
کتاب منم کوروش
معرفی کتاب منم کوروش
معرفی کتاب منم کوروش
کتاب الکترونیکی «منم کوروش (سرگذشت شاهزاده حقیقی ایرانزمین)» نوشتهٔ «الکساندر جووی» با ترجمهٔ «سهیل سمّی» و انتشار گروه انتشاراتی ققنوس، روایتی داستانی و تخیلی از زندگی کوروش کبیر، بنیانگذار امپراتوری هخامنشی است. این اثر در قالب رمان کوتاه و با الهام از منابع تاریخی و افسانهها، به بازآفرینی زندگی و شخصیت کوروش میپردازد و مخاطب را با فراز و نشیبهای دوران کودکی تا جوانی او همراه میکند. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب منم کوروش
این رمان تاریخی با محوریت زندگی کوروش کبیر، تلاش میکند تصویری داستانی و انسانی از یکی از چهرههای مهم تاریخ ایران ارائه دهد. نویسنده با بهرهگیری از منابع تاریخی، افسانهها و تخیل روایی، به بازسازی دوران کودکی، نوجوانی و جوانی کوروش میپردازد و او را نه فقط به عنوان یک پادشاه، بلکه به عنوان انسانی با دغدغهها، ترسها و آرمانها به تصویر میکشد. دوره روایت کتاب، از سالهای پیش از تولد کوروش تا زمانی که او به عنوان شاهزادهای ناشناخته در میان مردم عادی رشد میکند، آغاز میشود و به تدریج به وقایع مهمتر و پیچیدهتر دوران او نزدیک میشود. نویسنده در کنار روایت زندگی کوروش، به فضای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ایران باستان و سرزمین ماد نیز توجه دارد و شخصیتهایی چون آستیاگ، هارپاگ، ماندانه و دیگران را وارد داستان میکند. کتاب با نگاهی انتقادی به روایتهای تاریخی و افسانهای، مرز میان واقعیت و اسطوره را به چالش میکشد و از خلال داستان، به موضوعاتی چون قدرت، عدالت، انتقام، بخشش و هویت ملی میپردازد. «منم کوروش» در فضایی میان تاریخ و تخیل حرکت میکند و با زبان روایی و شخصیتپردازی، تلاش دارد مخاطب را به قلب ماجراهای ایران باستان ببرد.
خلاصه کتاب منم کوروش
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان با روایتی از دوران کودکی کوروش آغاز میشود؛ زمانی که آستیاگ، پادشاه ماد، در پی خوابی هولناک تصمیم میگیرد نوهٔ نوزادش را به قتل برساند تا از تهدیدی که در خواب دیده، در امان بماند. هارپاگ، سردار ماد، مأمور میشود تا کوروش را نابود کند، اما با تردید و عذاب وجدان، کودک را به خانوادهای چوپان میسپارد و کوروش در میان مردم عادی بزرگ میشود. سالها بعد، کوروش که از اصل و نسب خود بیخبر است، با واقعیتهای تلخ جامعه، بردگی و ظلم آشنا میشود و روحیهای سرکش و عدالتخواه در او شکل میگیرد. پس از قتل پدر و مادر خواندهاش به دست هارپاگ و سربازان ماد، کوروش به همراه دوستانش به زندگی در حاشیه و مبارزه با ظلم روی میآورد. او به تدریج به رهبری گروهی از یاران و بردگان آزادشده میرسد و با حمله به کاروانها و آزادسازی بردگان، نامی برای خود دستوپا میکند. در ادامه، کوروش به دام نقشهای از سوی آستیاگ میافتد و اسیر میشود. پس از افشای هویت واقعیاش در دربار ماد و مواجهه با مادرش ماندانه، کوروش با گذشته و تقدیر خود روبهرو میشود. داستان با سفر کوروش و ماندانه به ایرانزمین و نجات او از توطئه قتل، و بازگشت به سرزمین پدری ادامه مییابد. در این مسیر، کوروش با مفاهیمی چون هویت، انتقام، بخشش و سرنوشت دستوپنجه نرم میکند و زمینه برای ورود او به عرصه قدرت و تاریخ فراهم میشود.
چرا باید کتاب منم کوروش را خواند؟
این کتاب با روایتی داستانی و انسانی، چهرهای متفاوت از کوروش کبیر را به تصویر میکشد و او را از دل افسانهها و روایتهای تاریخی به انسانی ملموس و چندوجهی تبدیل میکند. مخاطب در این اثر با فضای اجتماعی و سیاسی ایران باستان، روابط قدرت، دسیسهها و کشمکشهای خانوادگی و شخصی روبهرو میشود. «منم کوروش» فرصتی است برای بازاندیشی درباره اسطورهها و قهرمانان تاریخی و درک پیچیدگیهای شخصیتهایی که تاریخ آنها را به نماد تبدیل کرده است.
خواندن کتاب منم کوروش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این رمان برای علاقهمندان به تاریخ ایران باستان، دوستداران رمانهای تاریخی و کسانی که به روایتهای اسطورهای و شخصیتمحور علاقه دارند، مناسب است. همچنین برای کسانی که به دنبال شناختی تازه و داستانی از کوروش کبیر و فضای ایران باستان هستند، جذاب خواهد بود.
بخشی از کتاب منم کوروش
«هارپاگ ته دل از فرنازادا بیزار بود، اما میدانست که نمیتواند مأموریتی را که شاه آستیاگ و فرنازادا به او محول کردهاند رد کند، حتی وقتی که آن مأموریت تا این حدّ خوفناک بود. هارپاگ هنوز اطمینان نداشت که میتواند این مأموریت را انجام بدهد یا نه. با این حال، میدانست که اگر آن مأموریت را جزء به جزء عملی نکند، خودش و به احتمال زیاد خانوادهاش اعدام خواهند شد. حتی پیش از فرا رسیدن آن شب نیز هارپاگ در میان سپاهیان بهسرعت درجه میگرفت و پیشرفت میکرد. جنگجوی خارقالعادهای بود، مردی غولآسا که از بلندقامتترین مردان سپاه ماد نیز یک سر و گردن بلندتر بود. هارپاگ در استفاده از تمامی سلاحها مهارت داشت، و با دست خالی سربازان زیادی از سپاهیان دشمن را کشته بود. برای انجام امر پادشاه چنان مشتاق بود که حتی صبر نکرده بود تا صبحانه بخورد. اسب هارپاگ، که جنگجوی عظیمالجثه، بر پشتش سوار بود، به دل تاریکی نخستین ساعات صبح سرد تاخت. در خُرجین اسب، بقچهای از جنس نخ ظریف و سفید آهسته تکانتکان میخورد.»
حجم
۳۵۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۹۲ صفحه
حجم
۳۵۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۹۲ صفحه