کتاب تاکروین (کتاب دوم؛ شاهین جنگی)
معرفی کتاب تاکروین (کتاب دوم؛ شاهین جنگی)
کتاب تاکروین (کتاب دوم؛ شاهین جنگی) نوشتهٔ جیمز رولینز و ترجمهٔ هادی امینی است. انتشارات کتابسرای تندیس این رمان آمریکایی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب تاکروین (کتاب دوم؛ شاهین جنگی)
کتاب تاکروین (کتاب دوم؛ شاهین جنگی) حاوی یک رمان است که در پنج بخش و چند فصل نوشته شده است. مجموعهٔ «تاکروین» (Tucker Wayne) به قلم جیمز رولینز، در دومین جلدش به نام «شاهین جنگی» (war hawk) شما را با «تاکِر وِین» و سگش همراه میکند. نویسنده توضیح داده است که این رمان به خطوط محو بین حقیقت و داستانهای ساختگی رسانهها پرداخته است و میادین نبرد جدیدی را که توسط داعش در خاورمیانه، روسیه در اوکراین و چین در مرزهای ایالات متحد به راه افتاده، بررسی میکند. این یک میدان جنگ دیجیتالی با تبعات جهانی است. این رمان، سه عنصر این نمایش اطلاعاتی از جنگ را روشن میکند؛ جنگ الکترونیک، حملات سایبری و پنهانیترین بخش آن یعنی عملیات روانی.
خواندن کتاب تاکروین (کتاب دوم؛ شاهین جنگی) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی آمریکا و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب تاکروین (کتاب دوم؛ شاهین جنگی)
«جین با کف دستش از درون دستکش، بخار روی شیشه پنجره کنارش را پاک کرد. تاکر قصد داشت که جین را نیاورد؛ هم برای امنیت خود جین و هم اینکه هنوز از او عصبانی بود. آنها در طول پرواز به زحمت چند کلمه صحبت کرده بودند. حتی کین هم متوجه تنش بین آنها شده بود و در کابین هواپیما بین آن دو قدم میزد و سعی داشت با نیروی اراده آنها را به هم نزدیک کند. بالاخره تاکر پذیرفت که جین میتواند کمک کند. گذشته از همهچیز، او به جین بیش از هر کس دیگری، حتی مأمورهای سیگما که توسط روث پیشنهاد شده بودند، اعتماد داشت. جین در این راه خون داده بود؛ هم خون خودش و هم دوستانش. تاکر متوجه یک نگاه خیره در چشمان زن، وقتهایی که حس میکرد کسی به او نگاه نمیکند هم شده بود. تاکر این قیافه را میشناخت، وقتی عصبانیت و ناامیدی درونش اوج میگرفت آن را در آینه به قدر کافی میدید. در طول سالها تلاش کرده بود با تصحیح مشکلات پیرامونش با هسته این درد بجنگد تا شاید روزی دوباره تعادل خود را بیابد. نمیتوانست شانس جین را برای این کار از او بگیرد. جین هم نیاز داشت که با آن روبرو شود.
بالاخره بعد از یک بحث کوتاه و با توجه به وقت محدودی که داشتند روث موافقت کرده بود که گروه به عنوان یک تیم پزشکی پیشرفته به محدوده دشمن بروند. خود روث برای هماهنگ کردن یک تیم پشتیبانی به واشنگتن برگشته بود. او همچنین در حال هماهنگی با پینتر کراو برای درگیر شدن با پرویت کلرمن بود.
پس فعلاً گروه به خودش متکی بود.
تاکر از آینه نگاهی به نورا انداخت. میتوانست بار روی دوش نورا را از روی گودی زیر چشمانش و قوز کمرش تشخیص دهد، اما یک قطعیت مداوم برای تحقق انتقام زنی که عاشقش بود به وسیله شمشیری که سندی برایش به جا گذاشته بود هم در صورتش دیده میشد. حتی حالا هم نورا کارت حافظه سندی را در مشتش میفشرد.
سندی الگوریتمهای تیورینگ را تکمیل کرده و با ذخیره نتایج کارش روی آن قطعه الکترونیکی کوچک به نورا و فرانک امکان تجهیز کردن رکس به آن الگوریتمهای پیشرفته را داده بود. این کار به آنها کمک کرد که یک گام در همهچیز جلو بیفتند، اما برای نابود کردن بقیه چیزها باید به آخرین فایل سندی روی حافظه، شاهکار او در مهندسی معکوس، دست پیدا میکردند. تاکر فایلی را که چند روز پیش دیده بود و نام آن را به یاد آورد.»
حجم
۳۹۱٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۹۶ صفحه
حجم
۳۹۱٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۹۶ صفحه