کتاب تاریخ منجم باشی یا صحایف الاخبار فی وقایع الآثار
معرفی کتاب تاریخ منجم باشی یا صحایف الاخبار فی وقایع الآثار
کتاب تاریخ منجم باشی یا صحایف الاخبار فی وقایع الآثار؛ از تشکیل دولت عثمانی تا پایان سلطنت خان قانونی نوشتهٔ منجم باشی (احمد دده) و ترجمهٔ نصرت الله ضیایی است و انتشارات مهراندیش آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب تاریخ منجم باشی یا صحایف الاخبار فی وقایع الآثار
منجم باشی که یکی از مشهورترین دانشمندان عصر خود بود، در زمینهٔ مباحث مختلفی چون منطق، پزشکی، حدیث، تفسیر، اخلاق و هندسه تألیفات و آثاری دارد. اشعاری هم میسرود با تخلص «عاشق». اما شهرت اصلی او دربارهٔ تاریخ و تألیف کتاب «صحایف الخبار فی وقایع الآثار» است.
«صحایف الاخبار» کتابی است که مضمون آن شامل وقایع تاریخ جهان تا سال (۱۶۷۳) ۱۰۸۳ است. منجم باشی در نوشتن تاریخ خود، آثاری را هم که از آنها بهره گرفته، نام میبرد. از این مآخذ چهل و هفت اثر به زبان عربی، هفده اثر به زبان فارسی و هشت اثر به زبان ترکی است. اسامی هشت کتاب تاریخ که منجم باشی آنها را در مقدمهٔ کتاب خود ذکر کرده، چنین است: کتابهای «عالی» زیر عنوانهای «کنه الاخبار» و «حل و عقد»، «تاریخ خواجه حوجا»، «فضلکه [خلاصهٔ مطالب] اثر «کاتب چلبی»، «تاریخ عاشقی»، «تاریخ روحی مورخ، «مرداد نامه» ابراهیم افندی، ترجمهٔ «تاریخ جووانس Cuvanes, Joannes». اما منجم باشی در میان اثر خود گاهی هم، گفتآوردهایی از کتابهای دیگر میآورد که نامهایی چون «شقایق النعمانیه» و «تاریخ نشری» از آن جملهاند.
منجم باشی بعد از «فهرست منابع» مقدمهای دارد دربارهٔ صفات مورخ و ویژگیهای علم تاریخ و به دنبال آن، دربارهٔ رویدادهای جهان بعد از خلقت جهان، تاریخ پیامبران، تاریخ عصر حضرت پیغمبر و خلفای او، حکومت هایی که پیش و بعد از اسلام تشکیل شدهاند، سلسلهٔ شاهان و بالاخره حوادث مربوط به دورهٔ عثمانی تاریخ ۱۶۷۳، بحث میکند.
منجم باشی با استفاده از مآخذی که بعضی از آنها در زمانهٔ ما شناخته شده نیست، هیچ یک از رویدادهای مهم تاریخی را از نظر دور نداشته و گاهی نیز در ضمن روایت آن حوادث، از مقایسهٔ آنها با روایات دیگر باز نایستاده و بطور کلی برای کشف حقیقت هر حادثه، کوشش لازم را به کار بسته و با این روش برای تألیف خود، اهمیت و اعتبار خاصی بخشیده است.
بعضی از نسخههای خطی این تاریخ، با نام و عنوان «جامع الدول» به تحریر آمدهاند. میتوان گفت این عنوان بعدها از جانب کسانی که مطالب کتاب را با آن عنوان مناسب تشخیص دادهاند، انتخاب شده است.
خواندن کتاب تاریخ منجم باشی یا صحایف الاخبار فی وقایع الآثار را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ تاریخ پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب تاریخ منجم باشی یا صحایف الاخبار فی وقایع الآثار
«در سلسله نسب ارطغرل، مورخان با یکدیگر اختلاف نظر دارند: به عقیدهٔ «ادریس بتلیسی» و «روحی» مورخ و به تبع آنها، «سعدالدین افندی» نسب ارطغرل به «آیس بن اسحاق بن ابراهیم علیهالسلام» میرسد. بدین ترتیب: ارطغرل بن سلیمان شاه، بن کایاآلپ بن قزل بوغا، بن بای تیمور، بن قتلغ، بن طغرا، بن کاراینو Karaynu (قاراینو)، بن بایسنقر، بن بولفای، بن سنقر، بن توک تمور [توخ تیمور]، بن یاساک، بن حمید، بن اوخوتلوک Okitlik»، بن قمری Kamari، بن چک تمور Cektomur، بن تورخان، بن «قزل بغا»، بن یاماک، بن باشوغا، بن چورمز çormez. بن بایسو Baysu، بن طغرا، بن سوینچ Sevinc، بن چاربوغا، بن قورتولموش، بن کوروخان [توروخان]، بن بالچوک، بن کوماس، بن قره اوغلان، بن سلیمان شاه، بن «قورخولو» بن یورلوغان، بن بای تیمور، بن تورمیش Türemis، بن کوک الپ، بن اوغوز، بن قره خان، کایی خان.
به روایت دیگر «کای خان» همان «آیس بن اسحاق» علیهالسلام است. اما نشری و «نشانی» و کسانی که از نظر این دو پیروی کردهاند برآنند که نسب طغرل به ترتیب زیر به «یافث بن نوح» علیهالسلام میرسد:
ارطغرل، سلیمان شاه، کایاآلپ، قزل بوغا، بای تمور، (پیشتر تیمور نوشته شده است) قتلغ، توغار، کایتون Kaytun [غایتون]، توتورکا Toturka [توتورغا]، قرهخان، بای سوک، یالواچ، توغار، سوینچ، چاربوغا، قورتولموش، قره جهان، یاهمور، سلیمان شاه، قره هول، کولغای، بای تمور، بایلیک توس، توغار [دوغار]، دوغموش کوچوک بگ، ارتوک کوتاک، چک تمور، تورخان قزل لوغا، یاماک، باش لوغا، قورتولموش، کوروجابالچیک، کاراماس، قره اوغلو، سلیمان شاه، کورلوبورلوغار، تورمیش، گوکالپ، اوغوزخان، قره خان، کایی خان، بولجای بن یافث بن نوح علیهالسلام.
مورخ، علی چلبی دومین نسب نامه را پذیرفتنیتر میداند. زیرا همهٔ تاریخ نگاران بالاتفاق «توکان» را از اولاد یافث بن نوح علیهالسلام میدانند. اما اگر نسب نامهٔ نخستین را بپذیریم، آن وقت لازم میآید که ترکان را از اولاد سام بن نوح علیهالسلام بدانیم. زیرا ابراهیم علیهالسلام از سلالهٔ «سام» است. معلوم نیست فرزندان «آیس» به طرف ترکستان رفته باشند. آنها به طایفهای که مشهور به «روم» یا «رومی» هستند منسوباند. بنا به نظر دانشمندان انساب ترک، کایی خان، پسر بزرگ «اوغوزخان» است. نسب اوغوزخان هم چنین است: اوغوزخان، بن قرهخان، بن بولجای خان، بن یافث. همچنان که پیشتر گفته شد، به نظر قورخوت عطا Korkut A)، اورغوزخان عنوان «خان» ی را به او و اولادش وصیت کرده بود.
بنا به روایت «روحی» مورخ که از قوت چندانی هم برخوردار نیست، قبیلهٔ «کایی خانلو» زمانی که به علت حملهٔ مغولان به سرزمین روم کوچ کردند، در حوالی شهر «آنکارا» سکنی گزیدند. رئیس قبیله در آن زمان «کاباک آلپ» [قاباق آلپ] بود. قبیله بعد از مدتی به ناحیهٔ «جاغابلق Cağablik» منتقل شد. کاباک آلپ هم در این ناحیه وفات یافت. پسرش سرکوک آلپ Sarkuk» جای او را گرفت. بعد از مدتی او نیز در ناحیهٔ «قره اویوک Karaoyuk وفات یافت و به جایش پسرس «گوگ آلپ» نشست. بعد از مرگ او نیز که در ناحیهٔ «شراب خانه» روی داد، پسرش «گوندوز آلپ» بر کرسی حکومت تکیه زد. او بود که برای نخستین بار، جنگ مقدس (غزا) با کافران را بنیاد نهاد. او نیز بعد از مدتی در ناحیهٔ «سرای» از توابع «سووت Söğut» از دنیا رفت. «غازی» ارطغرل که به جای او نشسته بود، جنگ با کافران را ادامه داد. به روایتی نسب ارطغرل غازی چنین است: ارطغرل، بن گوندوز آلپ، بن گوگالپ، بن سارکوک آلپ، بن قاباق آلپ، این روایت از دو نظر با روایتهای یاد شده مغایر است. باید دربارهٔ آن اندیشید.»
حجم
۶۹۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۵۵۴ صفحه
حجم
۶۹۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۵۵۴ صفحه