کتاب آرتمیس فاول آخرین نگهبان
معرفی کتاب آرتمیس فاول آخرین نگهبان
کتاب آرتمیس فاول آخرین نگهبان نوشتۀ اوئن کالفر با ترجمۀ شیدا رنجبر در نشر افق به چاپ رسیده است. این کتاب، جلد هشتم از مجموعۀ فانتزی آرتمیس فاول است، نابغهای که قوایش را صرف تبهکاری و ماجراجویی میکند.
درباره کتاب آرتمیس فاول آخرین نگهبان
آرتمیس فاول آخرین نگهبان، نام هشتمین جلد از مجموعهٔ آرتمیس فاول است که برای اولین بار در سال ۲۰۰۱ منتشر شد. این مجموعه در ژانر فانتزی و ماجراجویی، مناسب برای نوجوانان است و در ۸ جلد به چاپ رسیده که همگی به فارسی ترجمه شدهاند. عنوانهای کامل این مجموعه عبارتاند از:
۱. آرتمیس فاول و گروگان گیری
۲. آرتمیس فاول و ماجرای شمال
۳. آرتمیس فاول و رمز ابدی
۴. آرتمیس فاول و انتقام اپال
۵. آرتمیس فاول و مهاجران گمشده
۶. آرتمیس فاول و معمای زمان
۷. آرتمیس فاول و عقده ی آتلانتیس
۸. آرتمیس فاول - آخرین نگهبان
مجموعۀ آرتمیس فاول اگرچه از نظر مضمون و شخصیت، پیوسته است؛ اما هر جلد موضوعی مستقل دارد. شخصیت اصلی این مجموعه، آرتمیس فاول، نوجوانی نابغه، تبهکار و ماجراجو است. او در ۱۲سالگی به نابغهای خلافکار تبدیل شده است. در جلد هشتم این مجموعه بِرْسِرکِرها، زیر سنگ طلسمشده، مارپیچ پیچ خورده و تا اعماق زمین فرو رفته بودند؛ بنا به اقتضای جادو، سرهایشان رو به داخل مارپیچ و پاهایشان رو به بیرون بود. البته، بعد از ۱۰ هزار سال زیر زمین بودن، دیگر عملاً پا و سری وجود نداشت. فقط پلاسمای جادوی سیاه بود که هوشیاریشان را سالم نگه داشته بود، ولی همین هم زمینهای آن اطراف را آلوده کرده بود و باعث شده بود گونههای گیاهی عجیبی پیدا شوند و حیوانها دست به تهاجمهای نامعمولی بزنند. احتمالاً تا دهدوازده ماهِ بدر دیگر بِرْسِرکرها به کل از بین میرفتند و آخرین جرقهٔ جادویشان هم وارد زمین میشد.
خواندن کتاب آرتمیس فاول آخرین نگهبان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
به دوستداران رمانهای فانتزی و ماجراجویی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب آرتمیس فاول آخرین نگهبان
«عصا اسمِ یکسری تسمههای نقاله بود که بهطور موازی در تمام شهر هون از بین ساختمانها کشیده شده بودند. یک روش حملونقل بسیار قدیمی و قابل اعتماد از دورانی که مردم کمتر از هم اقامهٔ دعوا میکردند و دقیقاً بر مبنای همان روش بپر روش ـ بپر کنارِ مسیرهای فرودگاهی آدمیزادها عمل میکرد. در سرتاسر شهر سکوهایی برای آنها نصب کرده بودند و تنها کاری که شخص باید میکرد این بود که پایش را بلند کند و روی تسمه برود و با دست، محکم یکی از ساقههای الیاف کربنی را بگیرد که بهطور عمودی رویش قرار داشت. برای همین اسمش شده بود عصا.
آرتمیس و باتلر قبلاً عصاها را دیده بودند، ولی آرتمیس هیچوقت حتی به فکرش هم نرسیده بود از این روش نقلوانتقال جلف و بدون وقار استفاده کند. برای همین حتی به خودش زحمت نداده بود اسمش را بپرسد. آرتمیس میدانست با آن عدم هماهنگیای که همیشه با دیگران داشت، اگر با بیاعتنایی روی تسمه میپرید نتیجهاش چیزی نبود جز افتادنی حقارتبار. در مورد باتلر هم که مسئله اصلاً هماهنگی یا عدم هماهنگی نبود. باتلر میدانست با این هیکل گنده، جفت کردن پاهایش روی تسمهای به این باریکی پدر دربیار است.»
حجم
۲۴۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۴۰۸ صفحه
حجم
۲۴۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۴۰۸ صفحه
نظرات کاربران
یعنی بهترین مجموعه است نخونید از جیبتون رفته!!!