. کتاب با تأملاتی دربارهٔ آینده، نقش جامعه و خانواده و اهمیت امید و همدلی در آموزش به پایان میرسد.
چرا باید کتاب اندوه مدرسه را بخوانیم؟
این کتاب با روایتی صمیمی و بیپرده، تجربههای واقعی از مدرسه و آموزش را به تصویر میکشد و به دغدغههایی میپردازد که بسیاری از دانشآموزان، والدین و معلمان با آن روبهرو هستند. «اندوه مدرسه» فرصتی است برای بازاندیشی دربارهٔ نظام آموزشی، نقش معلمان و تأثیر خانواده بر سرنوشت کودکان. خواندن این اثر میتواند به درک بهتر احساسات دانشآموزان «ضعیف» و اهمیت همدلی و حمایت در فرایند یادگیری کمک کند. همچنین، کتاب با روایتهای شخصی و تحلیلهای اجتماعی، مخاطب را به تأمل دربارهٔ شکست، امید و امکان تغییر دعوت میکند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای معلمان، والدین، دانشآموزانی که با مشکلات یادگیری یا اضطراب مدرسه دستوپنجه نرم میکنند و علاقهمندان به موضوعات تعلیموتربیت و روانشناسی کودک مفید است. همچنین کسانی که به دنبال شناخت عمیقتر از تجربههای انسانی در نظام آموزشی هستند، از خواندن این اثر بهره خواهند برد.
بخشی از کتاب اندوه مدرسه
«بله، من شاگردِ تنبلی بودم. تکتک عصرهای کودکیام، در حالی به خانه برمیگشتم که مدرسه رهایم نمیکرد و راحتم نمیگذاشت. یادداشتهای درون دفترهایم از نارضایتیها و سرزنشهای معلمها حکایت داشت. اگر نفر آخر کلاس نبودم، به این معنا بود که یکی مانده به آخرم (جای آفرین دارد!). اول از همه، در چهار عمل اصلی هیچ امیدی به من نبود. در کلْ ریاضیات و بدتر از آن در املا افتضاح بودم. ناشنوا در مقابل وقایع تاریخی، نابینا برای یافتن مکانهای جغرافیایی و عاجز از یادگیری زبانهای خارجی. خلاصه برای خودم تنبلخانِ شناختهشدهای بودم (هیچی یاد نمیگیره، تکالیفش رو انجام نمیده). نتایج رقتانگیزی را با خود به خانه میبردم که نه موسیقی، نه ورزش و نه هیچ فعالیت فوق برنامۀ دیگر نمیتوانست جبرانشان کند. «میفهمی؟ اصلاً به اندازۀ سرسوزن از چیزی که میگم سر درمیآری؟» من نمیفهمیدم. عجزم در فهمیدن آنچنان بر کودکیام سایه انداخته بود که خانواده برای تاریخ پیدایش آن افسانهسرایی میکردند: مثلاً ماجرای یادگیری حروف الفبا. همیشه میشنیدم که میگفتند یک سال طول میکشد تا حرف «آ» را یاد بگیرم. بله، یادگیری حرف «آ» طی یک سال. جهل و نادانیام از ورای صحرای صعبالعبور «ب» آغاز میشد. «نترسید، در عرض بیستوشش سال سرانجام حروف الفبا را از بَر خواهد شد.»
حجم
۲۸۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۲۷ صفحه
حجم
۲۸۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۲۷ صفحه