کتاب چشمان سیاه طوبی
معرفی کتاب چشمان سیاه طوبی
کتاب چشمان سیاه طوبی نوشتهٔ عاطفه حیدرزاده است. انتشارات متخصصان این کتاب را منتشر کرده است.
درباره انتشارات متخصصان
انتشارات متخصصان با توجه به تخصص چندین ساله در صنعت چاپ و نشر کتاب و داشتن شناخت کامل و جامع از بازار، اقدام به چاپ بالغ بر ۵۰۰۰۰۰ جلد کتاب در رشتههای ادبی شامل شعر و داستان و رمان، روانشناسی، جامعهشناسی و رشتههای مهندسی کرده است. آغاز کار انتشارات متخصصان به سال های ۸۵-۸۶ برمیگردد و در طول این سالها به واسطهٔ تجربه و شناخت پذیرای چاپ کتاب بیش از ۲۰۰۰ نویسنده بوده است.
خواندن کتاب چشمان سیاه طوبی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستان ایرانی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب چشمان سیاه طوبی
«اتاق روشن شد با فانوس نگاهش. شام را که جمع کردند، فاطمه از طاقچه دیواری چند عدد سیب را برداشت و توی سینی و جلوی ولی خان گذاشت.
بیا بنشین اینجا. این روزها از بس نیستی دلم برایت تنگ میشود.
ولی سیب را از دستهای فاطمه گرفت و لبخندی تقدیم نگاهش کرد. دستهایش بوی عشق گرفت.
فاطمه جان.
چشمهای فاطمه برقی زد و تکهای سیب در دهانش گذاشت.
فاطمه بیا، فاطمه بیا!
گفتم که امشب برف میبارد. ببین این دانههای سپید را. فردا صبح کلاً برف میشود و این کدیرسر. از صبح تا غروب باید بیرون باشم و هزار تا کار دارم. گوسفندان را غذا بدهم، هیزم خرد کنم و کاهها را در اسطبل بریزم. فاطمه از صندوق چوبیاش جورابی پشمی درآورد و گفت: بیا اینها را بگیر. برف کدیرسر پاها را سیاه میکند.
مواظب خودت باش خان!
ولی لبخندی زد و گفت: به خاطر تو حتماً.
ولی فانوس را خاموش کرد و چشمهایش را بست و زیر لب آرام گفت: راست میگویی فاطمه «برف کدیرسر پاها را سیاه میکند.»»
حجم
۳۹۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۳۹۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه