
کتاب دکتر ژیواگو (جلد اول)
معرفی کتاب دکتر ژیواگو (جلد اول)
کتاب دکتر ژیواگو (جلد اول) نوشتهٔ بوریس پاسترناک و ترجمهٔ میترا نظریان توسط نشر ثالث منتشر شده است. این رمان نوشتهٔ یکی از برندگان جایزهٔ نوبل ادبیات و داستان پزشک و شاعری انسانمدار به نام «یوری ژیواگو» را در دوران پرالتهاب انقلاب اکتبر روسیه روایت میکند که با چالشهای عمیق عاطفی و تاریخی مواجه میشود. در این داستان شخصیت اصلی همزمان به دو زن دل بسته است و این ماجرا در بستر رویدادهای تاریخی مهمی چون انقلاب ۱۹۱۷ روسیه و سپس جنگ داخلی این کشور (۱۹۱۸-۱۹۲۰) اتفاق میافتد. درونمایهٔ اصلی کتاب، تأثیر حوادث بیرونی و خارج از کنترل بر مسیر زندگی یک فرد است که چگونه سرنوشت او را دستخوش تغییرات عمیق میکند. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب دکتر ژیواگو (جلد اول) اثر بوریس پاسترناک
رمان دکتر ژیواگو (به روسی: Доктор Живаго) (به انگلیسی: Doctor Zhivago) که نوشتن آن در سال ۱۹۱۵ آغاز و در سال ۱۹۵۶ به پایان رسید، به دلیل تضاد با سیاستهای شوروی در آن زمان، تا سال ۱۹۸۸ اجازهٔ چاپ در روسیه را نیافت. این رمان در سال ۱۹۵۷ بهصورت مخفیانه در ایتالیا منتشر شد و یک سال بعد جایزهٔ نوبل ادبیات را برای پاسترناک به ارمغان آورد، هرچند او به دلیل فشارهای حکومتی از پذیرش آن خودداری کرد. داستان بر زندگی یوری ژیواگو، پزشک و شاعر و عشق جاودانهاش به لارا تمرکز دارد که در بستر رویدادهای تاریخی پس از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ و مصائبی که طبقهٔ متوسط روسیه در دوران استالین متحمل شد، روایت میشود.
خلاصه کتاب دکتر ژیواگو (جلد اول) اثر بوریس پاسترناک
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان دکتر ژیواگو در سال ۱۹۰۲ و با مراسم خاکسپاری مادر یوری ژیواگو در امپراتوری روسیه آغاز میشود. یوری که از کودکی تنها مانده بود، تحت سرپرستی دایی فیلسوف و کشیش سابقش قرار میگیرد. رمان به معرفی شخصیتهای کلیدی دیگری میپردازد، از جمله خانواده کولوگریفوف و اینوکنتی (نیکا) دودوروف، پسر یک تروریست. همزمان، صحنهای دلخراش از خودکشی مردی در قطار، توسط میشا گریگوریویچ گوردون و پدرش مشاهده میشود که این رویدادها، پیشزمینهای از جهان پرآشوب پیش رو را ترسیم میکنند.
با پیشروی داستان به دوران جنگ روسیه و ژاپن (۱۹۰۴ - ۱۹۰۵)، خانواده گیشارد – شامل آمالیا، رودیا، و لارا – وارد مسکو میشوند. وکیلی زیرک به نام ویکتور ایپولیتوویچ کوماروفسکی به آنها کمک میکند، اما در پشت پرده، رابطهای پنهانی با لارا آغاز میکند. در این بین، پاول فرپونتوویچ آنتیپوف به دلیل فعالیتهایش در اعتصابات کارگری دستگیر میشود و پسرش، پاتولیا، نزد خانوادهٔ تیورزین میرود. سرنوشت یوری نیز با ورود به خانواده گرومکو و حضور در یک کنسرت موسیقی، به طرز غیرمنتظرهای با لارا گره میخورد، جایی که برای اولین بار او را در شرایطی غیرعادی ملاقات میکند و این صحنه تأثیری عمیق بر او میگذارد.
چرا باید کتاب دکتر ژیواگو (جلد اول) اثر بوریس پاسترناک را بخوانیم؟
کتاب دکتر ژیواگو یک اثر ادبی عمیق و چندلایه است که نه تنها یک داستان عاشقانه را روایت میکند، بلکه به طور همزمان به بررسی تأثیرات مخرب انقلابهای بزرگ بر زندگی انسانها و جامعه میپردازد. این کتاب با توصیفات دقیق از فضای روسیهٔ پس از انقلاب اکتبر و تحلیل روانشناختی شخصیتهایش، خواننده را به سفری در تاریخ و عواطف انسانی میبرد و او را با پرسشهای مهمی دربارهٔ عشق، وفاداری، آزادی و بقا در مواجهه با تغییرات عظیم مواجه میسازد.
خواندن کتاب دکتر ژیواگو (جلد اول) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن کتاب دکتر ژیواگو به دوستداران ادبیات داستانی روسیه، بهویژه کسانی که به رمانهای تاریخی و آثاری با پسزمینههای سیاسی و اجتماعی عمیق علاقه دارند، پیشنهاد میشود. همچنین این کتاب برای علاقهمندان به داستانهای عاشقانهٔ کلاسیک و کسانی که به دنبال درک بهتر دوران انقلاب اکتبر روسیه و تأثیرات آن بر زندگی مردم عادی هستند، مناسب است.
کتاب دکتر ژیواگو چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟
نوشتن این کتاب در سال ۱۹۵۶ به پایان رسید، اما به دلیل مخالفت با سیاستهای رسمی شوروی، اجازه انتشار در این کشور را نیافت. در نهایت، یک ناشر ایتالیایی آن را در سال ۱۹۵۷ در ایتالیا چاپ کرد. این انتشار قاچاقی و مستقل، تنها یک سال بعد به کسب جایزهٔ نوبل ادبیات برای پاسترناک انجامید که خشم و شرمندگی حزب کمونیست اتحاد شوروی را در پی داشت.
چه نسخههای دیگری از کتاب دکتر ژیواگو منتشر شده است؟
این رمان توسط کامران بهمنی، علیاصغر خبرهزاده، پروانه فخام زاده، آبتین گلکار، اسماعیل قهرمانی پور و سوسن اردکانی به فارسی ترجمه شدهاست. نسخهٔ حاضر ترجمهٔ میترا نظریان است که توسط نشر ثالث منتشر شده است.
چه اقتباس هایی از کتاب دکتر ژیواگو شده است؟
دکتر ژیواگو برای اولینبار در ۱۹۵۹ در برزیل فیلمبرداری شد؛ زمانی که فیلمی تلویزیونی با همین نام، Doutor Jivago، روی آنتن رفت.
مشهورترین اقتباس سینمایی از این رمان در جهان، فیلم هالیوودی «دیوید لین» در ۱۹۶۵ بود که پنج جایزهٔ گلدن گلوب و پنج تندیس اسکار دریافت کرد. فیلم حماسی و درام «دکتر ژیواگو» به کارگردانی دیوید لین، که در سال ۱۹۶۵ بر اساس رمانی به همین نام از بوریس پاسترناک ساخته شد، پنج جایزهٔ اسکار را از آن خود کرد. این فیلم با بازی «عمر شریف» در نقش دکتر یوری ژیواگو و «جولی کریستی» در نقش «لارا»، داستان زندگی پزشکی شاعر را روایت میکند که عشق جاودانهاش به لارا در پسزمینهٔ جامعهٔ پرآشوب روسیه در نیمهٔ اول قرن بیستم، بهویژه در دوران انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ و زمامداری استالین، شکل میگیرد. مصائب ژیواگو در واقع بازتابدهندهٔ درد و رنج طبقه متوسط روسیه در آن دوره پرتلاطم است.
سومین اثر را «جاکومو کامپیوتی» در سال ۲۰۰۲ کارگردانی کرد.
در سینمای شوروی تنها از اشعار پاسترناک در تولیدات سینمایی استفاده میشد.
در ۱۹۹۰ فیلم تلویزیونی درام دیگری منتشر شد که در آن زندگینامهٔ پاسترناک و داستان رمان دکتر ژیواگو در هم تنیده شده است.
درباره بوریس پاسترناک
بوریس لئونیدویچ پاسترناک متولد ۱۸۹۰ شاعر و نویسنده برجسته روس بود که شهرت جهانی خود را بیشتر مدیون رمان دکتر ژیواگو است، اگرچه در روسیه بیشتر به عنوان یک شاعر شناخته میشود. او پس از تحصیل در فلسفه در دانشگاه مسکو و ماربورگ آلمان، به ادبیات روی آورد. پاسترناک فعالیت ادبی خود را از سال ۱۹۱۴ با انتشار اولین کتاب شعرش آغاز کرد و تا سال ۱۹۳۱ بیش از ده مجموعه شعر منتشر کرد. او در سال ۱۹۳۴ به عنوان بزرگترین شاعر معاصر روسیه معرفی شد، اما به دلیل خودداری از محدود شدن به موضوعات کارگری، مورد انتقاد قرار گرفت. او در طول جنگ جهانی دوم به نوشتن اشعار میهنپرستانه پرداخت و در سال ۱۹۴۶ کار بر روی رمان مشهورش، دکتر ژیواگو را آغاز کرد که انتشار آن در سال ۱۹۵۷ در ایتالیا منجر به دریافت جایزهٔ نوبل ادبیات در سال ۱۹۵۸ شد، هرچند او از پذیرش آن خودداری کرد. او در سال ۱۹۶۰ از دنیا رفت.
بخشی از کتاب دکتر ژیواگو (جلد اول)
«اما هر چه پیشتر برویم همهچیز پیچیدهتر و دشوارتر خواهد شد. از آنها دلیل و مدرک میخواهند که ثابت شود لارا او را هدف گرفته بوده است، نه کورناکوف را. و موضوع به همینجا ختم نمیشود. بخشی از مسئولیت از گردن لارا برداشته میشود، اما بابت بخش باقیمانده تحت پیگرد قضایی قرار میگیرد. بدیهی است که کاماروفسکی با تمام توانش از این کار ممانعت میکند و اگر پرونده به جریان بیفتد، مدرکی جور میکند که بر مبنای آن، نتیجهٔ آزمایش روانپزشکی نشان بدهد لارا در لحظهٔ سوءقصد دچار جنون آنی شده است و به این ترتیب، پرونده را مختومه میکند.
کاماروفسکی با این افکار اندکی آرام گرفت. شب سپری میگشت. خطوط راهراه نور از اتاقی به اتاق دیگر سرک میکشیدند و زیر میزها و کاناپهها چشم میدواندند، درست مانند دزدها یا رباخوارانی که وثیقههای گرویی را ارزیابی میکنند.
کاماروفسکی به اتاق خواب سری زد و پس از آنکه اطلاع یافت حال لارا بهتر نشده است، از خانهٔ سوِنتیتسکیها خارج شد و نزد یکی از آشنایان خود به نام خانم روفینا آنیسیموونا وایت ـ وایتکوفسکایا رفت. او حقوقدان و همسر یک سیاستمدار مهاجر بود. آپارتمان هشتاتاقهٔ او بیش از حدِ نیازش بود و از نظر مالی توان نگهداری آن را نداشت. از این رو، دو تا از اتاقها را اجاره داده بود. کاماروفسکی یکی از اتاقها را، که به تازگی خالی شده بود، برای لارا اجاره کرد. پس از چند ساعت، لارا را در حالی به آنجا بردند که در تب میسوخت و نیمههوشیار بود. او دچار تب عصبی شده»
حجم
۴۵۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۲۶ صفحه
حجم
۴۵۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۲۶ صفحه