کتاب یادگیری مغزمحور

کتاب یادگیری مغزمحور؛ آموزش روشی که طبق آن فراگیران واقعاً یاد می‌گیرند نوشتهٔ اریک جنسن و لیزل مک کانچی و ترجمهٔ فروغ امیرجلیلی است و انتشارات فرنام آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب یادگیری مغزمحور

یادگیری مغزمحور به ما یادآوری می‌کند که اگر می‌خواهیم یادگیری بهتر و آموزگاران حاذقی داشته باشیم، همه باید در مورد نحوهٔ یادگیری مغز، سرعت عمل داشته باشیم. این بدان معناست که ما کارها را بهتر و متفاوت‌تر انجام خواهیم داد. همچنین از ما دعوت می‌شود که از انجام کارهایی که ارزش کمی دارند یا هیچ ارزشی ندارند، دست برداریم.

در بخش اول، مروری کوتاه بر اصول یادگیری مغزمحور خواهید داشت. فصل اول که در مورد نحوهٔ یادگیری مغز شماست، واضح، سرراست و روان است. با این حال، کل فرآیند یادگیری را استخراج می‌کند. فصل دوم به یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های آموزش و پرورش می‌پردازد: چگونه به چنین طیف گسترده‌ای از فراگیران آموزش دهیم؟ ما می‌دانیم که همه افراد منحصر به فرد هستند، اما آیا این نتیجه ژن‌های ماست یا محیط ما؟ ممکن است این جواب‌ها شما را شگفت‌زده کند.

در بخش دوم، عوامل اصلی مؤثر بر یادگیری را بررسی خواهیم کرد. آن‌ها حواس شما، روابط شما و نقش نوروپلاستیسیته هستند. هر کدام از اینها نقش منحصر به فرد و حیاتی در یادگیری ایفا می‌کنند. مهم‌تر از آن، شما می‌توانید هر یک از آنها را به روش‌هایی تحت تأثیر قرار دهید که به فرایند یادگیری کمک کند و به فراگیران کمک کند تا مشوش و سردرگم نشوند.

بخش اصلی یادگیری، تقویت‌کننده‌ها یا تسریع‌کننده‌های فرآیند هستند. در بخش سوم، شما با نقاط قوت یادگیری مغز آشنا خواهید شد. بخش بزرگی از بحث شامل شکل‌دادن و درگیرکردن هیجانات و احساسات برای یادگیری است. همچنین جنبش و حرکت فعال، یادگیری را بهبود می‌بخشد. ما این سؤال را بررسی خواهیم کرد: «دانش‌آموزان من به چه میزان به فعالیت بدنی نیاز دارند؟» در نهایت، ما به شما کمک می‌کنیم تا در «چرای بزرگ» موجود در ذهنتان شکاف ایجاد کنید و به شما انگیزه‌ای بیولوژیکی ارائه می‌دهیم که می‌تواند در دنیای واقعی کارا و مؤثر باشد.

بخش آخر (بخش چهارم) تمام موارد فوق را برای شما جمع‌بندی می‌کند. ما می‌دانیم که فضای یادگیری مهم است، اما از چه راه‌هایی و به چه میزان؟ ما چگونه می‌توانیم یادگیری بهتر در کلاس را به لحاظ عملی ترویج دهیم؟ آیا رازهایی برای برنامه‌ریزی درسی بر اساس نحوهٔ یادگیری مغز وجود دارد؟ فصل آخر از هر معلمی درخواست به‌عمل می‌آورد تا در این زمینه اقدام و تلاش کند و مغزشان را به نفعشان به‌کار گیرند نه علیه‌شان. خودمراقبتی به مربیان کمک می‌کند تا سرزندگی خود را حفظ کنند و آن را در راه موفقیت دانش‌آموزان اعانه دهند.

خواندن کتاب یادگیری مغزمحور را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به همهٔ معلمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب یادگیری مغزمحور

«مغز برای آموزش رسمی از طراحی ضعیفی برخوردار است. در واقع اصلاً برای کارایی یا نظم طراحی نشده است. در عوض، از طریق انتخاب در درجه اول، آنچه مؤثر است و سپس، در طول زمان، آنچه کارآمد است، به بهترین وجه توسعه می‌یابد. اگر دانش، مهارت یا نگرش خاصی در خدمت بقاء و شکوفایی شما باشد، مغز شما آن دانش، مهارت یا نگرش را بر دانش، مهارت یا نگرش دیگری که ناکارامد است، ترجیح می‌دهد.

معلمان و مدیران مدارس در سرتاسر جهان در حال بازنگری الگوهای آموزشی قدیمی ما هستند و طبق پیشنهادشان، بهترین وسیله برای قالب‌گیری افراد، شرطی‌سازی عملی (از طریق پاداش و تنبیه) است. این طرز تفکر در دهه ۱۹۵۰ رایج شد و امروزه هنوز در برخی مدارس ترویج می‌شود. به عنوان مثال، برخی از مدیران مدارس بر این باورند که بهترین راه برای کاهش خشونت در مدرسه، ساختن نرده‌های بلند، نصب فلزیاب، کاهش تماس دانش‌آموز با دانش‌آموز، تشدید قوانین و حضور پلیس در محوطه است. سیاست‌های مرتبط همچون "سه اخطار و نهایتاً اخراج" به‌طور خطرناکی کوته‌بینانه هستند. در سال ۲۰۰۷، مدرسه‌ای در شهرستان فیرفکس، ویرجینیا، هرگونه تماس فیزیکی، از جمله های- فایو (نوعی ابراز احساسات است که دو نفر همزمان کف دست خود را به کف دست دیگری می‌زنند) را در میان دانش‌آموزان ممنوع کرد. مدرسه به دانش‌آموزی اجازه نمی‌داد که دیگری را لمس کند، معلمی به پشت دانش‌آموزی دست بزند، یا فردی، فرد دیگری را در آغوش گیرد. این نمونه‌ای از حسن نیت است که پایان وحشتناکی در انتظارش است.

اما انسان‌ها خلاق و عاطفی هستند. برخی از بچه‌ها سعی می‌کنند این نظام و سیستم را زیر پا نهند، و برخی دیگر به سادگی می‌رنجند یا عشق به یادگیری را در نطفه خفه می‌کنند. یک رویکرد مغزمحور، خواهان افزایش تعامل در کلاس درس، استقبال از همه دانش‌آموزان با لبخند، افزایش (نه کاهش) ارتباط اجتماعی، و افزایش مشارکت در فعالیت‌های مدرسه مانند هنرهای رزمی، تئاتر، موسیقی و حرکات موزون می‌باشد.»