دانلود و خرید کتاب مدرنیته بازاندیشانه اولریش بک ترجمه سلمان صادقی زاده

معرفی کتاب مدرنیته بازاندیشانه

کتاب مدرنیته بازاندیشانه نوشتهٔ اولریش بک و آنتونی گیدنز و اسکات لش و ترجمهٔ سلمان صادقی زاده است. نشر ثالث این کتاب را منتشر کرده است. نویسندگان در این اثر از سیاست، سنت و زیبایی‌شناسی در نظم اجتماعی مدرن سخن گفته‌اند.

درباره کتاب مدرنیته بازاندیشانه

اولریش بک و آنتونی گیدنز و اسکات لش در کتاب مدرنیته بازاندیشانه (Reflexive modernization) کوشیده‌اند صورت‌بندی نوینی از نظم جهانی معاصر به تصویر بکشند. آن‌ها در ایناثر نشان داده‌اند که با پایان جنگ سرد، فروپاشی بلوک شرق، عفراگیر شدن سرمایه‌داری و پیشرفت فناوری‌های نوین چگونه زندگی اجتماعی و زیست‌بوم طبیعی دستخوش دگرگونی‌ها و دگردیسی‌های رادیکال شده است. هرچند این نویسندگان در موارد مختلفی نظرات متفاوتی دارند، نقطهٔ مشترک بحث هر سه آن‌ها پیدایش نوع جدیدی از مدرنیته است که آن را «مدرنیته بازاندیشانه» می‌نامند. ایدهٔ کانونی بحث آن‌ها بر اساس گذار در امر مدرن شکل می‌گیرد؛ به این معنا که دورهٔ مدرنیته ساده یا کلاسیک به پایان رسیده و شاهد آغاز دورهٔ مدرنیته بازاندیشانه یا متأخر هستیم. این کتاب به لحاظ نظری اهمیت بسیار زیادی دارد؛ چراکه نویسندگان آن از برجسته‌ترین جامعه‌شناسان معاصر به شمار می‌آیند و صورت‌بندی آن‌ها از نظم اجتماعی جدید جهانی دربرگیرنده دلالت‌های نظری مهمی است.

خواندن کتاب مدرنیته بازاندیشانه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران حوزهٔ جامعه‌شناسی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره آنتونی گیدنز

آنتونی گیدنز در ۱۸ ژانویهٔ ۱۹۳۸ به دنیا آمد. او جامعه‌شناس و نویسنده‌ای انگلیسی است. مدرک خود در جامعه‌شناسی و روان‌شناسی را در سال ۱۹۵۹ میلادی از دانشگاه «هال» گرفت و پس از آن در دانشکدهٔ اقتصاد دانشگاه لندن حضور یافت. در سال ۱۹۶۱ به تدریس روان‌شناسی اجتماعی در دانشگاه لستر روی آورد. از کتاب‌های او باید به «جامعه‌شناسی»، «قواعد جدید روش جامعه‌شناسی»، «دورکم»، «گزیدهٔ جامعه‌شناسی»، «سیاست‌های مقابله با تغییرات آب‌وهوا»، «پیامدهای مدرنیت» و «جهان لغزنده است» اشاره کرد.

بخشی از کتاب مدرنیته بازاندیشانه

«اما جامعه‌شناسی کلاسیک به شکل بسیار محدودی به مبحث خودخطرافکنی پرداخته است و افزون بر آن، این پدیده را بر نهادها، سازمان‌ها و خرده‌نظام‌ها مؤثر نمی‌داند. در واقع نظریهٔ جامعه‌شناسی کلاسیک نظریه‌ای دوساحتی است که در آن ساحتِ افراد و زندگی خصوصی و زیست‌جهان از ساحت نظام‌ها و سازمان‌ها جدا می‌شود و این دو نسبت به هم دارای خودمختاری تصور می‌شوند. در واقع فروپاشی جماعت‌ها در بطن این نظریه نهفته است. نقطهٔ عزیمت این نظریه آن است که جوامع مدرن باید منابع (یعنی طبیعت و فرهنگ) را مصرف کنند تا به اهداف خود برسند و در مسیر پیشرفت قرار گیرند. اما این نظریه نشان نمی‌دهد که چگونه می‌توان این منابعِ مصرف‌شده را بازآفرینی و احیا کرد. این تصور را می‌توان به «خودخطرافکنی» تعبیر کرد که در نتیجهٔ آن خوشبینی به پیشرفت در یک حوزهٔ خاص منجر به پدید آمدن آثار جانبی در دیگر حوزه‌ها می‌شود، در حالی که خود «نظام» از این آسیب‌ها در امان است.

البته این هماهنگیِ ازپیش‌تعیین‌شده که جامعه‌شناسیِ مدرنیزاسیون ساده از آن سخن می‌گوید خیال خامی بیش نیست. هر سه نویسندهٔ این کتاب در این امر با هم مشترکند، هرچند در پیامدسنجی آن با هم اختلاف‌نظر دارند. یک تفسیر آن است که «خوداصلاحگری» را به جای خودخطرافکنی قرار دهیم و نتیجه بگیریم که پیامد این وضعیت افول نیست، بلکه گذار از وضعیتی به وضعیت دیگر است. در وضعیت قبلی نزاع بر سر توزیع «خوب‌ها» بود و در وضعیت جدید (در جامعهٔ خطر) نزاع بر سر توزیع «بدها» است. تفسیر دوم آن است که پیامد وضعیت یادشده را در روابط میان مردان و زنان بررسی کنیم و از حذف نقش‌های مردانه و زنانه سخن بگوییم؛ با این استدلال که برابری زنان در بازار کار بنیان‌های خانوادگی جامعهٔ صنعتی را به لرزه انداخته است. اما این واقعیت فقط ناظر بر نابودی و زوال تقسیم‌کار است که در نتیجهٔ آن نقش‌های مردان و زنان به هم آمیخته و گاهی در تعارض قرار می‌گیرند. چنین وضعیتی گویای عدم‌قطعیت، ناامنی و مذاکره است که پیامدی جز گسترش ارتباطات و بازاندیشی ندارد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴۱۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۰۶ صفحه

حجم

۴۱۷٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۳۰۶ صفحه

قیمت:
۱۵۳,۰۰۰
۱۱۴,۷۵۰
۲۵%
تومان